حجت الاسلام محمدی گلپایگانی: رئیسجمهور روسیه آدم زرنگی بود و پیشدستی کرد
مشروح سخنان حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبر انقلاب اسلامی، در پی می آید:
یکی از بلاهایی که همیشه در جوامع ما وجود دارد حجاب به معاصرت است. به این معنا که، زمانی عالم بزرگوار مثل کوهی در گوشهای نشسته است و اهمیتی به او داده نمیشود و زمانی که به عالم دیگری سفر کردند، تازه جای خالیشان حس میشود. در این چهل روزی که از درگذشت ایشان میگذرد، مراسمهای متعددی در تهران، قم و مشهد و شهرهای دیگری برگزار شد و در وصف ایشان بسیار گفتند و حال از پسر ایشان میخواهم صحبتهایی که در مراسمها گفته شد را به صورت مجموعهای جمع آوری شود که بسیار ارزشمند است.
اولین ویژگی ایشان؛ تقوا و خداباور ایشان است. خدا را احساس و خود را در محضر خدا همیشه میدید، همان جملهای که امام راحل رضوانه الله فرمودند: عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید. به قول امیرالمومنین علی علیه السلام در جملهای میفرمایند: از گناه در خلوتها و پنهانیها پرهیز کنید، آن کسی که اینجا گناه، نافرمانی، سرکشی و طغیان را میبیند، قاضی دادگاه در فردای قیامت هم همین خواهد بود.
مرحوم آیتالله صافی در گفتار و کردار و حتی در سکوت و حرفش همه حساب شده بود. آنچه شرع مقدس اسلام حرام یا واجب کرد، مثل امر به معروف اگر خلافی، خطا و انحرافی میدید ملاحظه نمیکرد. یکی از ویژگیهای دیگر ایشان به روز بودن است با اینکه در حاشیه بود اما در متن حضور داشت یک جملهای در گوشه یا روزنامهای میدید که خلاف بود بلافاصله تذکر میداد.
از دیگر ویژگی ایشان، در عین حال که مرجع و دانشمند بودند، در فقه و اصول زحمت بسیاری کشیدند گرچه یک فقیه بود اما قلمش از کار نیفتاد.
در رابطه با اهل بیت علیه السلام، شما همیشه در مراسمها چه در دفتر و چه خانه ایشان مشاهده میکردید، نام مبارک فاطمه الزهرا و امام حسین نام برده میشد، خوددار نبود و تمام صورت گریه میکرد. نام اهلبیت که میآمد از خود بیخود بودند و به همین دلیل هم خدا به آرزویش رساند و به کنار مرقد اباعبدالله الحسین رفت. شنیده بودم کسی خوابی را دیده بود که خدمت آقای صافی رسیدند، البته میدانستند که آقای صافی از دنیا رفتهاند به ایشان گفته بود، من از شما تقاضایی دارم که اجازه تشرف من را به محضر اباعبدالله الحسین بگیرید و با اجازه شما مشرف شوم، اما ایشان با تندی گفتند، من کی هستم، چرا از من اجازه میگیری؟ دیگر این حرف را نزن، به مرقد حضرت ابالفضل برو و از آقایم اجازه بگیر تا او اجازه تو را برای تشرف بگیرد و این نهایت ارادت ایشان به اهل بیت است.
امام به تنهایی انقلاب نکرد، بلکه زحمات فراوان علما از زمان غیبت کبری چون شیخ طوسی و مفید و ... بود و کتابهایی که زحمت کشیدند، نوشتند و سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل کردند اگر اینها نبود چطور میتوانستیم بفهمیم وظیفه ما در مقابل خدا چیست، امام این قوه را به فعلیت آورد و علم مبارزه را روشن کرد.
همه کارهایی که کفار قریش در زمان جاهلیت و قبل اسلام میکردند، میدانید که مرکز فساد و فحشا مکه بود دختر میکشتند و شراب خواری میکردند که وقتی پیامبر به دنیا آمد چهارصد زن شیرده را آوردند ایشان سینه هیچ کسی را به دهان نگرفت تا زنی از بیابان پیدا شد. جد بزرگوارشان عبدالمطلب گفت:من به مبارکی میبینم و بچه را به دست او میسپاریم چون او بیابانی بود و اهل شرب نبود. کسی که میخواهد پرچمدار شرک و کفر باشد نباید سینهی زنی را به دهان بگیرد که شراب خواری روزانه دارد. امروز هم همان جاهلیت به شکل مدرن است. ظرفیت و توسعهی فساد با زمان جاهلیت قبل از اسلام قابل مقایسه نیست. دولتهای فاسد جهان خوار چه میکنند، اینها دولت و ملتها را از بین بردند، میدانید این انگلیس خبیث چه کرد، امروز تکههای کشورهای اسلامی که پاره پاره شده است، شام، فلسطین، لبنان و ایران و حتی امروز در جنگ اوکراین هم همین نقشه را داشتند تا روسیه را گرفتار کنند اما رئیس جمهور روسیه آدم زرنگی بود و پیشدستی کرد. جاهلیت مدرن دنیا را به فساد میکشاند و انشاالله این مقدمه ظهور حضرت ولی عصر خواهد بود.
حدیثی از امام صادق علیه السلام: راوی خدمت حضرت میرسد و حضرت به او می گوید حال شما چگونه است؟ روزی خواهد رسید که قبل از ظهور فرزند امام علی، دو دسته کشته میشوند، نصف به مرگ سرخ یعنی جنگ، نصف دیگر به مرگ سفید یعنی طاعون البته من فکر میکنم همین کرونا باشد. آن فرد دست پاچه میشود و به حضرت میگوید: پس تکلیف ما شیعیان چه میشود؟ حضرت میفرماید، شما نمیخواهی جزو آن دسته باشی که میماند، یعنی انشاالله عنایت حضرت ولی عصر شامل حال شیعیان است قطعا حضرت نگران است و دعا میکند و دعای او هم مستجاب است.
مرحوم آیتالله خراسانی، خانوادهاش کسالت شدیدی پیدا کرد، معالجه نشدند و منتظر مرگش ایستادند، یک نفر گفت: آقای سیدی است که سهشنبهها به حرم امیرالمومنین مشرف میشود، رفتند و گفتند، ابتدا امتحانش کنیم پسر ایشان جلو رفت و گفت: من چیزی را میخواهم بدانم، شما میتوانید بگویید؟ الان امام زمان زمان کجا هستند؟ ایشان تسبیح را به دست گرفت و گفت: تو به دنبال امام زمان هستی؟ گفتم: چطور، گفت: اگر میخواهی بدانی کجاست، ساعتی پیش مشهد بود و سپس به کربلا و الان مدینه است. جا خورد و به فکر افتاد و گفت، از چیزهایی که داری میشود به ما بدهی و دست خالی برنگردیم، نگاهی کرد و گفت: شما آقازادهای، خوب خوردهای و پوشیدهای و زندگی خوب داشتهای، این راه رنج و محرومیت میخواهد. مرکز نفوذ حضرت ولی عصر تنها کره زمین نیست بلکه در آسمانها هم نفوذ دارد، و در مورد مادرش گفت، مادرت چند روز دیگر عمرش به دنیا نیست که همین هم شد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.