بیانات مهم رهبر انقلاب: امام (ره) ثابت کردند ابرقدرتها ضربه پذیر و شکست پذیرند/ ملاحظه دشمن خارجی را نباید کرد
مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی که هر سال با سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در حرم مطهر امام خمینی(ره) برگزار میشد، با توجه به دستورالعملهای بهداشتی ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر عدم برگزاری تجمعات، امسال در حرم مطهر برگزار نمیشود.
در همین راستا رهبر معظم انقلاب در گفتگویی زنده و تلویزیونی با ملت ایران در سالروز رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب فرمودند: امروز مراسم بزرگداشت امام بزرگوارمان به شکلی متفاوت از شکل معمول این مراسم اجرا می شود. چگونگی برگزاری مراسم مهم نیست، اصل قضیه و مهم گفتگو و صحبت از امام بزرگوار است که امروز کشورمان و فردای کشورمان به این احتیاج دارد.
ایشان فرمودند: سالها بعد از درگذشت و فقدان ظاهری امام بزرگوارمان، ایشان در بین ما زنده است و باید زنده بماند. ما از حضور و معنویت و فکر و انگشت اشاره او بهره مند شویم.
رهبر انقلاب تاکید کردند: امروز بنده می خواهم درباره یک خصوصیت مهمی از خصوصیات امام بزرگوار بحث کنم. البته ایشان یک انسان ذوابعاد و دارای خصوصیات برجسته و متعددی بودند اما این خصوصیتی که امروز صحبت خواهیم کرد از بزرگترین و برجسته ترین خصوصیات ایشان است که عبارت است از روحیه تحول خواهی و تحول انگیزی امام بزرگوار.
معظم له فرمودند: امام هم روحا یک انسان تحول خواه بود هم تحول آفرین. در مورد ایجاد تحول نقش ایشان صرفا نقش یک معلم و استاد و مدرس نبود نقش یک فرمانده داخل در عملیات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ایشان بزرگترین تحولات را در دوران خودشان در زمان خودشان ایجاد کردند. در حوزه های متعددی و در عرصه متنوع زیادی که من مقداری به آن اشاره خواهم کرد.
ایشان تاکید کردند: اولا روحیه تحول خواهی از دیرزمان در این بزرگوار وجود داشته است. این چیزی نبود که در آغاز نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ در ایشان بوجود بیاید. بلکه در دوران جوانی هم بود. ایشان انسانی تحول خواه بودند نشانه آن هم یادداشت و نوشته ایشان است که در دوران جوانی در دهه ۳۰ عمرشان در دفتر مرحوم وزیری نوشته اند.
اهم بیانات معظم له را در ادامه بخوانید؛
* امام روحیه تحول را ایجاد کردند و میدانی وارد مسئله تحول شدند، نه فقط گفتاری و دستوری. از تحول آفرینی روحی در یک مجموعه ای از طلاب جوان در قم تا تحول آفرینی وسیع در عموم ملت ایران. مسئله قم عبارت است از درس اخلاق ایشان که ده ها سال پیش از شروع نهضت بجز درس فقه و اصول و معقول، درس و جلسه اخلاق داشتند.
*نقل می کردند که ایشان وقتی هفته ای یک بار جلسه ای در مدرسه فیضیه داشتند، صحبت های ایشان جلسه و دل ها را منقلب می کردند. این را البته ما هم در درس فقه و اصول هم دیده بودیم.در درس فقه و اصول ایشان طلبه ها زار زار گریه می کردند. این همان روش پیغمبران است.
* ایشان به معنای حقیقی کلمه در ملت ایران تحول به وجود آوردند. قبل از نهضت امام مبارزاتی وجود داشت، اما حوزه کار آنها منتهی می شد به حداکثر تعدادی دانشجو، بحث امام بحث یک گروه محدود و جمع محدود نبود، بلکه بحث ملت ایران بود. ملت مثل یک اقیانوس است، به طوفان درآوردن یک اقیانوس کار هرکسی نیست. یک استخر را می توان مواج کرد، اما مواج کردن یک اقیانوس کار هر کسی نیست.
* تحول در روحیه خمودگی و تسلیم ملت دیگر اقدام امام بود. ملت ایران قبل از نهضت با مسائل اساسی خود سر و کاری نداشت و سرگرم مسائل شخصی خود بودند، اما ورود به میدان مطالبه آن هم مطالبه چیزهای بزرگ و مهم را امام ایجاد کردند و همین ملت خمود و تسلیم را تبدیل به یک ملت مطالبه گر کردند.
