اقتصاد نیوز :
افزایش تمایل ایالات متحده به تحریم ها برخی کشورها سبب شده تا اعتماد متحدان این کشور به سلطه دلار کاهش یابد. همزمان رقبای آمریکا مانند پکن و مسکو نیز در تلاشاند تا ارز خود را جایگزین دلار کنند.
از پایان جنگ جهانی دوم دلار آمریکا بر بازارهای مالی جهانی تسلط داشته و یورو در رتبه دوم قرار دارد. حدود ۹۰ درصد معاملات در بازارهای ارز و نیمی از تجارت بینالمللی با دلار محاسبه میشود. جایگاه دلار، موجب شده که از آن تحت عنوان ارز امن در بحران یاد شود. به عنوان مثال، در طول رکود بزرگ سال ۲۰۰۸ و بحران مالی ناشی از کووید در سال ۲۰۲۰، سرمایه گذاران به دنبال دلار آمریکا بودند و انتظار داشتند تا بدین طریق ارزش پول خود را حفظ کنند.
به واسطه تقاضای قدرتمند جهانی برای دلار آمریکا و اوراق بهادار با پشتوانه دلار مانند اوراق خزانه ایالات متحده، واشنگتن می تواند با نرخ بهره پایین تر از سایر کشورها وام بگیرد. دولت و شرکت های ایالات متحده قادرند از طلبکاران خارجی به جای ارز خارجی به دلار وام بگیرند، بنابراین ارزش بدهی با نوسانات نرخ ارز تغییر نمی کند. تقاضای بالا برای دلار همچنین ارزش آن را در مقابل ارزهای دیگر تقویت میکند و منجر به تولید محصولات ارزانتر برای مصرفکنندگان آمریکایی میشود – اگرچه، صادرات ایالات متحده را نیز رقابتیتر میکند. هژمونی جهانی دلار آمریکا همچنین به دولت ایالات متحده این قدرت را می دهد تا تحریم های موثری را علیه رقبا اعمال کند.با این حال، دلار آمریکا با چالش های بسیاری روبرو است.
به دلیل هزینههای پایین استقراض، ایالات متحده بدهی به میزان ۳۲.۱۱ تریلیون دلار انباشته کرده، رقمی که در بلندمدت ناپایدار است و میتواند اعتماد به دلار آمریکا را تضعیف کند. سقف میزان بدهی که ایالات متحده می تواند از نظر قانونی نگه دارد، تهدیدی جدی است. این مکانیسم غیرمعمول محدودیتی برای مخارج واقعی محسوب نمی شود بلکه محدودیتی برای خزانهداری جهت استقراض است که بدون مجوز کنگره نمیتوان آن را افزایش داد. ایالات متحده یکی از معدود کشورهای جهان با چنین سقف بدهی است. نقض سقف بدهی منجر به نقض تعهدات می شود. به همین دلیل از اولین بار در جنگ جهانی اول، سقف بدهی ده ها بار توسط کنگره افزایش یافته است. با این حال، همانطور که اخیرا ثابت شده، افزایش قطبی شدن سیاست در آمریکا، نکول را به یک احتمال واقعی تبدیل کرده است.