توضیح سخنگوی شورای نگهبان درباره یک توصیه انتخاباتی جنجالی /از شورای نگهبان میروم
عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفتگویی به موضوعات مختلفی همچون «انتخابات سال ۱۴۰۰»، «رجل سیاسی»، «مجلس یازدهم» و مسائل مرتبط با شخصیتهای سیاسی اشاره کرد.
اهم سخنان کدخدایی در گفتگو با روزنامه اطلاعات، به شرح ذیل است:
* تمایل ما این است که نه تنها از نمایندگان، بلکه از هیچ کس دیگری شکایت نکنیم. اما گاهی اوقات افراد از مرز انصاف میگذرند و بحث به توهین و افترا میکشد.
* لازم است که یک بار برای همیشه مرجع قضایی وارد شود تا ببیند حرف نماینده درست است یا حرف ما. شما اگر سوابق اداره کل حقوقی ما را ببینید متوجه میشوید که نسبت به ادارات دیگر دعاوی بسیار کمتری داشتهایم؛ شاید به تعداد انگشتان دست. اما در جایی ناچار شدیم از این ابزار قانونی استفاده کنیم.
* ما گفتیم شورای نگهبان استانی شدن انتخابات را با این نظامی که شما معرفی میکنید نمیپذیرد. گفتند نه، ما روشهای دیگری را تعریف کردهایم. اما در نهایت آنچه که در مجلس تصویب شد، طرحی بود مشابه آنچه که قبلا شورای نگهبان رد کرده بود. شما اگر پیش نویس اصلاح قانون انتخابات را ملاحظه کنید میبینید ما اصلاً به بخشهایی از آن که کارشناسان ما دربارهشان نظر داده بودند ایراد نگرفتهایم. اما بخشهای مربوط به استانی شدن که بدون توافق و نظر شورای نگهبان بود، مورد ایراد قرار گرفت و طرح به مجلس برگشت. در مقابل، مجلس کلا قانون انتخابات را از دستور خارج کرد.
* برای ما فرقی نمیکند چه دورهای از مجلس باشد، ما دو ملاک داریم که قوانین با آنها سنجیده میشوند، یکی موازین اسلامی و دیگری قانون اساسی.
* نظارت بر عملکرد نمایندگان در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری تاکید شده. ما هم مدعی نیستیم که این نظارت حتماً به شورای نگهبان واگذار شود. اما باید مکانیزمی طراحی شود تا این خلاء پر شود.
* از مجلس باید سوال کرد که درباره تعیین مصادیق رجل سیاسی و حضور زنان در انتخابات چه تصمیمی خواهد گرفت. هنوز که مجلس چیزی به ما اطلاع نداده.
* در همین انتخابات اخیر، تعداد خانمهایی که برای نمایندگی مجلس ثبتنام کردند و تائید صلاحیت شدند بسیار زیاد بود. از بین آنها تعداد ۱۶، ۱۷ نفر انتخاب شدند. یعنی خانمها هم به خودشان رای نمیدهند، اینجا که دیگر شورای نگهبان مقصر نیست. پس دقیقاً مسئله ممنوعیتهای قانونی نیست و پای مسائل فرهنگی در میان است. شاید در دورهای ریاست جمهوری خانمها هم اتفاق بیفتد؛ کما اینکه در هیچ دورهای وزیر زن نداشتیم اما در دولت آقای احمدینژاد یک وزیر زن هم منصوب شد. بنابراین، منع قانونی وجود ندارد و شاید در دورههای آتی رئیس جمهور زن هم داشته باشیم.
* بخشی از این تحول هم به قوانین و مقررات مربوط میشود که نیازمند اصلاح هستند، بخش دیگری از آن به مسائل اجتماعی و فرهنگیمان برمیگردد؛ مثل حضور زنان به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری. بحث دیگر مربوط به نبود ساختارهای مناسب انتخاباتی است. یعنی شما میگویید احزاب نباشند، هیچ نهاد دیگری هم نباشد و مردم راساً هر کسی را خواستند انتخاب کنند. نظام انتخاباتی، یعنی نظام انتخابات دو مرحلهای در همه دنیا.
* همان شفافیتی که شما در رسانهها دنبال میکنید و مردم آن را مطالبه میکنند درباره قانون انتخابات هم باید وجود داشته باشد. این به جز از طریق اصلاح قانون به دست نمیآید. اگر قانون اصلاح نشود من کدخدایی در شورای نگهبان چطور میتوانم تصمیم بگیرم؟ اجازه دهیم مجلس در یک فضای توأم با تبادل آرا کار خود را انجام دهد. اگر اشکالی وجود دارد، اشکالات را بیان کند و شورای نگهبان هم اگر خلاف قانون اساسی باشد، آن را رد خواهد کرد.
* بالا بودن مشارکت برای همه نظامهای سیاسی امر مطلوبی است، اما چون این همیشه حاصل نمیشود معمولاً حدنصابی را در نظر میگیرند؛ مثل نصف به علاوه یک یا دو سوم رای دهندگان، اکثریتهای ساده، یا هر روش دیگری که آن نظام سیاسی انتخاب کرده است.
