فصل مرزبندی از راه  رسید/  معمای مواجهه اصولگرایان با دولت رئیسی
شاید بسیار زودتر از اینها باید منتظر سربازکردن اختلاف میان دولت و جریان حامی می‌بودیم؛ جایی‌که به جهت عملکرد بحث‌برانگیز دولت در حوزه اقتصادی و معیشتی از همان ۹ ماه ابتدایی شاهد موج انتقادات از سوی کارشناسان و صاحبنظران بودیم و دولت نیز در این میان سخنان نخبگان امر در حوزه اقتصادی را به کار نگرفت و صرفا بر مبنای راهکارها و سیاست‌های خود پیش رفت. همین امر نیز باعث شد تا این بار نه جریان مخالف یا منتقد دولت بلکه حامیان و طرفداران دولت به سمت‌وسوی مرزبندی با دولت پیش بروند. چه اینکه نگاهی به نوع مواجهه مجلس انقلابی یازدهم که خود از دعوت‌کنندگان سیدابراهیم رئیسی برای ریاست‌جمهوری بودند حداقل در یکسال اخیر نشان می‌دهد که آنها هم همراهی و حمایت شش‌ماهه نخست را از دولت ندارند و برنامه‌های خود را به نحوی دیگری ادامه می‌دهند. اما اگر مقداری موشکافانه‌تر به موضوع بنگریم به این نتیجه خواهیم رسید که امروز جریان دولت با نوعی چنددستگی در میان اصولگرایان مواجه است و اصولگرایانی که تا دیروز متحد و با انسجام کامل از دولت رئیسی حمایت می‌کردند؛ امروز رویکرد جدیدی را در مواجهه با دولت برگزیده‌اند. چه اینکه می‌توان جبهه پایداری را سردمدار این نوع رویکرد دانست. ماجرا زمانی جالب می‌شود که بدانیم در پایان امسال انتخابات مجلس دوازدهم نیز در راه است و مجموعه‌های مختلف ذیل اصولگرایی از هم‌اکنون در حال تدوین برنامه خود برای حضور پررنگ در انتخابات هستند. نخست جریان حاضر در مجلس که رهبری آن را محمدباقر قالیباف برعهده دارد و تلاش دارد و با انتقاد از عملکرد دولت و پررنگ نمودن بعد نظارتی مجلس، عملکرد خود را برجسته‌ کند. دوم؛ جریان اصولگرای میانه‌رو که تلاش می‌کند از عملکرد ناموفق دولت و مجلس در بهبود شرایط نهایت استفاده را ببرد و با حضور حداکثری جامعه را به سمت‌وسوی خود و حمایت سوق دهد. جریان سوم نیز جبهه پایداری است که به هر نحو ممکن می‌خواهد حوزه نفوذ گسترده‌تری را داشته باشد و هر چند که در انتخابات ۱۴۰۰ تمام‌قد از سیدابراهیم رئیسی حمایت کرد، اما عملکرد دولت را در حوزه‌های مختلف مورد نقد قرار می‌دهد که جامعه را نیز همراه خود داشته باشد. لذا اگر به‌عنوان ناظر بیرونی نگاهی به ارتباط میان اصولگرایان دولت بیندازیم می‌بینیم که هر دسته‌ای از اصولگرایان به نحوی درصدند حساب خود را از دولت جدا کنند و مشکلات دولت را متوجه خود دولت کنند. دقیقا مثل ماجرای برائت اصولگرایان از احمدی‌نژاد در دولت دهم. هر چند که جامعه خیلی وقت است رویکرد خود را نسبت به جریان‌های سیاسی مشخص کرده و عملکرد دولت و مجلس را نیز به قضاوت نشسته است.
   هماوردی با دولت
جلسه استیضاح رضا فاطمی‌امین، وزیر صمت بسیاری از مناسبات درون اصولگرایی بین دولت و مجلس را آشکار کرد شاید استیضاح وزیر سابق صمت را بتوان نمونه‌ای از نوع رویکرد جریانات داخل مجلس نسبت به دولت قلمداد کرد. آنچه در جلسه استیضاح مجلس روی داد نشان داد مرحله قربانی کردن دولت به‌عنوان مسبب شرایط فعلی آغاز شده است؛ شرایطی که در دیگر دولت‌ها در سال ششم دولت آغاز می‌شد و در دولت رئیسی از سال دوم شروع شده است.
   3 سناریوی قابل پیش‌بینی
یک فعال سیاسی اصولگرا در ارتباط با اختلافات درون اصولگرایی و ارتباطات با دولت اظهارداشت: من معتقدم قبل از بررسی کارآمدی مدیریت سیاسی و اقتصادی کشور جریانات حاکم بر دولت و مجلس مسئولیت اول‌شان ایجاد مشارکت سیاسی در جامعه است، چون همان‌طور که ضعف عملکرد دولت گذشته در کاهش حضور انتخاباتی تاثیر داشت؛ ضعف عملکرد دولت و مجلس فعلی نیز به‌ویژه عمل نکردن آنها به تعهداتشان موجب کاستن بیشتر از شور و شوق انتخاباتی خواهد شد. حشمت‌ا... فلاحت‌پیشه به «آرمان‌ملی» گفت: من معتقدم مسئولیت اول آنها این است که به هرحال برای آنچه که گذشت و آنچه که در دستور کار دارند کارنامه عملی و قابل ارزیابی را ارائه دهند تا بتوانند مردم را جذب مشارکت کنند. یعنی به عبارتی مسئولیت ایجاد مشارکت سیاسی برعهده کسانی است که مسئولیت دارند. فلاحت‌پیشه در خصوص دسته‌بندی‌های فعلی اصولگرایان با توجه به عملکرد دولت بیان کرد: من اعتقادم بر این است که برخی از جبهه‌ها و جریانات داخل مجلس سعی می‌کنند با رجوع به چهره‌های راست سنتی به‌گونه‌ای هم از گذشته خود اعلام برائت کنند و هم اینکه یک فضای رقابتی و انتخاباتی تازه‌ای را برای خودشان شکل دهند. لذا برخی از این جبهه‌ها با افرادی رایزنی می‌کنند که در گذشته تلاش‌شان بر حذف آنها از رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس بود. وی در خصوص احتمال ورود چهره‌های میانه‌روی اصولگرا مثل علی لاریجانی اظهارکرد: من معتقدم سه فضا را می‌توان پیش‌بینی کرد: نخست؛ همین جریاناتی که دولت و مجلس و یکدستی قابل دفاع و فاقد عملکرد را شکل دادند دوباره شکل بگیرند که معنایش ادامه وضع موجود خواهد بود. دسته دیگر جریان میانه‌ای است که بخشی از جریانات مغضوب جریانات سیاسی تند اصولگرا هستند و درصدند وارد عرصه شوند. به هر حال افرادی مثل آقای لاریجانی و... می‌توانند حد بیشتری از مشارکت را شکل دهند. نماینده ادوار مجلس تصریح کرد: فضای سوم نیز این است که در آن اصلاح‌طلبان نیز بتوانند حضور پیدا کنند و کسانی‌که امکان حضور نداشتند امکان حضور پیدا کنند. اما من به‌شخصه معتقدم که حداقل فضای کنونی میانه است و نوع دوم امکان شکل‌گیری دارد و اگر این کار شکل بگیرد قاطبه کسانی‌که اکنون در مجلس هستند در مجلس آینده حضور نخواهند داشت.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.