بالا گرفتن تنش در خلیج فارس با همه مخاطرات که ایجاد کرده است، فرصتی شد تا کشورهای منطقه شانس خود را برای وساطت میان دو کشور مهم ایران و عربستان امتحان کنند. در این میان اسلام اباد که با روی کار آمدن عمران خان تلاش های تازه ای را برای به صلح رساند تهران و ریاض اغاز کرده است، قدم پیش گذاشته وبا ایده ای در دست با مقامات عالی جمهوری اسلامی به رایزنی پرداخت. با این که هم ایران و هم مقامات سعودی پیشترمستقیم و غیر مستقیم استقبال خود را از مذاکره اعلام کرده اند اما برخی کارشناسان با دیده تردید به این سفر نگاه کرده و معتقدند عادی شدن روابط تهران و ریاض به این آانی نخواهد بود ! هر چند که برای تحلیلگران  اصل سفر کمکی موثر در جهت گشایش درهای گفتگو است . بهرحال با توجه به رابطه بسیار نزدیک پاکستان با عربستان باید دید سفر عمران خان به ایران تا چه حد می تواند در رفع تشنج میان تهران و ریاض موثر واقع شود؟

در این باره ابراهیم رحیم پور معاونت آسیا اقیانوسیه سابق وزارت خارجه می گوید :

«سفر عمران خان، نخست وزیر پاکستان به تهران در شرایطی صورت گرفت که  تنش در خلیج فارس بخصوص بین ایران و سعودی ممکن است به منافع پاکستان لطمه وارد کند. حالا با توجه به روابطی که این کشور با ایران و عربستان دارد، طبیعتا به خود اجازه می دهد که با همه مشکلاتی که وجود دارد از جمله طفره  رفتن چندین ساله ریاض برای مذاکره، این کار را به رغم سختی خود انجام دهد. حداقل این ژست را برای مردم خود و منطقه داشته باشد که  در این راستا تلاش کرد و حالا اگر این تلاش هم به نتیجه نرسد اما وظیفه ذاتی خود می داند که این کار را انجام دهد. هم اکنون در منطقه خلیج فارس بخصوص در عربستان بیش از سه میلیون پاکستانی شاغل هستند. پاکستان تلویحا در رابطه با موضوع یمن، کمک هایی هرچند پنهان و از طریق داوطلبی ارتشی ها به سمت عربستان انجام داده است. از سویی نفت خود را بیشتر از عربستان خریداری می کند. بنابراین طبیعی است که اقداماتی انجام دهد و به همین دلیل با اجازه یا بی اجازه عربستان به این سفر دست زده است. البته  "بی اجازه" بیشتر نمایشی است چون اگر عربستان راضی نبود این سفر انجام نمی گرفت، خیلی راحت به عمران خان اطلاع خواهد داد که به عربستان سفر نکند.

 ولی در عین حال برای افکار عمومی مهم است که کشورها حرف هایی را بشنوند که به صورت علنی عنوان می کنند و ممکن است در خفا آن حرف ها را باور نداشته باشند. حالا اینکه این سفر نتیجه بخش هست یا نه نمی توانم بگویم که این سفر باعث تنش زدایی در منطقه می شود. ولی قاعدتا می تواند تاثیرگذار باشد.  به هر حال به جای حرف های نظامی و اقداماتی که در منطقه به صورت نظامی گری دنبال می شود، به صورت میانجیگری و صلح طلبانه پیگیری شود، مثبت است و کمک می کند تا کشورها به این موضوع فکر کنند.

در خصوص میانجیگری به طور مثال در جنگ ایران و صدام این حرفها وجود داشت ولی در یک مقطعی بعد از هشت سال، ایران هم به دلایلی قطعنامه  ۵۹۸ را پذیرفت که امضا و صلح انجام شود . لذا بعضی اوقات تنش هایی مثل جنگ هشت ساله ایران و عراق و جنگ افغانستان، ویتنام و اکنون در سوریه که ممکن است به درازا بکشد . اما معنایش این نیست که ابدی خواهد بود. بنابراین عمران خان با این وضعیت به این سفر آمده و طبیعتا از ایران به سعودی می رود. مصاحبه های مقامات ایران وعربستان و حتی پاکستان، مصاحبه های عمومی و بیرونی سفر است. یک بخش دیگر آن هم صحبت هایی است که باید با رفت و برگشت مشخص شود که آیا طرفین حاضر به رفع مخاصمه یا حداقل بده بستان در بعضی مسائل هستند یا خیر؟»

دور جدید تلاش ها برای میانجیگری از قبیل پاکستان دارای چه ویژگی هایی است؟ آیا مجموع شرایط کنونی برای رفع تشنج بهتر شده است؟

