رهبر انقلاب: حادثه ۲۹ بهمن تبریز یک حادثه پرافتخار جهادی بود
حضرت آیتالله خامنهای به مناسبت سالروز قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز در سال ۱۳۵۶، از طریق ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی سخنانی ایراد فرمودند.
رهبر انقلاب فرمودند: به مردم عزیز تبریز و آذربایجان سلام و تهیت عرض می کنم. روز تاریخی و فراموش نشدنی ۲۹ بهمن را که امسال متاسفانه به این صورت برگزار می شود گرامی می دارم. هر سال در این حسینیه با حضور شما مردم عزیز و فضای پرشوری که احساسات آذربایجانی و تبریزی شما ایجاد می کرد دلخوش بودیم، شما را از نزدیک زیارت می کردیم اما امسال متاسفانه فراهم نیست.
اهم اظهارات معظم له را بخوانید؛
*این هم جزو حوادث گوناگون زندگی است و امیدواریم به زودی این موانع برطرف شود. حلول ماه رجب را به همه شما عزیزان و عموم مردم ایران تبریک می گویم. امیدوارم از برکات معنوی این ماه همه بهره ببرند.
*در این ماه اجتماعات وجود ندارد و آنچه هر سال برای من میسر بود و در اجتماعات عبادی و ذکر امسال نیست لکن در خانه ها از دعاهای رجب غفلت نشود و این تعطیلی موقت اجتماعات موجب نشود که از برکات این ماه و توسل به درگاه الهی غافل شویم.
*چند کلمه در آغاز درباره آذربایجان و تبریز و یادمان ۲۹ بهمن ۵۶ صحبت خواهم کرد. حادثه ۲۹ بهمن یک حادثه پرافتخار جهادی و عملیاتی بود و مایه افتخار مردم تبریز است. افتخارات آذربایجان و تبریز به این کار جهادی محدود نمی شود. دامنه افتخارات این شهر و منطقه بسیار گسترده تر است. یکی مساله نخبه پروری هم در علم هم در هنر هم در سیاست. منطقه آذربایجان بخصوص تبریز یک منطقه نخبه پرور است. در علم در این ۱۵۰ سال اخیر این منطقه از لحاظ فقها، حکما، دانشمندان و ...یک منطقه ممتاز و نخبه پرور است. هنرمندان و شعرای تبریز که نمونه آن مرحوم شهریار است.
*در سیاست شخصیت های برجسته ای در گذشته و امروز آذربایجات تقدیم کرده است. این نخبه پروری را باید نگه داشت و حفظ کرد. جریان سازی در تحولات تاریخی و سیاسی کشور از دیگر ویژگی های این منطقه است. از دوره فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی.
*از دوره فتوای تحریم تنباکوی مرحوم میرزای شیرازی، میرزای شیرازی در سامرا بودند اگر علمای ایران نبودند این فتوا همه گیر نمیشد. اینجا مرحوم آقای میرزاجواد آقا فعال وارد شدند. در مشروطه همینطور. بنابراین در تحولات تاریخی و سیاسی کشور این منطقه و بخصوص شهر تبریز دارای این روحیه جریانسازی بودند. نقطه بعدی آذربایجان دژ استوار ایران در برابر تهاجم خارجی بود.
* ما با دشمنان خارجی همواره مواجه بودیم. اگر آذربایجان نبود ممکن بود این تعرض به مناطق مرکزی کشور کشیده شود.
* یک نکته بسیار مهم این است که منطقه تبریز و آذربایجان دو ویژگی هویتی ثابت و همیشگی داشتهاند. یکی دلبستگی عمیق به اسلام و دیانت اسلامی و دوم غیرت و حمیت شدید نسبت به ایران. این در دورانهای مختلف وجود داشته. اسلام و ایران را آنچنان اهمیت دادهاند که برجستگی مهمی است که مکرر در برابر توطئههای بیگانگان که میخواستند مناطقی را تجزیه کنند، آذربایجانیها خودشان ایستادهاند و یکپارچگی کشور را حفظ کردهاند.
* یک نکته نقشآفرینی چهرههاست. در قضایای مشروطه در اوایل، ستارخان و باقرخان که باقرخان با پدر ما هم محله بودند و ایشان دیده بودند باقرخان را و در برههای دیگر که روسها وارد تبریز شدند مرحوم ثقة الاسلام مبارزه کردند و به شهادت رسیدند. در برههای دیگر حرکت خیابانی و نوبری که وارد میدان شدند و به شهادت محمد خیابانی منتهی شد.
* در مقدمات انقلاب از روز اول یعنی سال ۴۲ که نهضت شروع شد، جزء علمای دستگیرشده از کل کشور سه نفر از علمای معروف تبریز دستگیر شدند و بعد حرکت مرحوم قاضی و دیگران و بعد در مسائل خود انقلاب شهید مدنی و بعد در دفاع مقدس امثال شهید باکری که اینها چهرههای فراموشنشدنی است. نباید گذاشت این تاریخ پرافتخار به دست فراموشی سپرده شود. بدون یک راویت درست از تاریخ آذربایجان هر روایتی از ایران ناقص است.
*امام بعد از حادثه ۲۹ بهمن پیامی دادند و سه خصوصیت را درباره مردم عزیز آذربایجان ذکر کردند. این کلمه عزیز در جمله خود امام هست. شجاعت، غیرت و تدین این سه خصوصیتی بود که امام بزرگوار برای آذربایجان بیان کردند.
*حقا هر سه خصوصیت شاخص های مهمی هستند برای ارزیابی یک مجموعه انسانی و برای ارزش گذاری به فعالیت ها و تلاش های این مجموعه.
