رسیدگی به این پرونده از روز دوشنبه ۲۲فروردینماه امسال همزمان با ناپدید شدن مرد ۵۶سالهای در پارک هنرمندان تهران از سوی مأموران پلیس آغاز شد.
آن روز مرد ۵۶ساله که مجید نام داشت مثل هر روز ساعت۵ صبح برای ورزش به پارک هنرمندان در حوالی پل کریمخان رفتهبود که به طرز مرموزی ناپدید میشود.
خانوادهاش وقتی خبر از او نیافتند به اداره پلیس رفتند و اعلام مفقودی کردند. آن روز همسر مجید به مأموران گفت: شوهرم در کار
خرید و فروش مواد شوینده است. او هر روز صبح قبل از طلوع آفتاب از خانهمان که در حوالی میدان هفتتیر است برای ورزش به پارک هنرمندان میرود و ساعتی بعد به خانه بر میگردد. امروز او مثل همیشه برای ورزش از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت.
وقتی دیر کرد نگرانش شدم و با برادرش تماس گرفتم و دو نفری به پارک هنرمندان رفتیم. آنجا چند نفری او را دیدهبودند که مشغول ورزش بوده است، اما پس از آن خبری از او نداشتند.
با این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان ادارهیازدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.
مأموران تحقیقات گستردهای را برای یافتن مرد میانسال آغاز کردند، اما هیچ ردی از او نیافتند. سپس مأموران مشخصات ظاهری مرد گمشده را در اختیار مأموران پلیس شهرهای اطراف تهران قرار دادند که دریافتند چند روز قبل مأموران پلیس شهر پردیس جسد مرد ناشناسی را که شباهت زیادی به مجید دارد در میان زبالهها کشف کردهاند. با اعلام این خبر
خانواده مجید به پزشکی قانونی دعوت شدند و در آنجا جسد مجید را شناسایی کردند.
پس از کشف جسد، پرونده مرد گمشده وارد مرحله تازهای شد و تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی برای بررسی وارد عمل شدند. کارآگاهان در تحقیقات خود به رفتارهای همسر مقتول مشکوک شدند و وی را به صورت نامحسوس تحت نظر گرفتند. از سوی دیگر تحقیقات مأموران نشان داد مقتول و همسرش از مدتی قبل با هم اختلاف داشتهاند.
مأموران در شاخه دیگر از تحقیقات خود به ارتباط پنهانی همسر مقتول با مرد جوانی به نام شاهرخ پی بردند و دریافتند که وی پس از ناپدید شدن شوهرش همچنان با شاهرخ ارتباط دارد. بنابراین همسر مقتول به عنوان مظنون بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
متهم ابتدا
جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد به ارتباط پنهانی با شاهرخ اعتراف کرد و مدعی شد که از شاهرخ خواستهاست، شوهرش را گوشمالی بدهد.
متهم گفت: مدتی قبل در مهمانی که همراه همسرم بودم با شاهرخ که همکار شوهرم بود، آشنا شدم.او به خانه ما رفت و آمد داشت و همین موضوع باعث شد شوهرم به رفتارهای من مشکوک شود. او مرا اذیت میکرد که تصمیم گرفتم او را گوشمالی بدهم.
من از شاهرخ خواستم شوهرم را گوشمالی بدهد و پس از آن دیگر خبر نداشتم که برای شوهرم چه اتفاقی افتاده تا اینکه شاهرخ گفت شوهرم فوت کرده و جسدش را در پردیس رها کرده است. پس از اینکه شوهرم
فوت کرد من ارتباطم را با شاهرخ ادامه دادم که دستگیر شدم.
مأموران در ادامه شاهرخ را بازداشت کردند. وی در ادعایی گفت: من با همسر مجید ارتباط دوستانه داشتم تا اینکه وی از من خواست شوهرش را گوشمالی بدهم. روز حادثه او را به بهانهای از پارک هنرمندان سوار خودروام کردم که ناگهان حالش بد شد و فوت کرد. از ترس جسدش را به پردیس بردم و آنجا رها کردم.
چند روز قبل در حالی که متهم مدعی بود مجید بر اثر سکته فوت کرده است، پزشکی قانونی اعلام کرد مجید به قتل رسیده است.
بنابراین با اعلام پزشکی قانونی مأموران دوباره از دو متهم تحقیق کردند تا راز
قتل مرد میانسال را برملا کنند.
ارسال نظر