ماجرای تماس هاشمی رفسنجانی با مسعود بهنود
فائزه هاشمی رفسنجانی درباره انتقادات اعضای خانواده به هاشمی رفسنجانی چه در زمان ریاست جمهوری و چه بعد از آن گفت: هم تعریف و تمجید ها بود و هم انتقادات بدون سانسور گفته میشد. این صحبتها به ویژه از سوی مامان خیلی مطرح میشد چون ارتباطات بیرونی زیادی هم داشت، بارها به بابا میگفت «قرار نبود انقلاب شود که این کارها را بکنید».
او در پاسخ به این سوال که مشخصترین نقدی که خانم مرعشی بیان میکرد چه چیزی بود گفت: مثلا یکی بدون دلیل دستگیر یا اموال یک فرد مصادره میشد. یا مثلا وقتی مامان میرفت برای خرید یا جاهای عمومی دیگر، حرفهایی را که از مغازهدار و سایرین میشنید در خانه بازگو میکرد.بستن روزنامهها، برخورد با منتقدین، گرانی ها، مسایل اجتماعی، حوزه زنان و ..... را می گفتیم و درباره آنها بحث میکردیم؛ گاهی ما قانع میشدیم و گاهی هم او میپذیرفت. گاهی هم بیان نمی کرد که اشتباه بوده، احتمالا" می خواست رویم زیاد نشود (خنده) اما بعد متوجه می شدیم که دنبال کرده و بی خیال رها نکرده، گاهی اوقات حسابی در جزئیات وارد می شد برای رسیدن به واقعیت مطلب.
ماجرای اتوبوس ارمنستانی و تماس هاشمی رفسنجانی با مسعود بهنود
او در پاسخ به این سوال که مصداقی دارید که نقدی را گفته باشید و اقای هاشمی آن را پیگیری کرده باشد گفت: بله ماجرای مینی بوس ارمنستان. ماجرا مربوط به سال ۷۵ ( شاید ) و پیش از وقوع قتلهای زنجیرهای بود. در آن مقطع یک مینی بوسی از نویسندگان و روزنامهنگاران عازم ارمنستان بودند که ماجراهایی اتفاق افتاد و تصادفا اتوبوس به دره سقوط نکرد. مسعود بهنود در آن اتوبوس بود. آقای بهنود ماجرا را تعریف کرد و من هم به بابا گفتم. بعدها آقای بهنود جایی گفته بود که بابا با او تماس گرفته بود که فائزه اینطور میگوید، جریان چه بوده است . به هر حال کشور بزرگ بود و اتفاقات زیاد، بابا بعضی چیزها را از ما و دیگران مطلع میشد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.