شاکی در توضیح ماجرا گفت: من تاجرم و وضع مالی خوبی دارم. خانه‌ام در یکی از خیابان‌های شمالی تهران است. چند روز قبل همراه خانواده‌ام به سفر رفتیم تا اینکه امروز به خانه برگشتیم و متوجه شدم سارق یا سارقانی به خانه‌ام دستبرد زده و همه اموال قیمتی و مقدار زیادی پول و دلار و طلا از خانه‌ام سرقت کرده‌اند. وی ادامه: در خانه‌ام سالم است که حکایت از این دارد سارق یا سارقان کلید خانه‌ام را داشته‌اند و همین موضوع مرا شوکه کرده، چون اعضای خانواده‌ام کلید خانه را به هیچ یک از بستگانمان نداده‌اند و نمی‌دانم چطور سارق یا سارقان کلید خانه‌ام را به‌دست آورده‌اند.

با طرح این شکایت پرونده برای رسیدگی به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از مأموران پلیس پایتخت قرار گرفت. مأموران در نخستین گام دوربین‌های مداربسته محل حادثه را بازبینی کردند که نشان داد مرد جوانی با چهره‌ای ناشناس در حالی که کلید خانه را در اختیار دارد وارد خانه و پس از ساعتی با اموال سرقتی از خانه خارج می‌شود.

همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران با شکایت مشابه دیگری روبه‌رو شدند که بررسی‌ها نشان می‌داد سارق این بار هم مرد جوانی است، اما با چهره‌ای متفاوت با کلید یدک از خانه مرد پولدار دیگری دست به سرقت چند صد میلیونی می‌زند.

شاکی به مأموران گفت: من در بازار تهران مغازه دارم و خانه‌ام نیز در منطقه نیاوران است. چند روز قبل همراه خانواده‌ام به سفر خارج از کشور رفتم و امروز وقتی به خانه برگشتم همه وسایل خانه‌ام به هم ریخته بود که فهمیدم پول‌ها، طلا و وسایل گرانقیمت خانه‌ام سرقت شده‌است.

در حالی که مأموران هیچ رد پایی از سارق دو خانه پیدا نکرده‌بودند، دختر مرد بازاری به اداره پلیس رفت و گفت احتمال می‌دهد نامزدش سارق خانه‌شان باشد. 

وی گفت: مدتی قبل با پسر جوان شیک‌پوشی به نام کیوان در اینستاگرام آشنا شدم. او خودش را هنرپیشه سینما و تلویزیون معرفی کرد و گفت دانشجوی بازیگری و کارگردانی سینما در کشور کانادا است و تا کنون در چند پشت صحنه فیلم و سریال تلویزیونی و سینمایی بازی کرده و به زودی هم قرار است یک فیلم سینمایی را کارگردانی کند. .

وقتی به من پیشنهاد ازدواج داد، قبول کردم و او هم به خواستگاری‌ام آمد. من برای جشن تولدش ساعت مچی گرانقیمتی خریدم که الان پس از مشاهده فیلم دوربین مداربسته صحنه سرقت دیدم سارق همان ساعت مچی را در دست دارد و از طرفی هم کیوان چند روز قبل از اینکه ما به مسافرت برویم، به من گفت که می‌خواهد پیش خانواده‌اش به کشور کانادا برود، اما امروز او را به صورت اتفاقی در تهران دیدم و الان احتمال می‌دهم خواستگارم سارق خانه‌مان باشد.

مأموران پلیس با اطلاعاتی که از دختر جوان به‌دست آوردند، دریافتند خواستگار وی یکی از متهمان سابقه‌داری است که مدتی قبل از زندان آزاد شده و الان با این ترفند از دختران پولدار سرقت می‌کند.

بنابراین مأموران پلیس کیوان را بازداشت کردند و وی نیز در بازجویی‌ها به سرقت از خانه دو دختر جوان به بهانه خواستگاری اعتراف کرد. متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.

گفتگو با متهم

سابقه داری؟

بله دوبار سابقه سرقت و کلاهبرداری دارم.

چی شد که تصمیم گرفتی به این شیوه دست به سرقت بزنی؟

آخرین‌بار که در زندان بودم، تصمیم گرفتم پس از آزادی از طریق اینستاگرام با دختران پولدار آشنا شوم و آن‌ها را فریب دهم و در فرصت مناسب اموالشان را سرقت کنم.

چطور می‌توانستی آن‌ها را فریب دهی؟

وقتی آزاد شدم برای خودم صفحه اینستاگرامی باز کردم و خودم را هنرپیشه و دانشجوی بازیگری و کارگردانی معرفی می‌کردم و از این طریق با دخترانی که پدر و مادرشان پولدار بودند، رابطه دوستی برقرار می‌کردم و آن‌ها را فریب می‌دادم.

از کجا اطلاعات بازیگری و کارگردانی داشتی؟

من از دوران کودکی به بازیگری فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی علاقه داشتم و همیشه مجلات بازیگری و سینمایی را مطالعه می‌کردم. پس از اینکه دیپلم گرفتم در رشته بازیگری و کارگردانی در دانشگاه غیر انتفاعی قبول شدم، اما به خاطر اینکه هزینه زیادی داشت، انصراف دادم با این حال علاقه‌ام از سینما و تلویزیون کم نشد تا جایی که همیشه بازیگری در فیلم‌ها و سریال‌ها را پیگیری می‌کردم تا اینکه یک بار در سریالی تلویزیونی به عنوان سیاهی لشکر بازی کردم.

در این مدت چند دختر را فریب دادی؟

با دو دختر در اینستاگرام آشنا شدم که هر دوی آن‌ها را فریب دادم.

توضیح بده.

من همیشه لباس‌های شیک می‌پوشیدم و عکس‌هایی هم از پشت صحنه سریال معروفی که به عنوان سیاهی‌لشکر بازی کرده‌بودم، در صفحه‌ام بارگذاری می‌کردم و گاهی هم عکس‌های خودم را کنار عکس هنرپیشه‌های معروف فتوشاپ می‌کردم. از سوی دیگر ادعا می‌کردم که پدر و مادرم در کانادا زندگی می‌کنند و خودم نیز در کانادا تحصیل می‌کنم و به این شیوه آن‌ها را فریب می‌دادم و از آن‌ها خواستگاری می‌کردم. در مدتی که با آن‌ها ارتباط داشتم در فرصت مناسب کلید خانه آن‌ها را بر می‌داشتم و از روی آن کلید یدک می‌ساختم و وقتی آن‌ها به مسافرت می‌رفتند، از خانه‌شان سرقت می‌کردم.

فکر نکردی شناسایی شوی؟

نه تمام جوانب را سنجیده بودم. هر وقت به سرقت می‌رفتم، خودم را گریم می‌کردم و با چهره‌ای جدید وارد خانه آن‌ها می‌شدم، اما در آخرین مورد فراموش کردم ساعتی که دختر مورد علاقه‌ام برای من خریده بود، از دستم بیرون بیاورم.

چقدر سرقت کردی؟

از هر خانه بیش از یک میلیارد تومان.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.