صاحب منصبانی که حق بزرگی هم بر گردن این دولت برای به دست آوردن کرسی قوه مجریه دارند از دور زدن تحریمها برای فروش نفت؛ نبود تورم و کاهش آن، پیوستن به قرارداد شانگهای، روابط با کشورهای همسایه، رشد صادرات، تزریق ارز به بانک مرکزی توسط وزارت نفت که موجب تجلیل از وزیر مربوطه ازسوی رئیس کل بانک مرکزی شد و غیره و غیره صحبت میشود .
حتی زمانی که سادهترین داروها در دسترس بیماران نیستند حضور وزیر بهداشت و درمان در تلویزیون و برعکس گذشته که گناه بر گردن دولت قبلی بود، حالا گناه را بر گردن تولید کنندگان دارو انداختهاند!
آیا هدف رسانههای طرفدار دولت مستقر از این هماهنگی در نحوه انتشار وتوزیع اخبار اقناع عمومی جامعه است؟ اگر به این تصور این فرایند را انجام میدهند سخت در اشتباهند چون امثال ما در سطح جامعه هم خودمان متوجه هستیم و هم از سایرین شنیده میشود که بستر شرایط مطلوب حداقلی زندگی مردم از حیث دسترسی آسان وارزان به مایحتاج عمومی بایستی عین ادوار قبل فراهم گردد.
دوستان اگر موضوع را قبول ندارند، از دلسوزان و صاحبان علم و اندیشه بپرسند. تفاوت شرایط واقعی با اعلامی از سوی اصحاب دولت تفاوت کاملا ملموسی است که نادیده گرفتن آن توسط جراید دولتی وشبه دولتی میتواند گسست اجتماعی را به وجود آورد. ب
خشی از نظرات مردم به شرح ذیل است که پاسخی برای آنها وجود ندارد.
1- با توجه به تیتر مستمر جراید طرفدار دولت در خصوص کاهش تورم، دلیل گرانی روزانه مایحتاج عمومی و سایر کالاهای مورد نیاز چیست؟
2- نتیجه توافقنامه بین ایران و قطر در فروردین ماه در خصوص همکاری فیمابین در هنگام بازیهای جام جهانی چه شد؟
3- نتیجه ملموس پیوستن به پیمان شانگهای که کلیه اقدامات آن در دولتهای گذشته انجام شده و در این دولت فقط امضا شده چه بود؟
4- با صحبت غیر دیپلماتیک وزیر امورخارجه درخصوص اعلام آمریکا به عدم رغبت درتغییر نظام که در جهان دیپلماسی وسیاسی که صحبتی بیسابقه بوده، چه برخوردی شده؟ آمریکا چکاره است که در امور داخلی ما دخالت داشته باشد؟ و ما اینگونه بدون رعایت عرف دیپلماتیک و منافع ملی آن را مطرح نماییم؟
5- دلیل اینکه تیم فوتبال پس از 75 سال 6 گل در جام جهانی خورد چیست؟
6- ترک فعل ناشی از پذیرش مسئولیت در نارسائیهای فعلی متوجه چه فرد یا افرادی است؟
و دهها سؤال دیگر.
اما نکته مثبت و حائز اهمیت دولت مستقر این است که برخلاف دولت گذشته و برسیاق دولت آقای احمدینژاد، خط قرمزش نیروهای آنست. و نکته مثبت مهم دیگر استفاده ازیک جریان خاص در مناصب و مشاغل دولتی است که موجب ایجاد یأس و ناامیدی در بدنه دستگاههای اجرایی به لحاظ عدم تسلط مدیران منصوب بر وظایف خویش گردیده است.
اگر دولتی با رویکردی مخالف نظر عزیزان در انتخابات حائز اکثریت آرا شده بود و درحال حاضر در قوه مجریه فعالیت و مسئولیت داشت رفتار عزیزان دولت فعلی چه بود؟