پرویز امینی: اگر مشارکت صددرصدی شود هم به معنای رضایت مردم نیست
پرویز امینی تحلیلگر سیاسی بر این باور است که اگر مشارکت مردم در انتخابات صددرصدی شود هم به معنای رضایت مردم نیست.
انتخابات ریاست جمهوری با پیروزی ابراهیم رییسی به پایان رسید،اما بیش از آنکه آراء رئیس جمهور منتخب جلب توجه کند، آراء باطله و درصد پایین مشارکت فضای سیاسی را درگیر خود کرده است.
پرویز امینی تحلیلگر سیاسی درباره آراء باطله در انتخابات ریاست جمهوری گفت: ما همواره در انتخابات ها، آراء باطله داشتیم برخی به دلایل مختلف، ممکن است نگرانی اداری داشتند که اگر در شناسنامه مهر انتخابات نخورد بعدا برای تحصیل یا کار مشکل پیدا کنند یا شبیه این مسایل. بحث من اینها نیست بلکه انگیزه های سیاسی در آراء باطله مورد نظر من است.
انگیزه های سیاسی آراء باطله سه دسته است
او افزود: انگیزهای سیاسی آراء باطله، سه مورد کلان است. اول اعتراض به سازمان حکمرانی به ویژه قوه مجریه دوم اعتراض به روند برگزاری انتخابات که مسئله اصلی همان بحث تأییدصلاحیت ها است و سوم نامزد قابل قبولی در تایید صلاحیت شدگان نداشتند.
بسیاری از رأی دهندگان هم ناراضی بودند
امینی ادامه داد: البته معترضین به حکمرانی را نباید به کسانی که بخشی از آراء باطله را تشکیل می دهند یا به کسانی که رأی ندادند محدود کرد بلکه بخش زیادی از کسانی هم که در انتخابات رأی دادند جزو بخش ناراضی بودند. یعنی نمی توان رأی دهندگان و آنهایی که رأی ندادند و یا آراء باطله دادند را براساس رضایت و عدم رضایت، اعتراض و عدم اعتراض تقسیم کرد چون کسانی هم که رأی دادند ناراضی و معترض بودند؛ چیزی که بین اینها تفاوت داشت نحوه مواجهه با انتخابات بود علی رغم اعتراض و نارضایتی مشترک.
برخی به رغم نارضایتی ترجیح دادند رأی بدهند
این تحلیلگر سیاسی عنوان کرد: برخی ترجیحشان این بود که علی رغم نارضایتی و اعتراض، یا به حکمرانی یا به انتخابات رأی بدهند. مثلا در جریان اصلاحات، با اینکه همتی کاندیدای مطلوب آن جریان نبود اما برخی به همتی رأی دادند یا از او حمایت کردند. پس معترضان فراتر از بخشی از آرا باطله و کسانی اند که رای ندادند و علی الاغلب رای دهندگان نیز جز معترضان به وضع موجودند.
همه عوامل کاهنده مشارکت سیاسی در انتخابات فراهم بود
امینی ادامه داد: ما در شرایطی به سمت انتخابات رفتیم که تقریبا همه عوامل کاهنده مشارکت سیاسی در انتخابات فراهم بود که بخشی هم به صورت حداکثری وجود داشت که از جمله نارضایتی از سازمان حکمرانی بود و جامعه وقتی به زندگی روزمرهاش نگاه میکند به اقتصادش، مسکن و اشتغالش، معیشت و ناتوانی در حل مسائل روزمرهاش به شکل خیلی روشن درگیر نارضایتی و اعتراض به عمل و تصمیم سازمان حکمرانی می شود.
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد: همواره در انتخابات هایی که داشتیم ۶۰، ۷۰ ،۸۰ درصد شرکت کننده و رای دهنده داشته ایم و هیچ گاه مشارکت ۱۰۰ درصدی نداشته ایم.یعنی به طور متوسط حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد غایب در مشارکت داشته ایم.حتی انتخابات هایی داشتیم که ۵۰ و نیم درصد مشارکت بوده است یعنی نزدیک به انتخابات ۱۴۰۰ که در دوره دوم مرحوم هاشمی در سال ۷۲ بود در حالیکه عوامل کاهنده مشارکت در سطح انتخابات ۱۴۰۰ نبود.
