هشدار درباره وضعیت بحرانی یوز ایرانی / طرح تکثیر در اسارت به‌طور قطع لازم است

مرتضی اسلامی در آستانه روز جهانی گونه‌های در معرض انقراض (۲۱ می مصادف با ۳۱ اردیبهشت) با اشاره به احتمالات موجود برای ادامه زندگی سومین توله یوز «ایران» اظهار کرد: بقای توله یوز آخر به‌طور کامل مربوط به نحوه نگهداری و اجرای پروتکل‌های بهداشتی و رعایت موارد لازم است. تجهیزات مورد نیاز و غذای مناسب باید برای نگهداری یوز فراهم و روش‌های تغذیه مناسبی نیز درنظر گرفته شود.

وی با اشاره به درست یا غلط بودن تصمیم انجام سزارین برای یوز مادر گفت: انجام این عمل بستگی به وضعیت «ایران» در آن زمان داشته است و الان نمی‌توان این موضوع را تحلیل کرد. اگر سندی درباره زمان و نحوه تصمیم گیری درباره این موضوع وجود دارد، می‌توان از آن‌ها استفاده کرد و نظر دقیق‌تری راجع به آن داد.

اسلامی ادامه داد: بر اساس تصاویر منتشر شده در فضای مجازی، نقص‌های زیادی در جریان تولد توله‌ها و پس از آن مشاهده شد چراکه اصول بهداشتی به طور مناسب رعایت نشد و محیط نگهداری توله‌ها و نحوه شیردهی به آن‌ها نیز حرفه‌ای نبود. این موضوع از دو بعد قابل بررسی است؛ مورد اول درباره نفس طرح است. اینکه آیا تکثیر در اسارت درست بوده یا نه؟ مورد دوم نیز تمهیداتی است که برای این مسئله اندیشیده شده است.

وی افزود: هم از نظر بهداشتی و هم از نظر مهارتی نقص‌هایی جدی در این فرایند دیده شد. در واقع فارغ از اینکه توله‌ها به علت نقص مادرزادی مرده باشند یا به علت نقص در  نگهداری از آن‌ها، نمی‌توان چشم‌ها را بر نقدهای موجود بست. امیدواریم در تهران شرایط مناسب شیردهی و نگهداری مناسب از تنها توله باقی مانده فراهم شود.

تکثیر در اسارت مستحب نیست، واجب است 

مدیرعامل سابق انجمن یوز ایران گفت: وضعیت یوز ایرانی به‌قدری بحرانی است که طرح تکثیر در اسارت به‌طور قطع لازم است. همچنان اولویت با حفاظت از زیستگاه است. این طرح در ایران موفق بود و به مرحله بارداری رسید و تا مرحله بارداری نیز اقدامات مثبتی انجام شد. سوال مهم این است که با توجه به اینکه خطر عمل بالا بود، امکان عمل سزارین وجود داشت و زمان حدودی زایمان حتی قبل از جفتگیری مشخص بود، چرا آمادگی کاملی برای برخورد با این شرایط وجود نداشت؟

وی اضافه کرد: متاسفانه زیستگاه یوز پاره پاره شده است و در دو دهه گذشته یک به یک آن‌ها را از دست دادیم. ما سیر تاریخی این نابودی را دیدیم. برخی از مناطق یزد که تا سال ۹۰، ۹۱ در آن‌ها یوز مشاهده می‌شد قریب به ۷ ،۸ سال است که در آن‌ها نه ماده‌ای دیده شده و نه توله یوز و تنها گونه‌های نر در آن دیده شده‌اند. متاسفانه این اتفاق در طول ۵۰ سال رخ نداده و این زیستگاه‌ها طی ۱۵ سال اخیراز بین رفته اند.

اسلامی ادامه داد: در این شرایط با اینکه اولویت با حفاظت از زیستگاه‌هاست اما وقتی سرعت تخریب بیش از سرعت حفاظت است، مجبوریم به‌طور جدی تکثیر در اسارت را مدنظر قرار دهیم. نمی‌توان دست روی دست گذاشت و صرفا به حفاظت از زیستگاه امید داشت. تا دهه گذشته حدود ۸ منطقه داشتیم که مطمئن بودیم در آن جمعیت زادآور یوز وجود دارد اما الان تنها پارک ملی توران این شرایط را دارد. ممکن است جمعیت زادآور به طور مثال در کرمان نیز وجود داشته باشد اما تنها یک احتمال است.

وی با انتقاد از صدور مجوز فعالیت‌های صنعتی در منطقه توران گفت: متاسفانه مجوز معدن‌کاری در توران صادر شده است که می‌تواند به معنای خوانده شدن فاتحه یوز در این منطقه باشد.  در چنین شرایطی نباید به دلیل پایین بودن احتمال تکثیر در اسارت از آن صرف نظر کنیم. نقدهایی که به این طرح مانند انجام عمل سزارین وجود داشت، سبب شد تا کل ماجرا زیر سوال برود. این طرح بسیار حیاتی است و روشن کردن این موضوع از رسالت‌های رسانه است.

توله‌های متولد شده در اسارت تا چندین نسل نباید به طبیعت برگردند 

اسلامی در پایان درباره امکان رهاسازی توله یوزها در طبیعت گفت:  وقتی افراد کمی از گونه مورد نظر در طبیعت وجود دارند که امکان باروری دارند، نمی‌توان توله‌ها را در طبیعت رها کرد.  در حال حاضر «کوشکی» و «دلبر» - یوزهای نر و ماده در اسارت - شرایط مورد نظر ما را ندارند و سن «فیروز» - یوز نر در اسارت- نیز بالا رفته است. بیشترین شک درباره «ایران» است که سزارین داشته و ممکن است با مشکلاتی نظیر چسبندگی رحم مواجه شود. باید بفهمیم که این گونه‌ می‌تواند در دفعات بعدی زایمان کند یا نه؟ ما هنوز سرمایه کافی از نظر تعداد گونه نداریم و نسل‌های اول قرار نیست در طبیعت رها شوند. نسل‌های بعدی نیز باید برای رهاسازی در طبیعت تربیت شوند و حتی خواهر و برادرهای احتمالی آن‌ها در آینده نیز نمی‌توانند وارد طبیعت شوند. 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.