۳ نکتۀ متفاوت در سخنان اول فروردین رهبری
عصر ایران در یادداشتی با اشاره به بیانات رهبر انقلاب نوشت: در عرف سیاسی میتوان جوان را به نسل تازۀ سیاسیون و متولدین پس از انقلاب نسبت داد. چه، هیچ یک از رؤسای جمهوری کنونی و پیشین در سن زیر ۴۰ سال به ریاست جمهوری نرسیده است.
نمیخواهم سخنی یا منظوری را مبتنی بر پیام تلویزیونی اول فروردین ۱۴۰۰ (که به خاطر کرونا و چون سال پیش به جای نطق معمول سالانه در مشهد ) به مقام معظم رهبری نسبت دهم، اما سه نکتۀ متمایز در آن قابل مشاهده است:
نخست این که در میان مشخصههایی که برای «رییس جمهوری مطلوب» برشمرده شد همچون قبل صفت «جوان» نبود بلکه «اعتقاد و اعتماد به جوانان» بود. احتمالا به خاطر این که تلقی سِنی درنگیرد.
جوان، تعریف مشخصی دارد. در یک تعریف، بازۀ سنی ۱۸ تا ۲۹ سال مدنظر است و سازمان ملی جوانان به این تعریف باور دارد. یک تعریف دیگر فاصلۀ احساس استقلال از خانواده تا تشکیل خانوادۀ مستقل همراه با غلیان احساسات و غرایز را دورۀ جوانی می دانند. دوران چربش احساس بر عقل و دوراندیشی.
در عرف سیاسی اما میتوان جوان را به نسل تازۀ سیاسیون و متولدین پس از انقلاب نسبت داد. چه، هیچ یک از رؤسای جمهوری کنونی و پیشین در سن زیر ۴۰ سال به ریاست جمهوری نرسیده است.
مؤلفۀ «جوان» به عنوان صفت یا مؤلفه ذهنها را به جانب برخی کاندیداهای خاص معطوف میکرد ولی آیتالله خامنهای در متنی که به دقت تنظیم شده بود از این تعبیر استفاده نکردند و نیک پیداست که تفاوت است میان جوان و اعتمادکننده به جوانان.
نکتۀ دوم تأکید بر اختیارات و مسؤولیتهای رییس جمهوری بود. این در حالی است که گروهی سعی بر تخفیف این جایگاه دارند و به تازگی یک نمایندۀ جبهۀ پایداری تعبیر «کمک خلبان» را به کار برده بود. بعضی هم که میانهای با دنیای مدرن و مردمسالاری ندارند واژۀ «بیعت» به جای رأی را بر زبان آوردند.
هر چند هنوز بر سر امکان سیاستگذاری و نه صرفا مسؤولیتها و وظایف و حیطۀ انتظارات از رییس جمهوری سؤالاتی وجود دارد اما تأکید بر این که عالیترین مدیریتهای کشور با رییس جمهوری است برداشت شورای نگهبان دربارۀ اصل ۱۱۳ قانون اساسی را که مسؤولیت رییس جمهوری در اجرای قانون اساسی را به قوۀ مجریه محدود میداند قابل بحث میسازد.
دو موضوع در این باره قابل اشاره است. یکی تجربۀ قبل از حذف نخست وزیری و سپردن ریاست دولت به رییس جمهوری و دیگری این که طی ۳۲ سال رهبری آیتالله خامنهای ۴ رییس جمهوری با نگاه و اولویتهای متفاوت بر سر کار بودند: هاشمی رفسنجانی با اولویت توسعۀ اقتصادی، سید محمد خاتمی با اولویت جامعۀ مدنی، محمود احمدینژاد با اولویت توزیع یارانل نقدی به جای یارانۀ غیر مستقیم سوخت و اقلام دیگر و حسن روحانی با اولویت سیاست خارجی و حل مناقشۀ هستهای. حال آن که اگر نه رییس جمهوری که معاون اجرایی مقام رهبری بودند در دورۀ یک رهبر واحد نباید این همه تفاوت به چشم میآمد.
نکتۀ سوم هم دربارۀ برجام است. منتقدان برجام و روحانی و ظریف، این جمله از سخنان اول فروردین را تیتر کردهاند که «در برجام عجله کردیم» اما به این نکته توجه نکردهاند که گفته نشده «در برجام عجله کردند» و به تیم مذاکرات و دولت روحانی و ظریف نسبت تعجیل داده نشده بلکه از سوم شخص جمع استفاده شده تا روشن شود تصمیم مجموعۀ نظام بوده و عجله و فرصت سوزی دو روی یک سکه دانسته شده است.
کافی است تصور کنیم نقش رییس جمهوری تنزل داده میشد یا بر جوان بودن رییس جمهوری مطلوب تأکید صورت میپذیرفت یا به جای «عجله کردیم»، «عجله کردند». آیا در این صورت نحلهای از اصولگرایان دلاستوار نمیشدند که نظر به فرد یا افراد خاصی است و با دلسرد شدن اکثریت و به میدان آمدن اقلیت میتوانند روی موفقیت او حساب کنند. این اتفاق اما نیفتاد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.