باز هم فصل انتخابات از راه رسید و باز هم تردیدها بر سر مشارکت در انتخابات قوت گرفت. از یک طرف نارضایتی‌ها و اعتراضات آبان ماه از سوی دیگر ابهام درباره آینده مجلس یازدهم باعث شد تا بار دیگر مسئله مشارکت سیاسی مطرح شود. محمدرضا خباز از نمایندگان ادوار مجلس درباره این موضوع می‌گوید اگر مشارکت انتخابات کاهش داشته باشند نمایندگانی که به مجلس راه پیدا می‌کنند به جای آنکه مدیون مردم باشند مدافع صاحبان قدرت خواهند بود.

عضو حزب اعتماد ملی و استاندار سابق دولت روحانی با تاکید براینکه کاندیداها باید با برنامه وارد گود رقابت شوند، معتقد است«وقتی مردم پای صندوق نیایند عده‌ای انتخاب می‌شوند که تفکرات تندتری دارند و این تجربه شده است.»

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگو است:

****

آقای خباز! عملکرد مجلس دهمی ها و نارضایتی مردمی که شکل گرفته از یک سو و اعتراضات اخیر از سوی دیگر، احتمالات درباره کاهش مشارکت سیاسی در انتخابات را پررنگ تر و جدی تر از قبل کرده است، فکر می‌کنید مشارکت پایین چه تاثیری می‌تواند بر روی مجلس آینده بگذارد؟ چقدر مجلس را از در رأس امور بودن دورتر خواهد کرد؟

همان‌طور که همواره گفته شده است اگر انتخابات با اقبال کمتری  روبه رو شود آسیب‌هایی را به دنبال خواهد داشت و این آسیب هم متوجه قوه مقننه و نمایندگان و هم متوجه خود مردم خواهد شد. در هر صورت انتخابات در زمان خود برگزار خواهد شد و اگر مردم اقبالی نشان ندهند، یعنی ناراحتی و نارضایتی به حقی که از شرایط موجود دارند در نیت آنها برای شرکت در انتخابات اثر بگذارد و انتخابات پر شور نباشد طبیعتا نمایندگانی که در انتخابات پیروز می‌شوند با رای کمی راهی مجلس می‌شوند؛ وقتی نماینده‌ای با رای ناچیزی به مجلس راه پیدا کرد اولا خودش احساس پشتیبانی مردمی و احساس خوبی ندارد لذا در بزنگاه‌هایی که می‌خواهد از مردم دفاع کند ممکن است دست و دلش بلرزد.

از سوی دیگر وقتی انتخابات با کاهش مشارکت مواجه شود با درصد کمتری از حمایت و پشتیبانی جامعه کار خود را آغاز خواهد کرد و وقتی مجلسی از پشتیبانی کمتری برخوردار باشد چه بسا در تصمیم‌گیری‌ها متزلزل باشد و نتواند آن تصمیم جامع  و جازم را بگیرد. این آثار منفی به جامعه باز می‌گردد چراکه کار مجلس کار ریل‌گذاری است و باید ریل را مجلس طراحی کند تا قطار اجرا که به وسیله دولت بر روی آن قرار می‌گیرد بتواند رتق و فتق امور را به عهده بگیرد مسلم است اگر ریل، ریل مناسب و با کیفیتی نباشد باز کار اجرا سامان پیدا نخواهد کرد بنابراین هرچقدر مجلس از پشتوانه مردمی بیشتری برخوردار باشد بهتر می‌تواند و از حقوق مرد دفاع کند و مردم را از این مخمصه‌ها و گرفتاری‌هایی که دارند نجات دهد.

ناطق نوری میگفت کلیات ابوالبقا نگویید

البته من معتقدم مردم این حق را دارند که بگویند ما به چه کسی و به چه چیزی قرار است رای بدهیم؛ یعنی هم مشخص باشد که کاندیداهایی که قرار است در انتخابات شرکت کنند چه کسانی با چه رزومه‌ای هستند و از یک سابقه و توان اجرایی، فکری و مدیریتی برخوردار باشند و از طرف دیگر برنامه آنها برای عبور از این گرفتاری‌ها مشخص و روشن باشد. خدا حفظ کند آقای ناطق نوری را که در مجلس چهارم یا پنجم بود که می‌گفت «کلیات ابوالبقا نگویید» یعنی یکسری چیزهای کلی که نه خود افراد از آن سر در می‌آورند  و نه مردم متوجه می‌شوند، به زبان نیاورند.

نمایندگان به جای وعده های قلمبه و سلمبه، برنامه ارائه دهند

معتقدم هر دو جریان سیاسی که قرار است نماینده معرفی کنند باید یک برنامه‌ای را هم به همراه کاندیداها به مردم معرفی کنند و بگویند قرار است چه کاری انجام شود. کارها و وعده‌ها هم باید روشن و مشخص باشد و فقط حرف‌های قلمبه و سلمبه و غیر قابل دسترسی نزنند بلکه حرف‌ها و وعده‌هایی را بیان کنند که قابل اجرا باشد و با شرایط موجود کشور متناسب باشد. بنابراین این حق مردم است که بدانند به چه کسی و به چه چیزی رای می‌دهند یعنی این فردی که قرار است به آن رای بدهند چه کسی است و از چه توانایی برخوردار هستند و ثانیا برای حل مشکلات مردم و کشور چه برنامه‌ای دارند. لذا به نظر می‌رسد این تفکر می‌تواند به حضور بیشتر مردم کمک کند.

