باهنر: از کناره گیری قالیباف از انتخابات استقبال کردم
محمدرضا باهنر درباره فضای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، گفت: متاسفانه وقتی به انتخابات نزدیک میشویم جریانهای سیاسی همواره مقدار زیادی بحث میکنند تا به وحدت درون تشکیلاتی برسند و این داستان هر دوره تکرار میشود. بسیاری از انرژی واقعی اصولگرایان، اصلاح طلبان و مستقلین صرف وحدت خودشان میشود بطوری که انرژی کمی برای رقابت باقی میماند.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین ادامه داد: تا شروع سال ۱۴۰۰ زمان زیادی نمانده و اسامی برخی افراد برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری شنیده میشود که یا خود یا افراد دیگری نام آنها را اعلام کرده اند و تا زمان تایید صلاحیت نامزدها نمیتوان فضای انتخابات را جدی دانست.
اهم اظهارات باهنر را بخوانید؛
* برای انتخابات دو سناریو وجود دارد یا جریان اصلاح طلب و اصولگرا رقابت جدی دارند یا سه قطب اصلاحطلب، اصولگرا و میانه حضور خواهند داشت وگرنه تصور اینکه جریان اصولگرا و اصلاح طلب با هم به تفاهم برسند اصلا صحیح نیست چرا که شادابی انتخابات به رقابت جدی است.
*در جریان اصولگرایی ۱۰ یا ۱۲ شخصیت مطرح اعلام نامزدی کرده اند و میان اصلاح طلبان نیز نام افراد زیادی برای انتخابات شنیده میشود اما تا زمانی که ثبت نام نکنند و صلاحیت آنها بررسی نشود فضای رقابت را نمیتوان شفاف و روشن دید. اگرچه میتوان تحلیل کرد و حدس زد. اگر انسجامی میان جریانهای مختلف ایجاد شود، رقابت جدی میان دو تا سه جریان بوجود میآید اما اگر نامزدها پراکنده باشند، مقداری فضا ژله ای میشود و نمی توان حدس زد که چه اتفاقی در انتخابات میافتد.
* مشارکت حداکثری لوازمی دارد. باید جریانهای مختلف در انتخابات حضور داشته باشند و هر شهروندی احساس کند نماینده ای میان داوطلبان دارد و بتواند میان نامزدها، فردی را که بیشتر به موضع خود نزدیک است، انتخاب کند. این یکی از شرایط مشارکت حداکثری است.
*مشکلات دیگر چون معیشت، اقتصاد، تورم و ناکارآمدی نیز موضوعاتی است که ممکن است فضا را به سمت مشارکت کم ببرد اما در مجموع مشارکت در دوره های مختلف انتخابات ریاست جمهوری خوب بوده است و در این زمینه رکوردهای ۸۰ و ۸۵ درصدی را داشته ایم اما به شکل میانگین شاهد حضور حدود ۶۰ درصدی هستیم و امیدوارم به این رکورد از مشارکت برسیم.
*در شورای نگهبان یک سری از فقها حضور دارند که به تکلیف شرعی خود عمل میکنند و میگویند که در موضع مصلحت اندیشی نیستیم و شرایط را تطبیق می دهند. وقت و اطلاعات آنان محدود است و به نظر خودشان عمل میکنند. اما اگر در سطح کلان به گونه ای بررسی شود تا از جریانهای مختلف نامزدهایی همسطح وجود داشته باشد، رقابت جدی شکل می گیرد.
*برخی مراجعه و عنوان میکنند که باید نامزد ریاست جمهوری شوم در حالی که بارها گفته ام که نامزد ریاست جمهوری نمیشوم. شخصیتهایی که برنامه، طرح و علاقه دارند تا نامزد ریاست جمهوری شوند، بسیار زیاد هستند و کمبود نامزد نداریم که من هم به جمع آنان اضافه شوم.
*از یک جهت فکر میکنم که همسنهای من به اندازه کافی آن کارهایی را که می خواستند و میتوانستند، در کشور انجام داده اند. اکنون فکر نو، جذابتر از این است تا داوطلب سنتی در انتخابات حاضر شود. نمیخواهم فردی را محکوم کنم و شاید یک نامزدی دو تا سه دوره در انتخابات شرکت کند و موردی ندارد اما در مجموع وقتی از نمایندگی مجلس انصراف دادم، نظرم این بود که باید نسلهای بعدی پای به عرصه بگذارند.