احمدی نژاد براساس عملکردش در شهرداری توانست منتخب رییس جمهوری شود
پرویز امینی اشاره کرد: در انتخابات شورای شهر دوم در تهران مشارکت ۱۲ درصد بود که پایین ترین سطح مشارکت در جمهوری اسلامی بود اتفاقا شورای منتخب آن دوره آقای احمدی نژاد را برای شهرداری انتخاب کرد و او براساس عملکردی که داشت توانست منتخب مردم در انتخابات ریاست جمهور شود. بنابراین مسئله اصلی، مسئله سازمان حکمرانی است.
سازمان حکمرانی ما دچار کژکارکردی است
او اضافه کرد: سازمان حکمرانی ما کژکارکردی دارد به هر حال سازمان حکمرانی چهار زیر سیستم دارد وقتی میگوییم کژکارکری یعنی این چهار زیر سیستم به خوبی کار نمیکنند. نخست سیستم هنجاری است که غایات یک نظام اجتماعی را مشخص میکند و قواعد و چهارچوبهایی که قرار است امور و مناسبات و روابط در چارچوب آن شکل بگیرد.
امینی بیان کرد: دومین زیرسیستم سازمان حکمرانی، سازمان فنی است در واقع همان عقل ابزاری است که غایات را محقق میکند به بیان دیگر مجموع ابزارها، مکانیزمها، روندها و سازوکارها را به وجود می آورد تا هنجارها و غایاتی که تعیین تکلیف شده است محقق شود. سوم سازمان توجیه است که در واقع مجموعه ای از هنجارها به علاوه ابزارهایی مانند رسانه، گروههای مرجع اجتماعی، نخبگان و جریانات سیاسی است تا بتواند نشان دهد یک تصمیم و سیاست بهترین تصمیمی و سیاستی است که گرفته شده و به نوعی آن را موجه کنند.
چهار بخش سیستم حکمرانی ما دچار مشکل اساسی است
او عنوان کرد: یا اگر فاصله ای بین آرمان و واقعیت، بین تعهدات یک حکومت به جامعه و واقعیت در جریان بود بتواند این شکاف را توجیه کند و مصالحش را برای مردم روشن کند. چهارمین سازمان، سازمان بازیابی است یعنی ساختار دارای یک سیستم هوشمند است که می تواند روندها را بررسی کند و در تمام مراحل این سیستم حکمرانی، ارزیابی و ویرایش و بازیابی کند. به نظر من هر چهار بخش سازمان حکمرانی ما آسیب پذیر شده و دچار مشکل اساسی شده است به بیانی دیگر وقتی تجربه ای مانند آبان ۹۸ داریم یعنی سازمان هنجاری، فنی، توجیه و بازیابی ایراد دارد. بعد از آبان ۹۸ وقتی بررسی میکنیم میبینیم این حادثهای که در آبان ۹۸ رخ داد تغییری در روندهای حکمرانی نمیدهد و روال به صورت سابق ادامه یابد بدین معناست که سازمان بازیابی کار نمی کند بنابراین اصل اعتراض ها به سازمان حکمرانی است.
دولت و حاکمیت باید به کل اعتراض توجه کنند
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال که چگونه هم دولت و هم حاکمیت باید به این مشارکت اعتراضی توجه کنند؟ اظهار کرد: به کل اعتراض باید توجه کنند یعنی آنهایی هم که رأی دادند بخشی از معترضان هستند ولی نحوه مواجهه آنها با انتخابات با یکدیگر متفاوت است. حال اگر در انتخابات، مشارکت به صورت صددرصدی و دویست درصد رخ می داد این واقعیت نارضایتی مردم از سازمان حکمرانی را برطرف و منتفی نمی کرد.
اگر مشارکت صددرصدی شود هم به معنای رضایت مردم نیست
امینی بیان کرد: ما قطع نظر از انتخابات با یک سری واقعیت ها روبرو هستیم اگر مشارکت صددرصدی شود یا مشارکت ۷۰ درصد باشد بدین معنا نیست که مردم راضی هستند. این گونه نیست. واقعیت ضعف سازمان حکمرانی روشن است نیازی نیست مشارکت ۱۰۰ درصد شود یا ۵۰ درصد. نباید مسئله مشارکت را به همه مسائل حکمرانی ارتباط و نسبت داد.