* مگر ما در دورههای گذشته این تعداد از نمایندگان را رد صلاحیت نکرده بودیم؟ پس چرا مشارکت در آن دورهها کم نبود؟ در مجلس ششم و هفتم که فضای سیاسی آن زمان خیلی سنگینتر بود، پس چرا مردم مشارکت بالاتری داشتند؟ چون به هر حال مردم فضای مطلوبتری را حس میکردند. من نمیخواهم بگویم که شورای نگهبان تاثیر ندارد اما همیشه گفتهام که این تاثیر حداقلی است چون ما صرفاً بر اساس موازین قانونی عمل میکنیم، معیارهای دلبخواهی.
* در انتخابات مجلس یازدهم تمام نمایندگانی را که نسبت به عدم تائید صلاحیت خود اعتراض داشتند، دعوت کردیم و در برخی موارد دوربین صدا و سیما هم حضور داشت. دیگر آزادتر از این؟ همه نمایندگان، نه یک بار که چند بار آمدند. افراد دیگری هم که صلاحیت آنها تائید نشده بود یا حضوری یا مکاتبهای یا تلفنی با ما ارتباط گرفتند و برای آنها دلایل عدم تائید صلاحیتشان توضیح داده شد. همه اعتراضات به صورت مکتوب آمد و دوباره مورد بررسی قرار گرفت. من فکر نمیکنم که عملکرد شورای نگهبان تاثیر زیادی در میزان مشارکت داشته باشد.
* من اعلام کردم که هر کسی خود را واجد شرایط میداند میتواند ثبتنام کند و هر کسی که ثبتنام کرد باید در شورای نگهبان بررسی شود، دقیقا به خاطر همین که از نظر ما، «میزان حال فعلی افراد است». ما در تمام انتخاباتها، چه خبرگان چه مجلس و چه ریاست جمهوری، باید صلاحیت افراد را دوباره بررسی کنیم. پس قانون هم میگوید ملاک حال فعلی افراد است. اما من گفتم «توصیه میکنم» کسی که قبلا بارها رد صلاحیت شده دیگر نیاید. اگر دوست دارد که باز ثبت نام کند هم هیچ مشکلی نیست، اما خودشان و ما را به زحمت میاندازند. این یک توصیه دلسوزانه بود که نباید انقدر حاشیهساز میشد.
* در طول ۴۰ سالی که از انقلاب گذشته آقای جنتی در شورای نگهبان حضور داشتهاند بر اساس تجربه شخصی و سوابقشان پیشنهادهایی را مطرح کردند.
* برای مرحله دوم انتخابات هم دوستان وزارت کشور پیش ما آمدند و پیشنهاد دادند انتخابات را به صورت الکترونیکی برگزار کنیم. اما یک سری مشکلاتی وجود دارد که این کار متوقف مانده. ما انتخابات الکترونیک از مطالبات خود ما است؛ هم قانون آن را تکلیف کرده و هم شرایط اجتماعی ضرورت آن را بیشتر میکند. البته کرونا هم مزید بر علت شده و اهمیت برگزاری انتخابات الکترونیک را بیشتر مشخص میکند. اما از طرف دیگر ما با پاسداری و صیانت از آرای مردم مواجهیم و نمیتوانیم به قیمت اینکه حالا یک کارهایی باید انجام شود، رای مردم را نادیده بگیریم. ما به وزارت کشور گفتهایم و پای آن هم ایستادهایم که تا هر مرحلهای که کار از نظر فنی جلو برود ما همراهی کنیم.
* من به اصل الکترونیکی شدن انتخابات خوشبینم اما اعلام نظر درباره اینکه زمان اجرای چنین انتخاباتی کی خواهد بود شاید زود باشد. با این حال امیدواریم که هر چه زودتر به این مرحله هم برسیم.
* معتقدم که در پستهای کلان اداری و سیاسی، هر فردی دو سه دور که ماند کافی است و بهتر است جای خود را به افراد جوان بدهد. حتی اگر افراد جوان هم حضور ندارند بهتر است جای خود را به افرادی که تفکر و سلیقه دیگری دارند بدهد. من هم در طول این بیست سالی که در شورای نگهبان بودهام هر طرح و ایدهای داشتهام به میدان آوردهام و فکر نمیکنم طرح جدیدی داشته باشم. پس چه بهتر که من کنار بروم و فرد دیگری که جوان باشد بیاید و نظرات متفاوتی داشته باشد.
* اگر شورای نگهبان نبود خطرات زیادی متوجه نظام و منافع ملی میشد و این جا باید به روح پاک کسانی مثل مرحوم شهید بهشتی درود بفرستیم که در قانون اساسی ما چنین نهادی را پیش بینی کردند. اما مثل همه نهادهای دیگر شورای نگهبان هم قطعا نیازمند اصلاح و بازنگری در عملکردها و رویهها است که انشاالله نسلهای جدیدی که میآیند این کار را پیش میبرند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.