*{ در پاسخ به اینکه اگر به شما تکلیف شود نامزد ریاست جمهوری می شوید}: برخی زود و عده ای دیر به تکلیف میرسند. یک عده مراجعه میکنند که فقط ریاست جمهوری در تو خلاصه میشود. از این مراجعان زیاد داشتم که از مناطق و قومیتهای مختلف کشور بودند. از نظر شرعی هم تکلیف داریم، فرض کنید حضرت آقا تکلیف کنند که تو باید نامزد شوی، هرچند ایشان این کار را نمیکنند و به احدی هم تاکنون نگفته اند. حتی اطلاع دارم کسانی که برای مشورت خدمت رهبر معظم انقلاب می روند ایشان میفرمایند نفیا و اثباتا در این قضیه نظری ندارم که تکلیف کنند.
*مرحوم عسگراولادی تعریف میکرد که نزدیک انتخابات بود خبرنگاری پرسید نامزد انتخابات میشوی؟ گفتم که نامزد نمیشوم. دوباره پرسید اگر تکلیف شود نامزد میشوی؟ گفتم کسی نمیتواند به من تکلیف کند. گفت که اگر مقام معظم رهبری به شما تکلیف کند چطور؟ گفتم اگر مقام معظم رهبری تکلیف کنند دیگر سوال ندارد و وظیفه شرعی من این است تا نامزد شوم و میشوم. این دیالوگ تمام شد روز بعد در روزنامه تیتر زده بودند «عسگر اولادی: اگر مقام معظم رهبری تکلیف کنند نامزد ریاست جمهوری می شوم.» این تیتر با آن دیالوگ کاملا متفاوت است. زمان انتخابات مجلس یازدهم ۱۵ هزار نفر ثبت نام کردند و قاعدتا اکثریت قریب به اتفاق آنها به تکلیف رسیده بودند و احساس کردند که باید بیایند.
*درباره ریشه اختلافات شورای وحدت اصولگرایان و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، چون ۲ تا ۴ حزب فراگیر نداریم در ۷ یا هشت انتخابات اخیر جریانهای مختلف سیاسی دور هم می نشینند و ساختاری موقت برای وحدت درونی خود تعریف میکنند. در جریان اصولگرایی اگر بخواهیم به گذشته برگردیم زمانی جبهه خط امام و رهبری(ره)، جبهه همسو با جامعه روحانیت و شورای نیروهای انقلاب در سال ۷۸ یا ۷۹، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، جمنا و شانا تشکیل شد. این ساختارها ژله ای است و هر دوره برای یک ماموریت تاسیس میشود و در انتخابات بعدی هم روز از نو، روزی از نو.
*شورای ائتلاف الان ۲ تا سه دوره است احزاب را جمع میکند، ساختاری را شکل میدهد و انتخابات را مدیریت میکند. میگویند چشم انداز ما ائتلاف صد درصدی اصولگرایان است اما یک دوره به ۷۰ درصد و در دوره به ۷۵ درصد میرسند و هیچ موقع به صد درصد نمی رسند. هر چند توقع ما این نیست تا به صد درصد برسند. یک دفعه پایداری، یک بار سنتیها نمیآیند اما این بار جامعه روحانیت مبارز به عنوان یک نهاد قدیمی که مرجع و پناه سیاسی اصولگرایی بوده و هست این بار در میدان آمده است و میگوید تا وقتی که احزاب فراگیر شکل بگیرد ساختار ثابتی را بوجود میآوریم تا این ساختار از حالت ژله ای و یکبار مصرف بیرون بیاید.
*جامعه روحانیت به همین منظور قدم جلو گذاشته و ۳۵ تا ۴۰ حزب اصولگرا را دعوت کرده و جلساتی گذاشته و ساختاری را تعریف کرده است و گفته هر فردی در جلسات باید طیف و گروهی را نمایندگی کند. جامعه روحانیت الان میگوید به کمک و همفکری همه یاران انقلاب میخواهیم ساختار ثابتی را تاسیس کنیم و این ساختار ثابت بماند تا اگر خواستیم وارد انتخابات شویم دیگر در پی ساختار جدید نباشیم.
