علی ربیعی در این یادداشت نوشته است:

امروز، روز سیزدهم فروردین جلسه دولت بود،مطالب مهمی بحث شد،در این جلسه گزارشی درباره روند مقابله با کرونا مطرح و برای اطمینان از تامین ارز مورد نیاز برای کالاهای اساسی، تصمیماتی گرفته شد. روایت ربیعی از نگرانی دولت از آثار اقتصادی کرونا بر زندگی کارگران

یکی دیگر از مباحث مطرح شده آثار اقتصادی کرونا بود. مهم‌ترین نگرانی، در خصوص کارگرانی است که بابت طرح فاصله گذاری اجتماعی، بیکار شده و این روزها، حال و روز خوشی ندارند. چندبار ویدیوی دستفروش مترو را دیدم که نمونه ای از سرنوشت تعدادی ازشاغلین در مشاغل تعطیل شده است که ما نگران آنهاییم  برای اتخاذ تصمیمات جدیدتری برای حفظ زندگی رومزه افرادی که معیشت آنها به مخاطره افتاده ،  فردا هم ستاد اقتصادی دولت تشکیل و تصمیماتی گرفته می‌شود.

امروز، پس از جلسه دولت دوساعتی با بچه های ستاد دولت به گفتگو نشسته بودیم. دکتر اشنا تعبیر جالب "کاهش فاصله سیاسی" را  در مقابل "افزایش فاصله اجتماعی" ساخته است.

همانموقع فکر کردم کرونا می‌تواند بسیاری از فاصله‌ها را کاهش دهد. پیش از این، شاید زنان و مردان در خانواده، دقایقی بیش با هم صحبت نمی‌کردند و فرزندان فرصت نمی‌یافتند تا از والدین مشورت چندانی بگیرند. چقدر ناشناخته‌ها میان زندگی وجود داشت و چگونه همه ما بخشی از زندگی را در بیرون می‌ساختیم و تنها بخش کوچکی از زندگی، در میان خانه‌هایمان بود.

 من امسال به علت تماسهای زیادی که اجبارا  باید به شکل روزانه با رفتن به مراکز مختلف داشته باشم،  با اجتنابی خودخواسته، هنوز هم نتوانسته‌ام عزیزانم را با فراغ خاطر ببینم و دریغ خانه ماندن با عزیزان را در دل دارم....

چندی پیش یکی از پزشکان به من گفت از راههای مناسب مقابله با کرونا و بالابردن ایمنی بدن، خواب کافی است . از وقتی این  را شنیده‌ام و تلاش برای خوابیدن به موقع می‌کنم شبها کاملا بیدارم!!  با کم خوابی این شبها و جلسه طولانی امروز، یادآوری کارهای زیادی که باید انجام داد و یاد آن دستفروش مترو، خستگی را  در تن ‌و ذهن جانشین کرده است.

سیزده به‌در برایم همیشه تداعی‌گر مادر و خانواده است. یاد مادرم به خیر که هرساله با اصرار زیاد تمامی مناسک نوروز را تک به تک به جا می‌آورد و به وقت نوروز، برای هریک از ما سبزه‌ای، سبز می‌کرد. حتی در چند سال اول پس از پیروزی انقلاب که نوعی مراسم ملی‌زدایی رواج یافته بود سنتهای نوروز همچنان پر قدرت در خانه ما پابرجا بود. راستی یادش به خیر، هنوز هم طعم   شیرینی‌های یواشکی که در حین بدرقه مادر از مهمانان می‌بلعیدم کام جانم را شیرین می‌کند

روز سیزدهم فروردین، روز تولد همسر از دست رفته‌ام نرگس هم هست. باید دسته‌ای گل نرگس در کنار سبزه‌ها بگذارم.

امسال، شرایط خاص کشور رمقی برای چیدن هفت سین  برایم باقی نگذاشت. از هفت سین نوروزی، تنها سنبل و سبزه‌ای داشتم که یکی از دانشجویان دوره دکتریم برایم هدیه فرستاده بود.

من هم امسال به سنت همیشه آنها را به حیاط خانه می‌آورم و سبزه‌ها را به نیت همه دختران و پسران ایرانی و کانونهای گرم خانواده‌ای که باید تشکیل شود،  گره می‌زنم.

هرسال برای زدودن نحسی، مردم به طبیعت می‌رفتند. گزارشها را که می‌خوانم خوشبختانه امسال، مردم با عمل به توصیه‌های بهداشتی، در خانه مانده‌اند تا نحسی کرونا را به در کنند.

بیایید در این سیزده به در، نگاههایمان را بیشتر در هم گره بزنیم و با این طرح فاصله گذاری اجتماعی، فاصله‌های دلهایمان را کمتر کنیم.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.