باید ایده های حکمرانی داشته باشیم و سیستم بازیابی باید کار کند
او ادامه داد: بنابراین سازمان بازیابی باید کار کند یکی از مشکلات، خلاء تئوریک در نظریه حکمرانی است اگر این مسئله حل و فصل نشود بسیاری از کارها انجام نمیشود ایده های حکمرانی باید داشته باشیم یعنی روندها، سازوکارها و نهادهایی داشته باشیم که این ایده ها را اجرا کنند. سازمان بازیابی حکومت باید به صحنه بیاید، فعال و هوشند شود، نارساییها، نارضایتی ها و نارکارآمدی ها را درک کند و تلاش کند آنها را به تدریج در شرایطی برطرف کند.
مجموعه تأییدصلاحیت ها و ردصلاحیت ها موجب کاهش رقابت انتخاباتی شد
او در خصوص اعتراض به دلیل نداشتن نامزد هم اشاره کرد: یکی از مشکلات، بحث ردصلاحیتها است. مجموع تاییدصلاحیت ها و ردصلاحیتها به گونهای بود که رقابت کاهش پیدا کرد رقابت انتخاباتی، یک عنصر مهم در شکل دادن به مشارکت است هر جا مشارکت انتخاباتی قوی داشتیم طبیعتا مشارکت افزایش پیدا می کند. در سال ۸۸، صحنه رقابت قوی بود، در ۹۲ و ۹۶ رقابت وجود داشت اما در سال ۷۲ یا سالهای دیگر وقتی صحنه رقابت قوی نبود طبیعتا مشارکت هم کاهش پیدا کرده است. روند تاییدصلاحیت ها به گونهای بود که رقابت کاهش پیدا کرد.
برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری انتخابات را از جدیت ساقط کردند
امینی با اشاره به کاندیداها نیز گفت: کاندیداهایی که در صحنه حضور پیدا کردند که بخشی از آنها، استاندارد لازم را برای نامزد انتخابات ریاست جمهوری نداشتند و انتخابات را از جدیت ساقط کردند آقای مهرعلیزاده انصراف داد. وقتی از بین ۷ شماره، ۸ را انتخاب می کند یعنی استاندارد یک نامزد انتخابات کاهش پیدا می کند. نه تنها فقط آنهایی که رد شدند بلکه آنهایی که تایید شدند نیز قابل توجیه نبود.
حضور کاندیداهای پوشش به معنای از جدیت انداختن انتخابات است
او در خصوص حضور کاندیداهای پوششی چون زاکانی و جلیلی تصریح کرد: مسئلهای که از دوره قبل یعنی سال ۹۶ شکل گرفت و به طور رسمی همه می دانستند آقای جهانگیری آمده بود تا آقای روحانی را پوشش دهد. این مسئله که بحث کاندیدای پوششی به یک رویه در انتخابات تبدیل شود و برخی افراد، کاندیدای پوششی دیگر کاندیداها بشوند باید حل و فصل شود چراکه به معنای از جدیت انداختن انتخابات است و اعتبار انتخابات زیر سوال می رود و فرد برا معرفی خودش از امکانات کشور، آن هم در شرایط حساسی مانند انتخابات استفاده می کند و در نهایت کنار می رود.
جلیلی پوششی نبود اما می دانست رأی ندارد
امینی ابراز کرد: اصل کاندیدای پوششی زیر سوال است اما آقای جلیلی کاندیدای پوششی نبود بلکه یک کاندیدای واقعی بود در مناظره سوم هم چند نقد به آقای رئیسی وارد کرد هم در سیاست خارجی و هم در سیاست داخلی. در واقع کناره گیری جلیلی به این دلیل بود که وضعیت آراء وی به گونه ای نبود که در انتخابات بماند. واقعیت انتخابات هم همین قضیه را نشان داد یعنی آقای رضایی هم که وضعیتش بهتر بود مشخص شد چقدر رأی دارد رای آقای جلیلی در حدود۳، ۴ درصد تغییر نکرد. بین او و آقای زاکانی تفاوت وجود دارد. آقای زاکانی از ابتدا کاندیدای اصلی نبود اما جلیلی کاندیدای پوششی نبود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.