*تحول دیگر، تحول در نگاه مردم به خود و جامعه بود. ملت ایران به خود نگاه خودحقیرپندارانه داشت و این نگاه که ملت ایران بتواند به ابرقدرت ها فائق بیاید، مطلقا کسی تصور نمی کرد. نه تنها قدرت های خارجی، بلکه قدرت های داخلی را هم کسی تصور نمی کرد. امام این احساس حقارت را به احساس اعتماد به نفس و عزت تبدیل کردند.
*یک تحول دیگر، تحول در مطالبات اساسی مردم بود. اگر گروهی از مردم یک مطالبه ای از دستگاه آن زمان داشتند، مطالبات در سطح آسفالت کردن یک کوچه بود، اما امام مطالبه مردم را به استقلال، آزادی یا نه شرقی و نه غربی ارتقاء داد.
* تحول در نگاه به دین دیگر تحول امام بود. مردم در آن زمان دین را فقط برای احوال شخصی میدانستند، امام برای دین رسالت نظام سازی و تمدن سازی تعریف کرد و مردم نگاهشان به دین به کل متحول شد.
*تحول در نگاه به آینده؛ در دورانی که نهضت آغاز شد با همه شعارهایی که برخی احزاب و گروه ها می دادند، در نگاه مردم آینده ای دیده نمی شد و مردم افق روشنی نداشتند، اما روحیه تحول امام منجر به ایجاد تمدن نوین اسلامی شد.
*در یک حوزه تخصصی تر، تحول در مبانی معرفتی کاربردی به وجود آوردند که این جزو مباحث تخصصی و حوزوی است. امام فقه را وارد عرصه نظام سازی کردند. فقه از این مسائل دور بود، البته مسئله ولایت فقیه هزار سال بین فقها وجود داشت اما چون امیدی برای تحقق آن وجود نداشت هرگز به جزئیات آن پرداخته نمی شد اما امام این موضوع را وارد بحث فقه کردند.
*مسئله مصلحت نظام که همان منافع عمومی است، این را امام در فقه مطرح کردند.
*نمونه دیگری از تحول خواهی؛ پافشاری بر تعبد با نگاه نوگرایانه بود. در آن دوران روحانیونی بودند که عالم و دین شناس هم بودند، اما تحت تاثیر برخی شرایط در موضوع تعبد خیلی تکیه نمی کردند، اما امام در عین حالی که نگاه نو به مسائل فقهی داشتند، بر روی مسئله تعبد ایستادگی کردند.
*حوزه دیگر از تحولی که ایشان به وجود آوردند، نگاه به جوانان بود. ایشان به فکر و عمل جوانان اعتماد کردند. مثلا سپاه پاسداران که تشکیل شد ایشان جوانان بیست و چند ساله را در رأس سپاه پاسداران پذیرفتند. در زمینه های دیگر هم همینطور ایشان اعتماد عجیبی به جوانان مقبول داشتند. البته در عین اینکه ظرفیت های غیرجوان را ایشان نفی نمی کردند. اینکه بعضی ها فکر می کنند جوانگرایی یعنی پیران را کلا از صحنه خارج کنیم، امام اینگونه فکر نمی کردند. مثلا همان زمان که بنده را به امامت جمعه تهران انتخاب کردند که آن وقت خیلی هم پیر نبودم، شهید اشرفی را هم به امامت منصوب کردند همزمان آیت الله اشرفی یا آیت الله دستغیب را هم به امامت جمعه منصوب کردند که سنین بالایی داشتند.
*پس اینکه می گوییم امام به جوانان اعتماد می کردند و ما هم این عقیده را داریم که باید به جوانان اعتماد کرد این به معنای این است که این یک ثروت برای کشور است و باید از آن استفاده کنیم، معنای آن عدم استفاده از غیرجوان ها نیست.
*تحول در نگاه به قدرت های جهانی و ابرقدرتها؛ آن زمان هیچکس فکر نمی کرد بر خلاف اراده آمریکا بتوان کاری کرد. امام کاری کردند که خود رؤسای جمهور آمریکا گفتند که خمینی ما را تحقیر کرد. امام و کارگزاران امام(ره) ابرقدرتها را شکست دادند. امام ثابت کردند که ابرقدرت ها ضربه پذیر و شکست پذیرند، دیدید که شوروی چگونه فروپاشید و وضعیت امروز آمریکا را هم که می بینید.
* نکته دیگر این بود که امام همه این ها را از جانب خدا می دانست. امام(ره) مکررا در بیاناتشان به این تحول روحی جوانان اشاره می کنند و آن را از خدا می دانست.
