چند دلیل برای تعلّل دولت بایدن در بازگشت به برجام

یک کارشناس سیاست خارجی و روابط بین الملل نوشت: اقدامات آمریکا در قبال برجام همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد اما سیاست اعلامی ایران مشخص است، تحریم‌ها پیش از اجرای کامل تعهدات برجامی از سوی ایران باید به صورت کلی لغو شوند.

هم‌اکنون این سوال مطرح است که آیا گام بعدی آمریکا در قبال برجام، خواسته‌های ایران را برآورده می‌کند یا خیر؟ آیا آمریکا قدم اول در جهت احیای این توافق را برخواهد داشت و این قدم چه کیفیتی خواهد داشت؟

به نظر میرسد با شرایط فعلی، نگاه تمامی طرف‌ها از جمله نگاه کشورهای اروپایی، به تصمیم دولت آمریکا معطوف شده است. از زاویه دید سیاست‌گذاران آمریکایی، این کشور در راستای بازگشت به برجام با دو گزینه روبرو است؛

گزینه اول بازگشت کامل به برجام ذیل رویکردی که از آن با عنوان «تعهد در برابر تعهد» یاد می‌شود که شامل برداشتن تحریم‌های برجامی و یافتن توانایی فروش نفت و انجام تبادلات مالی توسط ایران است.

گزینه دوم بازگشت تدریجی است، به طوری که در ابتدا برخی امتیازهای جزئی اقتصادی همچون وام صندوق بین‌المللی پول و یا کمک‌های پزشکی و دارویی در ازای توقف اجرای طرح اخیر مجلس، به ایران اعطا شود.

با توجه به اینکه آمریکا گسترش محدودیت‌های هسته‌ای و افزایش مدت زمانی آنها را در سر دارد، گزینه دوم را ترجیح می‌دهد، چرا که در این صورت می‌تواند بازگشت کامل به تعهدات برجامی را منوط به پذیرش تغییر توافق هسته‌ای توسط ایران کند. به نظر می‌رسد دلیل تأخیر در بازگشت به برجام نیز تلاش آمریکا برای ایجاد ائتلافی از کشورهای همسو با این کشور جهت تعیین سازوکاری در این راستا و اعمال فشار بر ایران است.

شرط ایران برای لغو تحریم‌ها کاملاً منطقی به نظر می‌رسد چون این آمریکا بوده است که از توافق هسته‌ای خارج شده است. اقدامات یکطرفانه آمریکا در سال‌های گذشته و زیاده‌خواهی‌های امروز، شرایط را برای خارج‌شدن از بن‌بست فعلی دشوار کرده است. دولت بایدن از یکسو می‌خواهد به رقبای داخلی خود نشان دهد در ارتباط با ایران سختگیر و ثابت‌قدم است و از سوی دیگر خروج یکجانبه از برجام، این کشور را در پرونده هسته‌ای ایران به انزوا کشانده است. دولت آمریکا با علم به زیاده‌خواهی خود به دنبال گذشت زمان و همراهی تدریجی همه طرف‌ها با خواسته‌های خود است. آنچه که می‌تواند این روند فرسایشی را خاتمه دهد اقداماتی در جهت احیای سریع و گسترده ظرفیت‌های هسته‌ای است.

چند دلیل را می‌توان برای تعلّل دولت بایدن در بازگشت به توافق برشمرد؛

دلیل اول به آسیب‌پذیری برجام و تجربه دولت ترامپ در خروج یکطرفه از توافق بازمی‌گردد.

دلیل دوم تعلّل دولت آمریکا را می‌توان از ‌یکسو خرید زمان برای ایجاد سازوکاری جهت اتصال پرونده هسته‌ای به موضوعات موشکی و منطقه‌ای ایران با هماهنگی کشورهای اروپایی و از سوی دیگر ارزیابی مواضع مقامات کشور در این خصوص دانست.

به تعبیر دیگر، آمریکا در حال سنجش این موضوع است که با بازگشت به برجام، توانایی این را خواهد داشت که مذاکرات منطقه‌ای را با ایران کلید بزند یا خیر. بنابراین بلندپروازی‌های آمریکا در بازگشت تدریجی و قطره‌چکانی به توافق هسته‌ای، گسترش این توافق و مرتبط کردن آن به موضوعات منطقه‌ای و موشکی، سبب ایجاد شرایط فعلی و تعلّل آمریکا در بازگشت به توافق شده است. پافشاری ایران به لغو تمام تحریم‌ها در گام نخست، علاوه بر اینکه برنامه طراحی‌شده آمریکا را عقیم می‌کند، تصور استفاده از توافق هسته‌ای به عنوان پلی به سوی مذاکرات منطقه‌ای مورد دلخواه آمریکا را نیز برهم خواهد زد.

از سویی دیگر با درنظر گرفتن سیر تحولات و تغییرات محیط بین الملل، علایمی از تغییر رویکرد اتحادیه اروپا و پای فشردن بر هویت مستقل خود، به چشم نمی خورد. در این میانه اما آنچه بیش از هر چیز حائز اهمیت است عملکرد اروپا برای زنده نگه داشتن یک توافق بین المللی و به رخ کشیدن استقلال خود فارغ از سیاست های یکجانبه ی آمریکا است. اینک اروپا میبایست از همسویی عملی با آمریکا و هم ذات پنداری کلامی با ایران دست بردارد. در همین راستا اتحادیه ی اروپا اینک در آستانه ی آزمونی سخت قرار گرفته است تا اراده ی خود را برای این تغییر به بوته ی آزمایش بگذارد. پرونده ی هسته ایی ایران و برنامه ی جامع اقدام مشترک (برجام) که حاصل یک تلاش جمعی و بین المللی بود، با سیاست های یکجانبه و خصومت امیز آمریکا میتواند در محاق افتد و همچنین عواید آن که متضمن تامین امنیت همه ی طرف ها بود را به ورطه ی نابودی بکشاند.

با در نظر گرفتن تمام وجوه انچه مسلم است اینکه برجام برای آمریکا چیزی ورای پرونده هسته‌ای است و هدف آنها استفاده از برجام به عنوان محملی برای مذاکرات مورد نظرشان در حوزه‌های منطقه‌ای و موشکی خواهد بود. بنابراین آمریکا با هماهنگی با کشورهای اروپایی به دنبال کاهش تدریجی تحریم‌ها است که چنین سناریویی علاوه بر آنکه مزایای اقتصادی مورد نظر برای ایران را به ارمغان نخواهد آورد، ابزارهای سیاسی و امنیتی کشور را به شدت محدود خواهد کرد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.