چگونگی در دست گرفتن قدرت از سوی طالبان در افغانستان

یک استاد ژئوپلیتیک دانشگاه با تشریح اینکه طالبان چگونه توانست در افغانستان قدرت را در اختیار بگیرد، گفت: طالبان باید بداند که این بار در صحنه بین المللی اگر به رسمیت شناخته نشود نظام بین الملل علیه او اقدام می کند.

عبدالرضا فرجی راد در تحلیل خود در خصوص تحولات افغانستان و قدرت‌گیری طالبان گفت: در این مسئله چند مورد باید بررسی شود؛ نخست اینکه پشت پرده توافق دوحه بین خلیل زاد و طالبان و شاید هم اشرف غنی اتفاقاتی افتاده که نتیجه اش را این گونه می‌بینیم. در واقع اشرف غنی فرد مرموزی بود، در عین حال قوم گرا. شکی نیست که بحث های مختلفی انجام شده باشد.

وی تصریح کرد: درگیری ها در افغانستان و همچنین بمب گذاری و کشت و کشتار به اندازه ای طولانی شده بود که اشرف غنی هم می دانست راهکاری ندارد و به آخر خط رسیده است  و طالبان پیروز این میدان خواهد بود.

این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: از طرف دیگر غنی یک فرد قوم گرا است و در زمانی که آرزو داشت رئیس جمهور افغانستان شود حرکاتی که انجام می داد در راستای همین اهداف بود. به نظر می رسد همه این مسائل تأثیر زیادی بر روی فرماندهان افغانستان در هر ولایت داشت. شاید دستوری داشتند که هر موقع احساس کردند طالبان پیشروی می کند خیلی مقاومت نکنند.

این دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: اینکه گفته می شود افغانستان ۳۵۰ هزار نیروی ارتش دارد واقعیت این گونه نیست زیرا یک نیروی ویژه در کابل مستقر بودند که از کاخ و مقامات محافظت می کردند اما هر چه از کابل خارج می شدیم افرادی که تنگدست، بیکار و... بودند را بیشتر می دیدیم. آن هایی هم که به خدمت ارتش درآمده بودند چند ماهی بود که حقوق نمی گرفتند و به نوعی طالبان در ولسوالی ها احتمالا با این افراد در ارتباط بودند و روی این ها کار می کردند. به عبارت دیگر اهالی ارتش در خارج از کابل به شدت از دولت غنی به ویژه با فساد گسترده ای که وجود داشت ناراضی بودند و کار سختی برای طالبان نبود که با آن ها صحبت کند و آن ها را بخرد و تقریبا در همه ولسوالی ها و شهرها به این سرعت ارتشی ها تسلیم شدند.

فرجی راد ادامه داد: در هرات شاهد بودیم که اسماعیل خان ابتدا مقاومت کرد اما ارتشی ها او را به فرمانداری دعوت کردند تا درباره چگونگی مقاومت صحبت کنند اما اسماعیل خان از اینکه مبادا همراهانش کشته شوند تسلیم طالبان شد.

سفیر سابق کشورمان در نروژ  همچنین اظهار کرد: در کنار این مسائل مقامات افغانستان کاخ هایی برای خود ساخته بودند که با پول و کمک خارجی بود. نمونه های آن را در شهرهای مانند هرات و مزارشریف هم مردم مشاهده می کردند. درست است که می گویند افغانستان به ۲۰ سال قبل برمی گردد و جنایت های طالبان را فراموش نمی کند اما مردم از این نوع زندگی مقامات خود هم ناراضی بودند.

وی گفت: واقعا جای تأسف است که میلیون ها جوان که در افغانستان تلاش کردند تغییرات اساسی در جامعه مدنی افغانستان و در وضعیت سیاسی و اجتماعی بوجود آورند و تا حدی هم موفق شدند اکنون امیدشان ناامید شده است، یا فرار می کنند و یا در کنج خانه مانده اند که چه کنند. از طرف دیگر دختران و زنان تحصیلکرده در جامعه افغانستان اکنون با شرایط بوجود آمده ناامید شده اند.

این استاد ژئوپلیتیک دانشگاه درباره تبعات قدرت گیری طالبان بر کشورهای منطقه نیز گفت: کشورهای منطقه تجربه حضور اینان را دارند که طالبان حکومت را در دست داشتند، مزاحمتی برای همسایگان ایجاد نکردند. در آن زمان هم القاعده با طالبان هماهنگی هایی داشت و بر روی بسیاری از مسلمانان به ویژه در آسیای مرکزی تأثیرگذار بود. بعید است که اکنون بخواهند تحرکاتی در منطقه داشته باشند. اما خب شاهد بودیم که در آن زمان حادثه ۱۱ سپتامبر رخ داد، آمریکا سرکوب شد و امارت اسلامی سقوط کرد.

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو اظهار کرد: کشورهایی مانند روسیه نگرانی های خاص خود را دارند. چین نگران ناآرامی ها در سین کیانگ است، تاجیکستان بسیار نگران است. مدتی بود که حزب اسلامی را کنار زده بودند که تا حدودی خیالشان راحت بود، ازبک ها نگرانی های دیگری دارند اما تصور می کنم این نگرانی ها نباید مانند گذشته باشد ضمن اینکه ایران هم از ناحیه مرزنشینان به ویژه اهل سنت نگرانی هایی را دارد که شاید تأثیرگذار باشد اما باید دید در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

این دیپلمات پیشین کشورمان با تأکید بر اینکه کشورهای منطقه باید به خوبی حواسشان جمع باشد، گفت: در نظر داشته باشیم که پاکستان هم از این مسئله نگران است که مبادا مجددا عملیات چریکی در داخل کشور آغاز شود اما اولویت پاکستان، هند می باشد و تلاش می کند طالبان به قدرت برسد و فضای حیاتی ایجاد شود که بتواند در مقابل هند یارکشی کند. در پاکستان مردم ناراحت هستند اما ارتش خوشحال است.

وی خاطرنشان کرد: مسئله ای که باید به آن توجه داشت این است که طالبان بداند که این بار باید در صحنه بین المللی به رسمیت شناخته شود. اگر این گونه نباشد طبیعتا نظام بین الملل علیه او اقدام می کند. زمانی که قدرت نداری همه کار می توانی انجام دهی اما اکنون که قدرت را در اختیار گرفتند باید پاسخگوی مردم باشند. اگر نتوانند حقوق دهند حتما مردم واکنش نشان می دهند. ممکن است قوم گرایی را ترویج کنند و یا با شیعیان برخورد داشته باشند که نمونه آن را هم شاهد بودیم لذا در صورت تداوم سیاست های این چنینی قیام در بخش های مختلف شروع می شود و عملیات علیه طالبان در مناطق غیرپشتون زیاد خواهد شد. امروز مانند گذشته نیست، رسانه، تبلیغات و تلویزیون وجود دارند. حتی اگر موبایل را هم از مردم بگیرند افغان هایی که خارج از افغانستان مقیم هستند به قدری زیاد شدند که می توانند در داخل کشورشان تأثیرگذار باشند. فراموش نکنیم که دنیا بر روی مسئله زنان حساس است و بیشترین نگرانی را دارد و اگر طالبان به رویه خود ادامه دهد و ظلم بر زنان را اجرا کند حتما با واکنش در دنیا مواجه خواهد شد.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.