* این اختلاف از اینجا آغاز میشود که شورای ائتلاف می گوید کارکرد ما در ۴ یا ۵ دوره اخیر نسبتا موفق بوده است و شورای وحدت میگوید شما بودید اما همه نبودند. بیاید همه باشیم و آدمهایی که در جلسه تصمیم گیری می آیند یک طیف را نمایندگی کنند. چون شورای ائتلاف الان دوستانی هستند که کار میکنند و زحمت میکشند اما اینکه بگوییم یک طیف، تشکیلات یا حزبی را نمایندگی میکنند بعضا چنین نیست.امیدوارم بزودی و قبل از انتخابات ۱۴۰۰ این اختلافات حل شود و ما به یک ساختار نسبتا ثابت برسیم. ساختار ثابت نه به آن معنا که ورودیهای آن بسته شود بلکه کسانی که نیامدند در آینده بیایند.
از کنارهگیری قالیباف استقبال کردم چون بوی وحدت به مشام می رسید
*{ درباره برخی نقل قولها در مورد کناره گیری قالیباف و اجماع اصولگرایان بر روی ابراهیم رییسی}: از کنار کشیدن آقای قالیباف اطلاعی ندارم. خبری به نقل از یکی از نزدیکان ایشان در رسانهها منتشر شد. شاید این فقط یک خبر باشد وقتی این خبر را شنیدم چون بوی وحدت به مشام می رسید از آن «استقبال» کردم اما درباره اینکه آیا خبر قطعی است یا نه از آن اطلاعی ندارم.
*ظرف ۲ تا ۳ ماه گذشته خیلیها دراین ساختمان مراجعه و ابراز تمایل برای نامزدی در انتخابات کردند اسم آنها را نمیبرم. هر فردی که برای اعلام نامزدی به من مراجعه میکند، برای اینکه تعداد پایین بیاد میگویم «تو را خدا تو یکی کاندیدا نشو» اینکه گفتم از کناره گیری قالیباف استقبال میکنم فقط برای وحدت بیشتر است در خود مجلس یازدهم ۴ تا ۵ نفر نامزد بالقوه ریاست جمهوری داریم. نگرانی ما از تعدد و تکثر نامزدهاست به این دلیل میگویم اگر قالیباف یا هر داوطلب مطرح دیگری بگوید که نیست ما استقبال می کنیم برای اینکه یکی از نامزدهای مطرح کم شود و فضا قدری مشخص شود و مسیر وحدت جریان اصولگرا با قدرت و سرعت بیشتری طی میشود.
* در مجلس دهم و یازدهم شماری از نمایندگان تایید نشدند که میان آن نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ نفر از نیروهای جدی اصولگرا بودند. نمیخواهم درباره عملکرد شورای نگهبان «علامت سوال بگذارم.» شاید آنان اطلاعاتی داشتند که ما نداشتیم.
* در دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری ۵ تا ۶ شخصیت اصولگرا چون زاکانی و زاهدی و حاجی بابایی نامنویسی کردند اما صلاحیت آنها تایید نشد. اینگونه نیست که یک عده تایید و گروهی رد شوند.
* تحلیلم این است که اگر رییسی داوطلب شود گروههای اصولگرا با هم جمع میشوند. رییسی سابقه ۱۶ میلیون رای دارد و یک موقعیت مقبولی در جامعه اصولگرایی دارد اما اینکه واقعا بیاید یا نیاید اطلاع ندارم.
*جبهه پایداری یک سری مواضع دارد که قابل احترام است و شاید با برخی از آن اختلاف نظر داشته باشیم از گذشته ما بحثی داشتیم که شاید امروز نظراتشان عوض شده باشد. آنها می گفتند ما فرد اصلح را معرفی میکنیم ولو اینکه انتخاب نشود. ما میگفتیم برای یک فعال سیاسی معنا ندارد که این حرف را بزند. باید فردی معرفی کنیم که انتخاب شود و امکان رای آوری داشته باشد.
صالح مقبول بر اصلح غیر مقبول اولی است
* جمله ای را بارها تکرار میکردم به نظر من «صالح مقبول بر اصلح غیر مقبول اولی است ما در انتخابات ممکن است از اصلح چون مقبول نیست صرف نظر کنیم و سراغ صالح مقبول برویم.» بنابراین صالح مقبول را در انتخابات بر اصلح غیر مقبول ترجیح میدهیم اما برخی میگویند نه ما به وظیفه خود عمل میکنیم و اصلحی را معرفی میکنیم و توانست رای بیاورد و نتوانست هم رای نیاورد ما این موضع را قبول نداریم.
*{درباره تکلیف محور بودن جبهه پایداری}: این در گذشته بود به تازگی از برخی اعضای جبهه پایداری شنیدم که آنها در پی نتیجه هستند اما مقداری مواضع آنان تعدیل شده است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.