همکاری تردیدآمیز آلمان و فرانسه در مقابل آمریکا
پس از چند روز بلاتکلیفی در شمارش آرای انتخاباتی، مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده سبب شد مقام ها در برلین و پاریس نفس راحتی بکشند. جو بایدن دموکرات ، دونالد ترامپ ، رییس جمهوری فعلی را شکست داد و قرار است از ۲۰ ژانویه زمام کاخ سفید را به دست بگیرد. اکنون رییس جمهوری این کشور را اداره خواهد کرد که اتحادیه اروپا را مخالف خود نمی داند.
«هایکو ماس» و «ژان ایو لودریان» دو وزیر امور خارجه در مطلبی که برای نشریه های «دی سایت» و «لو موند» نوشتند، تاکید کردند: "انتخاب بایدن راه را برای تقویت وحدت ما در دوسوی اقیانوس اطلس باز می کند". اما اینکه این سخن دقیقاً چه معنایی دارد ، همچنان در دو کشور محل بحث است. آیا اروپا باید دوباره خود را به آمریکا وابسته کند یا جرات استقلال بیشتری داشته باشد؟
نشریه هاندلز بلات امروز (چهارشنبه) در این باره نوشت: در برلین ، برخی از سیاستمداران می ترسند که در زمان امانوئل مکرون ، نزدیکی با آمریکا برای فرانسوی ها ناخوشایند باشد ، زیرا این امر باعث اختلال در دیدگاه وی برای یک اروپای قوی می شود. از طرف دیگر در پاریس این نگرانی وجود دارد که آلمان قدرت ایجاد یک اروپا را که وابستگی کمتری به ایالات متحده دارد ، از دست بدهد. سخنان «آنه گرت کرامپ کارن باوئر» وزیر دفاع آلمان که در مقاله ای برای «پولیتیکو» نوشت: «توهمات خودمختاری استراتژیک اروپا باید پایان یابد.» شاهدی برای این مدعاست.
به همین دلیل ، وزیر دفاع آلمان با انتقادات تند مکرون روبه رو شد و سپس در گفت وگوی دیگر گفت که این دو مساله کاملاً از هم متفاوت هستند. برای تلطیف اوضاع «اشتفن زایبرت» سخنگوی صدراعظم آلمان اظهار داشت: «ما با دوستان فرانسوی خود اشتیاق داریم که بتوانیم به عنوان قدرتی مستقل عمل کنیم» آنگلا مرکل نیز اغلب از «خودمختاری استراتژیک» لازم برای اروپاییان صحبت می کند.
با این حال حزب سوسیال دموکرات (SPD) شریک ائتلافی دولت مرکل مخالف چنین دیدگاهی است. «نیل اشمید» سخنگوی سیاست خارجی گروه پارلمانی این حزب می گوید ، اتحادیه اروپا در معرض خطر بازگشت به الگوهای سنتی فراآتلانتیک در دهه ۱۹۸۰ قرار دارد. به گفته وی ایجاد تضاد بین استقلال اروپا و روابط بین دو سوی اقیانوس اطلس هیچ معنایی ندارد.
از دیدگاه SPD ، روشن است که هر دو اینها باید با هم در نظر گرفته شوند. اشمید توضیح می دهد، نتیجه چند سال گذشته این است که آمریکایی ها خود را از نظم حاکم بر این روابط خارج کردند. در واقع ایالات متحده برای برتری در آسیا با چین در تضاد است و تصرف قریب الوقوع قدرت توسط بایدن تغییری در این روند ایجاد نخواهد کرد.
بر این اساس ، واشنگتن می خواهد منابع نظامی و سیاسی را که پیشتر به منافع آمریکا در اروپا گره خورده بود ، به منطقه هند و اقیانوس آرام منتقل کند. همانطور که مکرون از آن حمایت می کند ، استقلال بیشتر اروپا و توانایی تضمین ثبات در همسایگی و نظم شخصی خود ، توهین به دولت جدید آمریکا نیست، بلکه برعکس به نفع آمریکا است.
بایدن درگیری سیستمی بین جهان دموکراتیک و رژیم های استبدادی را می بیند. رییس جمهوری منتخب آمریکا در بهار در ژورنال «فارن افرز» نوشت: «پیروزی دموکراسی و لیبرالیسم بر فاشیسم و خودکامگی جهان آزاد را ایجاد کرد. اما این رقابت فقط گذشته ما را تعریف نمی کند، بلکه آینده ما را نیز رقم خواهد زد.» بایدن می خواهد پاسخی برای این مسئله بیابد و از این رو علاقه مند به مشارکت قوی تر اروپا در اتحاد غرب است.
وزیر خارجه آلمان و همتای فرانسوی وی این موضوع را تشخیص داده اند. آنها می نویسند: «با تغییر قدرت در واشنگتن ، همکاری دو سوی اقیانوس اطلس برای مقابله با مستبدین و نیز کشورهایی که سعی می کنند با تضعیف نظم بین المللی یا منطقه ای قدرت خود را افزایش دهند،دوباره قوی تر می شود. با این حال ، این به معنای انحراف از طرح تقویت حاکمیت اروپا نیست. ما اروپایی ها دیگر فقط نمی پرسیم که آمریکا چه کاری می تواند برای ما انجام دهد. تاکید ما بر کاری است که می توانیم برای دفاع از امنیت خود انجام دهیم.»