*امام، امام تحول بود. باید از امام درس بگیریم. هر جامعه زنده و پویایی احتیاج به تحول دارد. امروز ما نیاز به تحول داریم. بعد از ارتحال امام جامعه از رویکرد تحولی فاصله نگرفته و در زمینه های گوناگونی تحول پیدا کردیم و قدرتمندتر از گذشته و در مواردی سرزنده تر شده ایم. همین تحول علمی چیز کوچکی نیست. امروز در عرصه های علمی و یا در توانایی های دفاعی در حقیقت نزدیک به حد بازدارندگی است. یا در عرصه سیاست جمهوری اسلامی چهره با ابهتی از خود در دنیا نشان داده است.
*در موارد مهمی هم تحول نداشتیم، و در مواردی متاسفانه عقبگرد داشتیم که بر خلاف طبیعت انقلاب است. انقلاب باید پی در پی نوآوری و پیشرفت داشته باشد. نقطه مقابل انقلاب، ارتجاع است و هر دو یعنی پیشرفت انقلاب و هم پسرفت به معنای ارتجاع به اراده انسان ها بستگی دارد.
*ما قادریم در بخش ها گوناگون تمدنی کشور و نظام تحول به وجود آوریم. انتظار من از خودم و از جوانان و نخبگان این است که در فکر ایجاد تحول در بخش هایی که لازم داریم باشید. تحول نکاتی در آن است، اگر بخواهیم تحول به معنای صحیح کلمه اتفاق بیافتد باید به آن توجه کنیم.
*تحول خواهی لزوما به معنای اعتراض نیست، بلکه به معنای گرایش مثبت به بهتر شدن است، البته مواردی ممکن است منشأ آن اعتراض به وضع موجود باشد اما لزوما این نیست.
*نکته دیگر این است که تحول را با استحاله فکری نباید اشتباه گرفت. در دوران حکومت پهلوی چیزی به نام تجدد وارد کشور شد که آن را بعنوان تحول به حساب می آوردند. این تحول نبود بلکه استحاله ملت ایران برای گرفتن هویت ملی ایران بود. تجددی که در دوران حکومت پهلوی توسط رضاخان و به پشتوانه برخی روشنفکران آن زمان وارد شد، ملت ایران را از هویت واقعی خود دور کرد. ملت ها اگرچه هویت خود را از دست بدهند، در واقع دچار یک مرگ تمدنی خواهند شد.
*تحول لزما دفعی نیست بلکه ممکن است به تدریج به وجود بیاید. اگر چنانچه نشانه روی ما در تحول درست باشد اینکه دیر هم به آن برسیم ایرادی ندارد و بی صبری نباید کرد. ما باید در حرکت تدریجی تحولی دست هدایتگری بالاسر این تحول وجود داشته باشد که باید دست های مطمئن و قابل اعتماد این تحول را هدایت کنند.
*تحول را با سلسله کارهای سطحی نباید اشتباه گرفت. تحول کار عمقی و اساسی است که باید اتفاق بیافتد، سرعت البته مهم است، لیکن سرعت با شتابزدگی متفاوت است.
*به صورت فهرست وار درباره عرصه هایی که نیاز به تحول داد؛ مثلا در اقتصاد تحول به این است که بتوانیم بند ناف اقتصاد کشور را از نفت جدا کنیم و این یک تحول است. یا در زمینه های بودجه بندی های دولتی، دولت و مجلس بودجه را طوری ببندند که ناظر به موضوع، مسئله و عملکرد باشد یعنی بودجه عملیاتی. البته غالبا ادعا می شود که بودجه عملیاتی است، اما فاصله دارد. یا در زمینه مسائل آموزش احتیاج به تحول داریم. تحول در مسئله آموزش این است که آموزش دانشگاهی، دبیرستانی و حتی دبستانی را آموزش های کاربردی قرار دهیم نه آموزش حفظی. برخی درس ها در مدارس و دانشگاه های ما تدریس می شود که برای فردی که آن را می خواند هیچ فایده ای تا آخر عمرش نخواهد داشت. در زمینه آموزش اگر بخواهیم تحول ایجاد کنیم به معنای واقعی کلمه تحول این است که درس فایده محور و عمقی باشد.
* حل قطعی مسائلی مثل اعتیاد، یا مسائل خانواده احتیاج به تحول داریم. خبرها و گزارش های متقن به ما می گوید که کشور ما به سمت پیری می رود که خبر بسیار دهشتناکی است و از جمله مواردی است که بعدا آثار آن مشخص می شود.
*موضوع دیگر دشمنی ها است؛ ملاحظه دشمن خارجی را نباید کرد. جبهه وسیعی از دشمن وجود دارد که هر حرکتی در کشور بخواهد به سمت صلاح حرکت کند به دنبال آن هستند که آن توسط امپراطوری رسانه ای که در دست صهیونیست ها هست را زیر سوال ببرند.
اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام می گردد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.