حمله کیهان به زلنسکی /چرا مذاکره و گفتوگو اینقدر مهم شده است؟
روزنامه کیهان در بخشهایی از مطلب خود آورده است:
*به دلیل خسارت بالا و صدالبته طولانی شدن جنگ، چند صباحی است خبرهای متفاوتی به گوش میرسد. خبرهایی که نشان میدهد، یکی از طرفهای این جنگ، احتمالا آماده بالا بردن پرچم سفید به شکلی «آبرومندانه» و «توافقی» میشود.
واکنش وزارت دفاع روسیه به ادعای برخورد موشکهای روسی به خاک لهستان
* مهمترین، علنیترین و واضحترین این خبرها، به اظهارات «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا خطاب به «ولودیمیر زلنسکی» کمدین سابق و رئیسجمهور فعلی اوکراین مربوط میشود که بنا بر اعلام دو روز پیش روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» حالتی «دستوری» داشته است. جیک سالیوان «ضروری» بودن مذاکره با روسیه را به زلنسکی گوشزد کرده و گفته که او باید منطقی بوده و شبهجزیره کریمه را هم برای همیشه فراموش کند.
* «سرگئی ناریشکین»، رئیس سازمان اطلاعات خارجی روسیه و «ویلیام برنز» رئیس سازمان سیا در شهر آنکارا، پایتخت ترکیه درباره پیامدهای جبرانناپذیر ادامه جنگ گفت وگو کردند.
*چرا وسط یک جنگ سرنوشتساز و تمامعیار و مهم بین دو قدرت بزرگ- که به اعتقاد بزرگترین استراتژیستها سرنوشت نظم جهانی به نتیجه آن گره خورده است- مذاکره و گفتوگو اینقدر مهم شده است؟
*چرا اوکراین مثل مثلا دو ماه پیش، روی پیششرطهای سفت و سختش پافشاری نمیکند؟ آیا حرکت به سمت «حل کردن این بحران با مذاکره،» به معنای «ترجیح مذاکره به ادامه جنگ» نیست؟ و سؤال مهم بعدی این که، چرا کشورهای درگیر، دیگر جنگ نمیخواهند؟
* غربیها آنقدر برای پایان این جنگ لحظهشماری میکردند که یک هفته پس از آغاز آن گفتند، روسیه شکست خورد. آنها تصورشان بر این بود که پوتین آمده تا ظرف چند روز قال قضیه را بکند! این شاید، مهمترین اشتباه محاسباتی غرب در جنگ اوکراین بود.
*نتیجه طبیعی طولانی شدن جنگی به این بزرگی، بالا رفتن هزینههاست. نگاهی به اوضاع این روزهای کشورهای اروپایی به خوبی گویای این هزینههاست. به جرأت میتوان گفت جنگ اوکراین ظرف کمتر از یک سال، روی سبک زندگی غربیها هم اثر گذاشت.
*گرایش به کِرم و حشرهخواری، زندگی با یک لامپ،500 برابر شدن قبوض برق و گاز و هجوم مردمان کشورهایی مثل آلمان به بریدن درختها و شکستن نیمکتهای پارکها جهت تهیه هیزم، نگرانی مقامات انگلیس درباره افزایش خودکشی، افزایش سرقت و آدمکشی، استحمام بدون آب گرم، لزوم شستوشوی فقط 3 یا 4 نقطه از بدن در حمام، تبلیغ برای خوردن غذای کپکزده و این اواخر، سه و یا حتی چهار شغله شدن مردم برای تامین هزینههای زندگی و حتی رواج خونفروشی، از جمله این تغییرات است.
*وقتی سبک زندگی و فرهنگ در بازه زمانی چند ماهه تغییر میکند یعنی، فشار بهشدت بالاست. در چنین فضایی بهویژه وقتی افق روشنی درباره سرنوشت و نتیجه جنگ در دسترس نیست، طبیعی است که حل بحران از طریق مذاکره -ولو با تحت فشار قرار دادن اوکراین برای رها کردن بخشی از سرزمینش- اولویت یابد!
*غربیها نمیخواهند یا بهتر است بگوییم نمیتوانند بیش از این تحمل کنند و به قول روزنامه آلمانی «زوددویچه سایتونگ» که از مونیخ بهروزرسانی میشود: «اروپا دیگر خسته شده و دیگر نمیتواند آن انسجام اولیه را در برابر تحریمهای ضدروسی حفظ کند.»
*حرکت جدی طرفین به سمت مذاکره هیچ معنای دیگری ندارد جز این که، ادامه جنگ دیگر به صرفه نیست مخصوصا برای کشورهای اروپایی. این جنگ، فقط زیرساختهای این کشور وابسته به غرب را نابود نکرد، فقط سبک زندگی اروپاییها را زیرورو نکرد و چالش اقتصادی انگلیس را به ناتوانی در تامین تخممرغ مورد نیاز مردم، تنزل نداد. این جنگ بُرندهترین ابزار غرب یعنی تحریمها را هم کُند کرد.
*وقتی رسانههای غربی مینویسند که دولتمردانشان در حال دور زدن تحریمهای خود بهویژه در حوزه انرژی هستند، وقتی بلومبرگ اعلام میکند، تحریمهایی که غرب علیه روسیه وضع کرده درست مثل یک بومرنگ به خود غرب بازگشته، وقتی مجارستان بدون اطلاع اتحادیه اروپا وارد مذاکره با روسیه برای تامین انرژی میشود که تحریم شده، یعنی، این ابزار کُند شده است.
* اگر طی هفتههای پیش رو شنیدید، «اوکراین[آمریکا] پرچم سفید را بالا آورد» اصلا تعجب نکنید. غربیها به این نتیجه قطعی رسیدهاند که باید هر طور شده، سر و ته این جنگ را به هم آورند و در این بین فقط «زمان» و «چگونگی» آن باقی مانده است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.