روزگار دست نوازشگر پدر را از شش ماهگی از  سر سید روح الله برداشت اما دست پر مهر و کلام دلربای پدرانه اش چنان سر و دل میلیونها محروم و مستضعف در سراسر جهان  را نوازش کرد که جوانان مست و لایعقل را از دامن رقاصه ها و عشرتکده ها به میدان رزم برد تا نهال اسلام ناب محمدی را با از خود گذشتگی آنان بیمه کند.

بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران از چنان بصیرت و دانایی برخوردار بود که علاوه بر تدبیر و روشن بینی طی سالهای حیاتش به فکر  سالها و قرنهای پس از حیاتش هم بود. رهبری که در اوج قدرتش بر جانها و جسم های میلیون ها ایرانی برای نوشتن وصیت نامه اش دو بار دست به قلم شد. اول بار در  تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۶۱ خلاص همه توصیه ها، وصیت ها و پیام های حیاتش را نوشت و نزد خبرگان اولین دوره مجلس خبرگان رهبری گذاشت اما پنج سال بعد در مورخ ۱۹ آذر ۱۳۶۶ مورد بازنگری قرار داد و این بار نسخه ای از آن را نزد مجلس خبرگان رهبری و آستان مقدس رضوی گذاشت.

اگرچه پزشکان علت مرگ امام خمینی (ره) را سرطان معده اعلام کردند اما ایشان سالها با مشکل قلبی و آثار ناشی از این بیماری دست و پنجه نرم کردند. چندین بار در بیمارستان قلب بستری شدند و حتی در فروردین سال ۱۳۶۵ با ایست کامل قلبی تا یک قدمی مرگ رفتند اما با آخرین شوک الکتریکی، پروردگار تبارک و تعالی فرصت دیگری به او داد.

رهبر فقید انقلاب اسلامی وصیت نامه سیاسی – الهی شان را در دو بخش مقدمه و متن نوشتند.

ایشان در مقدمه این وصیت نامه هدف از انقلاب اسلامی این چنین توضیح دادند: «اسلام و حکومت اسلامی پدیدۀ الهی است که با به کار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تأمین می‌کند و قدرت آن دارد که قلم سرخ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خود برساند و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیرتوحیدی، در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته، ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها کوشیده است. ا

امام راحل در ادامه نوشتند: «اینک که به توفیق و تأیید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایه‌ریزی شده، و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، بر ملت عظیم‌الشأن ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیای عظام از آدم ـ علیه السلام ـ تا خاتم‌النبیین ـ صلی‌ اللّه‌ علیه و آله و سلم ـ در راه آن کوشش و فداکاری جان فرسا نموده‌ اند و هیچ مانعی آنان را از این فریضۀ بزرگ باز نداشته و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمۀ اسلام ـ علیهم صلوات اللّه‌ ـ با کوششهای توان فرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده ‌اند و امروز بر ملت ایران، خصوصاً، و بر جمیع مسلمانان، عموماً، واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقایآن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند و دست ابرقدرتهای عالمخوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.»

بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در بخش مقدمه وصیت نامه به بررسی ریشه های تهدید کننده نظام پرداختند و نوشتند:«اینجانب که نفس های آخر عمر را می‌کشم به حسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقای این ودیعۀ الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آن را تهدید می‌کنند، برای نسل حاضر و نسل های آینده عرض می‌کنم و توفیق و تأیید همگان را از درگاه پروردگار عالمیان خواهانم. بی‌ تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزۀ الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.»

ایشان در قالب توصیه به نسل های حاضر و آینده خطاب  به همه سرمایه های اجتماعی و کارگزاران و مسوولان سیاسی کشور هشدار دادند: «اینجانب به همۀ نسل های حاضر و آینده وصیت می‌ کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت اللّه‌ برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزۀ الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بی ‌جهت نیست که بوق های تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیده‌ های بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعه‌ ها و دروغ های تفرقه ‌افکن نموده‌اند و میلیاردها دلار برای آن صرف می‌ کنند. بی انگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه. و مع‌الأسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعض کشورهای اسلامی، که جز به منافع شخص خود فکر نمی‌کنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده می‌شود؛ و بعض از روحانی نماها نیز به آنان ملحقند.»

امام خمینی (ره) از توطئه‌ های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه‌های معاصر، و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌ خورد، تبلیغات دامنه‌ دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملت ها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که ۱۴۰۰ سال قبل وضع شده است نمی‌ تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نمی‌ شود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت‌آمیز به گونۀ طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می‌ کند، و حکومت و سیاست و سررشته داری برخلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است! و مع‌الأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابۀ یک گناه و فسق می‌دانستند و شاید بعضی بدانند! و این فاجعۀ بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود.

رهبر فقید انقلاب اسلامی تصریح کردند: «گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بی‌ اطلاعی می‌زنند. زیرا اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجروی ها، و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه، و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل، چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی به مثابۀ آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود.»

امام امت ادامه دادند: «اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعی باید جاری شود و از ستمگری و چپاول و قتل باید جلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده و ادعای آنکه اسلام با نوآوردها مخالف است ـ همان سان که محمدرضا پهلوی مخلوع می ‌گفت که اینان می‌ خواهند با چهارپایان در این عصر سفر کنند ـ یک اتهام ابلهانه بیش نیست زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچ‌گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علم و صنعت مورد تأکید اسلام و قرآن مجید است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعضی روشنفکران حرفه‌ ای می‌ گویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا حتی همجنس‌بازی و از این قبیل، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج می‌ کنند.»

ایشان با تبیین ویژگی های دسته دوم این چنین وصیت کردند: «و اما طایفۀ دوم که نقشۀ موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا می‌دانند. باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول‌اللّه‌ ـ صلی‌اللّه‌ علیه و آله ـ آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی ـ سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بار آورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان لکن با انگیزۀ بسط عدالت اجتماعی. و خلفای اول اسلامی حکومتهای وسیع داشته ‌اند و حکومت علی‌ بن ابی طالب ـ علیه ‌السلام ـ نیز با همان انگیزه، به طور وسیع تر و گسترده ‌تر از واضحات تاریخ است. و پس از آن به تدریج حکومت به اسم اسلام بوده؛ و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم ـ صلی‌اللّه‌ علیه و آله ـ بسیارند.»

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.