به هر حال قضیه آرامکو و مسئله پهباد امریکایی، همچنین کشتی های فجیره و اخیرا  کشتی ایرانی که در دریای سرخ مورد هدف قرار گرفته است می تواند موثر باشد. بنابراین اینها همه اتفاقات جدیدی است که می بایست بخصوص سازمان ملل یا سازمان کنفرانس اسلامی برای رسیدگی قدم هایی را برمی داشت که انجام نشد . بنابراین به عهده افراد و کشورها بخصوص در منطقه است که رفع تنش ها برای انها مهم است. تلاش های اخیر در همین راستا است. پس بحث میانجیگری با توجه به حوادث اخیر و احتمالاتی که برای آینده  وجود دارد،  شکل گرفته است . چراکه صحنه، صحنه نسبتا خطرناکی است و نمی شود اعتماد کرد که مثلا با آخرین حمله ای که در دریای سرخ انجام شده طرفین اسلحه را زمین می گذارند و اتفاقی نمی افتد! چنین تعهدی وجود ندارد بنابراین کشورها شروع به تلاش می کنند. البته نیت میانجی هم مهم است  ودر مورد عمران خان فکر می کنم هم نیت خوب دارد و هم به هر دو کشور ایران و سعودی علاقه دارد لذا به این تلاش اقدام کرده است.

آیا میانجیگری وساطت پاکستان فقط در جهت کم شدن تنش ها خواهد بود یا امکان ایجاد یک فضای صلح آمیز میان دو کشور وجود دارد ؟

این دو موضوع مکمل هم است. البته شاید اصل دیدار فراتر از موضوع ایران و عربستان باشد. چراکه در حل حاضرهم آمریکایی ها - به رغم اینکه به نفعشان نیست حرکات نظامی انجام دهند- هم چینی ها، هر دو نگران بالا رفتن شدید قیمت نفت هستند. البته فقط چین نیست، کره و ژاپن و هند هم نگران هستند. از سویی کشورهای عربی خلیج فارس کم و بیش در وضعیت خاص قرار دارند. یعنی بحرین و امارات و تا اندازه کمتر کویت موضوع ایران و عربستان برایشان بسیار مهم است. حتی قطر که اکنون مناسبات خوبی با عربستان ندارد، نمی تواند فقط نقش تماشاچی را داشته باشد. وقتی آتش روشن شود معلوم نیست حتی این کشورهایی که بی طرف هستند در امان بمانند. بنابراین در منطقه ای که  در حال حاضر یمن در آتش جنگ است، در افغانستان آتش است، در سوریه آتش است، در عراق آتش های کم و بیشی وجود دارد، این صحنه، فقط  برای دو تا کشور نیست . کل منطقه ملتهب است و آمریکایی ها متاسفانه در منطقه به دلیل منافع خود دخالت می کنند. از این جهت این تلاش ها فراتر از  برقراری رابطه بین ایران و عربستان است. طبیعتا عربستان هم وضعیتی دارد که براحتی نمی تواند تصمیم بگیرد . چراکه از یک طرف جنگی را با یمن شروع  کرده است  و در داخل نیز مسائل حکومتی،  قبایلی، سلطنتی و رقابت های شدیدی که در میان انها وجود دارد. همچنین در داخل خانواده سلطنتی مخالف لشگرکشی به یمن بودند. بنابراین خود عربستان در شرایط ثبات نیست که بتواند تصمیمی بگیرد و از این مرحله عبور کند. به هر حال پیچیدگی هایی وجود دارد و نباید توقع داشت که سریعا به نتیجه برسیم.

از آن جا که نخست وزیر پاکستان حامل ایده ای برای مناقشه میان تهران و ریاض بود آیا ایران باید این ایده را بپذیرد؟

ما مشکلی نداریم. مجموعه تلاش هایی که در این شش، هفت سال گذشته در دولت های یازدهم و دوازدهم شاهد بوده ایم و حتی قبل از آن در دولت دهم  در راستای مذاکره و گفتگو بوده است. چون گفتگو که بخصوص در کشورهای منطقه و مسلمان و همسایه جزو وظایف سیاسی و دیپلماسی کشور ما است که ما همواره آن را رد نکرده ایم. آنچه اتفاق افتاده این است که عربستان معمولا جواب منفی به آن داده است. شاید علت این است که احساس کرده ایران در موضع برتر است. بنابراین بواسطه این که خادم اماکن متبرکه مسلمانان است، همیشه می خواهد ژست برتری خود را داشته باشد و در این شرایط بخصوص اکنون که دریمن زمین گیرشده است شاید فکر می کند در مذاکره نمی تواند برنده مذاکره باشد. درحالی که شاید این تفکرات جاهلی و نژادی باشد. در دنیای متمدن قطعا باید مذاکره حتی در میان جنگ مقدم باشد وبرای برون رفت از آن راه پیدا کرد . بهر حال اکنون مجموعه شرایطی در منطقه حاکم است که هنوز کسی نتوانسته به یک میانجیگری دست بزند . چنانکه  در سفر آقای آبه به تهران - با همه شخصیتی که نخست وزیر ژاپن دارد- اتفاق مهمی رخ نداد و مشخص شد که آمریکا خود آبه را نیز سر کار گذاشته است!

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.