در این میان کرامپ-کارن باور روز گذشته اظهاراتی را بیان کرد که با این لحن وزیران خارجه دو کشور کمی متفاوت بود. وی گفت: «مهمترین متحد در سیاست های امنیتی و دفاعی ایالات متحده بود و هست.» این بار او نکاتی را علیه چشم انداز اروپای خودمختار بیان کرد: «ما می خواهیم اروپا بتواند کارهای بیشتری انجام دهد. اما هر کسی که به دنبال این مسئله باشد ، ابتدا باید تمام تعهدات خود را در قبال ناتو و اتحادیه اروپا انجام دهد.»
بنابر این وزیر دفاع آلمان با آنچه در کوتاه مدت ممکن بود ، در برابر دیدگاه های مکرون در مورد تقویت نظامی اروپا مخالفت کرد. وی موضع خود را با تجزیه و تحلیل موسسه RUSI لندن توجیه کرد که برآورد کرده است ایالات متحده در حال حاضر ۷۵ درصد از کل توانایی های ناتو ، ۷۰ درصد ماموریت های شناسایی ، تامین بالگردها، سوخت گیری هوایی و ارتباطات ماهواره ای و تقریبا ۱۰۰ درصد توانایی دفاعی در برابر موشک های هسته ای را فراهم می کند. وی با اشاره به این آمارها گفت: «اینها واقعیت های هوشیارانه است. پس ما برای سیاست امنیتی به ایالات متحده آمریکا وابسته هستیم و درعین حال ، به عنوان اروپایی ها، باید میزان بیشتری از کارهایی را انجام دهیم که آمریکایی ها تاکنون انجام داده اند.»
این مخالفت ها نشان می دهد اینکه ظرفیت اروپا برای برقراری یک رابطه خوب با آنسوی اقیانوس اطلس چقدر است، بین شرکای آلمانی و فرانسوی به طور کامل بحث نشده است. این امر در مورد سیاست خارجی و قوانین تجاری نیز صدق می کند. در این خصوص نیز پاریس و برلین اگر بخواهند به شکل متحد در برابر آمریکا ظاهر شوند، باید سریع به یک دیدگاه مشترک برسند.
تلاش آلمان برای دستیابی به توافق نامه تجارت آزاد فرا اقیانوس اطلس در حالی همچنان ادامه دارد که فرانسه آن را رد می کند. مسئله توافق تعرفه ای است که موضوعات بحث برانگیز مانند بازار کشاورزی و خریدهای آمریکایی را نادیده می گیرد. در برلین این واقعیت مطرح شده است که در خصوص این مسائل دیگر همکاری با مکرون و بایدن امکان پذیر نیست.
مکرون همچنین با توافق نامه های دیگر مانند توافق نامه بین اتحادیه اروپا و کشورهای مرکور (آرژانتین ، برزیل ، اروگوئه و پاراگوئه) نیز مشکل دارد. علت این موضع او سیاست حفاظت از آب و هوا عنوان می شود، اما در واقع مکرون فقط می خواهد از رویارویی دولتش با کشاورزان فرانسوی جلوگیری کند. او می گوید: «ما نمی توانیم از کشاورزان خود بخواهیم که از گلیفوسات و مهندسی ژنتیک صرف نظر کنند ، اما سپس چنین محصولاتی را وارد کنیم.» در عمل فعالیت ها علیه شرکتهای بزرگ اینترنتی آمریکا مانند فیس بوک، آمازون، گوگل، اپل و غیره طرح ریزی می شوند. فرانسه می خواهد مالیات دیجیتال اروپا را برای این شرکت ها وضع کند، در حالی که آلمان مردد است.
در این میان میزان حمایت دولت های آلمان و فرانسه از بایدن در درگیری با چین نیز متناقض است. ماس و لو دریان پیش از این با بایدن در برخورد با پکن همکاری نزدیک داشته اند. هر چند مکرون نیز غالباً در انتقادات خود از پکن مصمم است، اما این مانع از استناد وی به یک رابطه ممتاز بین فرانسه و چین نمی شود. یکی از وزیران کابینه فرانسه می گوید: «ما دعوا با چین را نمی خواهیم.»
مرکل نیز به همین شکل می اندیشد؛ او می خواهد از هر چیزی که می تواند سرمایه گذاری های آلمان را در بازار رو به رشد چین به خطر بیندازد ، جلوگیری کند. از طرف دیگر حزب ائتلافی دولت وی (SPD) خواستار تغییر در سیاست چین است و افزایش قدرت جهانی این کشور را «رقیب سیستمی» برای غرب می داند. بنابراین در خصوص مقابله با چین، سوسیال دموکرات ها به بایدن از مرکل نزدیک ترند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.