*مردم تبریز وقتی در ۲۹ بهمن قیام کردند، مردم تبریز ۱۹ دی قم را دیده بودند اینکه رژیم با چه سبوعیتی وارد میدان می شود و مردم را کشتار می کند. رژیم هم خیال می کرد بعد از حادثه قم مردم جرات ندارند وارد میدان شوند اما در چنین شرایطی مردم تبریز با حجمی چند برابر حادثه قم وارد میدان شدند و ابتکار چهلم گرفتن را ایجاد کردند. سلسله چهلم ها بعد از آن راه افتاد و منتهی به آن حرکات عظیم مردمی شد. تبریزی ها مبتکر ایجاد چهلم گرفتن برای شهدای قبل از خودشان بودند. این شجاعت، ایمان و غیرت آنها بود.
* اعتقادم این است که اگر حرکت حماسی تبریزیها در ۲۹ بهمن نبود ممکن بود حرکت خونین مردم قم در ۱۹ دی تک بماند و به تدریج به دست فراموشی پرده شود. مثل حرکت سال ۴۲ که در آن مقطع به دست فراموشی سپرده شد.
* همین سه خصوصیت یعنی شجاعت، غیرت و تدین در حوادث انقلاب و بعد از انقلاب هم خودش را نشان داد و هم در قضایای اوایل نهضت که دستهای بیگانه دنبال تجزیه طلبی بودند مردم تبریز وارد میدان شدند هم در دفاع مقدس که لشکر عاشورا یکی از لشکرهای خط شکن بود و شهید باکری چهرهای فراموش نشدنی است که یاد او هرگز فراموش نخواهد بود. کسانی که با او معاشر بودند چیزهایی از صفای او نقل میکنند که انسان را دچار غبطه میکند.
* در فتنه خلق مسلمان هم خود تبریزیها وارد شدند. آنها تصور میکردند میخواهند برای تبریز و آذربایجان کاری بکنند و خود مردم این خطه وارد شدند. امام هم همان موقع گفتند کسی دخالت نکند، خود مردم تبریز جواب آ»ها را میدهند. در فتنه ۸۸ هم تبریزیها یک روز روزدتر از مردم کشور وارد میدان شدند و فتنه را خنثی کردند.
* حالا چه درسی از قیام ۲۹ بهمن تبریز باید گرفت؟ انقلاب از آغاز با دشمنی ابرقدرتها مواجه شد. یک جبهه درست شد. شوروی هم در کنار آمریکا بود. در صد مسئله مخالفت داشتند با هم اما در مقابل ایران با هم متحد بودند.
* علت این دشمنی چه بود؟ این نکتهای است که هرگز نباید فراموش شود. علت دشمنی صرفاً این بود که نظام اسلامی هنجارهای نظام سلطه را رد کرده بود. آنچه بر دنیا حاکم بود نظام سلطه بود. یعنی دنیا تقسیم میشود بر دو بخش سلطه گر و سلطه پذیر. سلطه گر باید مسلط باشد هم در سیاست هم فرهنگ و هم اقتصاد. سلطهپذیرها هم باید تسلیم شوند. این یک هنجار جاافتاده بود. بخشی از دنیا دست آمریکا و بخشی هم دست شوروی و بخشی هم دست قدرتهای درجه ۲ بود.
* جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی این را رد کرد. این رگ حیات استکبار بود. هنجارهای نظام سلطه رگ حیات آنها بود و آنها در مقابل انقلاب ایستادند. البته همیشه بهانهای را جور میکردند؛ یک روز بحث حقوق بشر را یک روز دین را به شکل زشت جلوه دادن، یک روز هستهای یک روز موشکی و... اینها بهانه است. اصل این است که این نظام حاضر نیست شریک این نظام سلطه بشود. نظام اسلامی ایستاده و با ظلم و سلطه مخالف است.
* در مقابل این دشمنی و این جبهه، ملت عزیز و پایدار ما نیاز دارند به اینکه هویت خود را مستحکم کنند. قدرت درونی خود را باید ازدیاد ببخشند. این نیاز قطعی است. آنچه به یک نهضت هویت و قدرت میأهد چیست؟ اولا دارا بودن یک زیربنای فکری مستحکم است. خیلی از کشورهایی که قیام کردند علیه ظلم و استبداد بعد از مدت کوتاهی به کلی از آن راه برگشتند و در راه اسلاف خودشان رفتند، چون زیربنای محکم فکری نداشتند. اینکه گاهی در کلمه خارجیها وگاهی هم متأسفانه داخلیها تکرار میکنند ایدئولوژی زدایی، برای همین زیربنای فکری است. این زیربنای فکری در فرمایشات حضرت امام متجلی است. بعد هم درسهای ارزشمندی از متفکران انقلاب در اختیار ماست از شهید بهشتی تا شهید مطهری و دیگران تا امروز.
* بنده اعتقاد راسخ دارم که نیروهای فکری نظام اسلامی باید این راه را طی کنند و روز به روز و نو به نو این فکر را رونق دهند. مسائل جدیدی پیش میآید و باید پاسخها را در اختیار جویندگان بگذارند.
* در مقام عمل هم چیزهایی لازم است. صرف وجود این زیربنا کافی نیست. در مقام عمل هم نترسیدن،خسته نشدن،ناامید نشدن،تنبلی نکردن،ندانسته در نقشه دشمن قرار نگرفتن در عمل لازم است و در جای خود هم آماده فداکاری بودن. مواردی هم باید فداکاری کرد. مثل شهید سلیمانی و دیگر شهدا که جان خود را در کف دست گرفته بودند.
این خبر درحال تکمیل است..
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.