خدا کند روسیه برای جبران شکست به بمب اتم متوسل نشود

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «اولویت نرم‌افزار بر سخت ‌افزار» در روزنامه اعتماد نوشت: فارغ از هر سرنوشتی که برای روسیه و جنگ اوکراین رقم بخورد، در این نتیجه‌گیری نباید تردید کرد که روسیه در برابر غرب از نظر نرم‌افزاری پیشاپیش شکست خورده است. فقط خدا کند که برای جبران این ضعف به ویرانگرترین سخت‌افزار موجود، یعنی بمب اتم متوسل نشوند.

اگر علاقه‌مند به دیدن فیلم‌های حیات‌وحش باشیم، حتما متوجه می‌شویم که در جنگ میان حیوانات، هر دو نیروی نرم‌افزاری و سخت‌افزاری در نتیجه جنگ اثرگذار است و همیشه برای بیننده این تصور پیش می‌آید که اگر قدرت نرم‌افزاری یک طرف بیشتر و مثل انسان بود، می‌توانست به راحتی بر طرف مقابل چیره شود، درحالی که انسان به لحاظ سخت‌افزاری و قدرت بدنی بسیار ضعیف است. فیلمی دیدم که چهار انسان به سوی یک گله بزرگ از شیرها می‌رفتند که بوفالویی را شکار کرده بودند، شیرها همگی فرار کردند و اینها هم ران و دست بوفالو را بریدند و بردند و بقیه را برای آن گله بزرگ باقی گذاشتند. شیرها به دلایل روشنی از انسان‌ها می‌ترسیدند درحالی که به فیل و زرافه حمله می‌کنند. جنگ و سیاست انسان‌ها را هم می‌توان در چارچوب همین قاعده حیات‌وحش ارزیابی کرد.

در اینکه قدرت سخت‌افزاری در سرنوشت این جنگ موثر است تردیدی نیست، ولی عنصر اصلی موفقیت یکی از طرفین در بخش نرم‌افزاری آن است. در مدیریت، در تصمیم‌گیری، در کسب حمایت دیگران، در روحیه‌بخشی، در عقب‌نشینی، در گفت‌وگو و اصلاح سیاست و... گربه‌سانان در حیات‌وحش یکی از نمونه‌های جالب هستند که معمولا ویژگی نرم‌افزاری آنها بر دیگر حیوانات برتر است ازجمله اینکه تن به ریسک شدید نمی‌دهند، هنگام ضرورت عقب‌نشینی می‌کنند، درحالی که سختکوش هستند و زیرکانه شکار می‌کنند. شاید این ویژگی‌ها را آموخته‌اند، بیش از اینکه غریزه آنان باشد.

ماجرای جنگ اوکراین و وضعیت روسیه در این جنگ نشان داد که بمب اتم و تجهیزات پیشرفته نظامی و زرادخانه بزرگ‌ گرچه مهم است، ولی در غیاب قدرت نرم‌افزاری، کارایی مداوم و موثر ندارند و چه بسا موجب حجاب عقل و مانع از دیدن واقعیت شوند. دیدن درست واقعیت و تحلیل آن یک ویژگی نرم‌افزاری است. حکومتی که از شناخت نیروهای تحت فرمان یا نزدیک به خود غافل است، چگونه می‌تواند، دشمن و دیگران را بشناسد؟

این وضعیت مصداق آن پرسش سعدی از آن منجم است که «تو بر اوج فلک چه دانی چیست؟ که ندانی در سرایت کیست؟» در واقع اشاره به وجود مردی در اندرون خانه او می‌کند که منجم از آن بی‌خبر است. اینکه آقای پوتین این ماجرا را خیانت بداند مساله فرعی است. در نظام‌هایی که گفت‌وگو و آزادی بیان و اظهار علنی احساسات ممکن نباشد، همین می‌شود که حاکم از شناخت جامعه خود نیز غافل می‌گردد و به یک‌باره با وضعی مواجه می‌شود که ذهن و روان او از آن غافل بوده است. در ساختاری که سرآشپز خود را به فرماندهی یک نیروی غیررسمی و جنایتکار منصوب کنند، نتیجه‌ای از این بهتر که آن نیرو امروز تمرد نماید، نصیب آن ساختار نخواهد بود. این نشانه ضعف مفرط نرم‌افزاری آن ساختار است.

کودتایی که در سال ۱۹۹۱ در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد معرف این نکته بود که چگونه حکومت شوروی دچار کودتایی شد که خودش ده‌ها بار در جهان کودتا کرده بود ولی متوجه کودتا علیه خودش نشد. این واقعیت محصول فقدان آزادی و نظارت عمومی و رسانه‌ای و نهادهای مدنی بود. اتفاقا آن کودتا نیز به دست یلتسین که نوعی استقلال نسبی از حزب کمونیست شوروی پیدا کرده بود خنثی شد، و الا ماجرای شوروی به گونه دیگری رقم می‌خورد.

در حقیقت باید گفت که گرچه در ظاهر پیشرفت تمدن با پیشرفت سخت‌افزار قرین است، ولی آنچه که کمتر دیده می‌شود و به چشم افراد عادی نمی‌آید، پیشرفت چشمگیرتر نرم‌افزاری به عنوان ویژگی یک تمدن است. نرم‌افزار است که قدرت مدیریت و به کارگیری سخت‌افزار را دارد و اصولا پایدارتر و منعطف‌تر است. فارغ از هر سرنوشتی که برای روسیه و جنگ اوکراین رقم بخورد، در این نتیجه‌گیری نباید تردید کرد که روسیه در برابر غرب از نظر نرم‌افزاری پیشاپیش شکست خورده است. فقط خدا کند که برای جبران این ضعف به ویرانگرترین سخت‌افزار موجود، یعنی بمب اتم متوسل نشوند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.