نماینده ۳۶ هزار رایی مجلس قبل تندروترین نماینده بود

چقدر این خطر را احساس می‌کنید که با کاهش مشارکت شاهد یک مجلس تندرو باشیم و فضا رادیکالیزه شود؟

اگر یادتان باشد یکی دو دوره پیش برای مرم این وضعیت نا امیدی و نارضایتی پیش آمد، به ویژه در تهران مردم کمتر پای صندوق رای آمدند و با رای ۱۱ و ۱۲ درصد کاندیداها راهی خانه ملت شدند آن هم در مرحله دوم؛ مثلا نماینده داشتیم که در مرحله دوم با ۳۶هزار رای به مجلس راه پیدا کرده بود که این میزان رای هم برای خود نماینده سرشکستگی به دنبال دارد و هم برای مجلس یک ضعف محسوب می‌شود ولی همان فرد از تندروترین نمایندگان مجلس بود.

یعنی طبیعتا وقتی مردم پای صندوق نیایند عده‌ای انتخاب می‌شوند که تفکرات تندتری دارند و این تجربه شده است؛ چراکه ۱۰ الی ۱۵ درصد مردم به طور خودکار پای صندوق رای حاضر خواهند شد که آنها هم منتسب به یک تفکر جناحی خاصی خواهند بود؛ مشخص است که وقتی فرد احساس کنند از پشتیبانی مرمی کمتری برخوردار است و در قلوب مردم جایی ندارد دیگر خیلی به کار کارشناسی توجه نمی‌کند و دیگر نظر و خرد جمعی را سرلوحه خود قرار نمی‌دهد و ممکن است که خدایی ناکرده آن اتفاقی که چندی پیش رخ داد بار دیگر تکرار شود.

دود کاهش مشارکت به چشم مردم و کشور می‌رود

ما در طول این چهل سال همه نوع مجلس، همه نوع دولت و همه نوع قوه قضائیه دیده‌ایم یعنی مردم عزیز کشورمان، آنهایی که ۴۰ سال انقلاب را درک کرده‌اند انواع و اقسام مجالس و دولت‌هاو قوای قضائیه را دیده‌اند می دانند هرچه مردم حضور بیشتری داشته باشند آثار و برکات آن برای خود مردم بیشتر است اما اگر بگویند ما از وضع موجود گله‌مند هستیم و به همین مناسبت پای صندوق نمی‌رویم؛ این استدالال این‌طور نیست که مجلس تشکیل نشود بلکه مجلس تشکیل می‌شود و نمایندگان هم انتخاب می‌شوند اما با رای بسیار ضعیف که خود نماینده در مجلس برای دفاع از مردم احساس ضعف می‌کند؛ در این شرایط طبیعی است که نمایندگان شایسته انتخاب نمی‌شوند که بعدا دود آن به چشم مردم و کشور خواهد رفت.

نماینده ای که رای مردمی ندارد، خود را مدیون صاحبان قدرت می داند

به نظر شما یک مجلس تندرو چه تبعاتی می‌تواند به دنبال داشته باشد؟مثلا پس لرزه های آن ممکن است به انتخابات ریاست جمهوری هم برسد و یک تندرو رئیس جمهور شود؟ یا حتی اعتراضات مردمی را شاهد باشیم؟ یا فاصله ایجاد شدن بین مردم و وکلایشان؟

یکی از مشکلات این است که مجلس تندرو به کار کارشناسی توجه ندارد و منتظر است ببیند آنهایی که او را به مجلس آورده‌اند چه می‌خواهند، یعنی چون مردمی نیست و رای توده مردم پشت سر آن نیست، یک گروه و یک مجموعه صاحب قدرتی آن را به مجلس آورده‌اند بنابراین نگاه می‌کند ببیند آنها چه می‌گویند؛ یعنی از آنجا که رای مردمی ندارد خود را مدیون صاحبان قدرت می‌داند و وقتی مدیون صاحبان قدرت باشد به دنبال تامین خواسته‌های آنها خواهد رفت و در این صورت از حالت مردمی بودن خارج می‌شود. در صورتی که نماینده، نماینده ملت است و افتخارش به این است.

طرفدار خاتمی بودیم اما از وزرایش سوال کردیم 

یادم می‌آید در یکی از مجالس (که فکر می‌کنم مجلس ششم بود) با وجود آنکه طرفدار آقای خاتمی بودیم اما از سه وزیر آقای خاتمی سوال کردیم. یعنی دفاع از حقوق مردم را به دوستی و رفاقت و مناسبات جناحی و سیاسی نفروختیم. ثابت کردیم ما نماینده مردم هستیم هرچند رئیس جمهور را دوست داریم و رابطه خوبی با وزرا داریم اما بر سر حقوق مردم با کسی مماشات نمی‌کنیم. من می‌خواهم بگویم این مجموعه وقتی پشتوانه مردمی نداشته باشد به یک مجموعه قدرتمندی که با هدف خاصی تلاش کرده‌اند نمایندگانی را به مجلس بفرستند بر اساس نظر و رای آنها امور به پیش خواهد رفت نه خرد و نظر جمعی؛ بنابراین پیش می‌آید آنچه نباید.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.