او در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «بعد از خرمشهر باید جنگ را متوقف می‌کردیم و وارد خاک عراق نمی‌شدیم... اگر دوباره برگردیم بر سر مرز خرمشهر و بصره حتما می‌گویم که باید فرصت داد. چون اگر این کار را می‌کردیم از بُعد سیاسی می‌توانستیم اکنون به آن استناد کنیم».

عزلتی به جماران گفته است: «من چیزی را که شاهدش بودم می‌گویم. آقای رضایی به‌عنوان فرمانده جنگ در جلسه‌ای صحبت کرد و گفت ما نباید بعد از فتح خرمشهر جنگ را تمام کنیم. دلیلش این است که اهدافی که متجاوزان داشتند هنوز به قوت خود باقی است. حکومت صدام می‌خواست انقلاب را سرنگون کند و اگر نتوانست، حداقل خرمشهر و خوزستان را از ایران تجزیه کند. بنابراین آنها به اهداف خود نرسیدند. اگر ما جنگ را تمام کنیم خطاست. این عین حرف آقای محسن رضایی است. یعنی برداشت من هم نیست. می‌گفت اینها می‌روند خودشان را بازسازی می‌کنند و دوباره می‌آیند با ما می‌جنگند. الان که اینها در ضعف هستند باید جنگ را ادامه دهیم».

این در حالی است که رضایی بارها گفت که باید همه بودجه و امکانات کشور در آن زمان در اختیار جبهه و جنگ قرار می‌گرفت تا پیروزی حاصل می‌شد. نامه معروفی هم سال‌ها بعد از او خطاب به امام خمینی از سوی هاشمی‌رفسنجانی منتشر شد که آنجا مدعی شده بود برای پیروزی در جنگ علیه صدام به چه چیزهایی نیاز است، از جمله سلاح‌های لیزری و اتمی...

 

عزلتی که دارای سوابقی مانند معاونت اداره سیاسی سپاه و مشاور سردار حسین علایی، رئیس ستاد مشترک سپاه بوده و طی هشت سال (از سال ۶۸ تا ۷۶) عضو کمیسیون پیگیری فرامین امام و رهبری بوده که وظیفه آن جلوگیری از دخالت سپاه در جناحی و انتخاباتی بوده است، به جماران گفته: «البته آقای رضایی بعدا این دیدگاه را در آخر جنگ تغییر داد که نامه‌ای که نوشته بود موجب عتاب حضرت امام هم شد. دوستان ما در سپاه می‌گفتند آقای رضایی مگر ما مژه چشم نداریم؟ ما با مژه چشم خود حاضریم کوه را بکنیم، کور شویم، اما از امام این خواسته را نداشته باشیم. ما جنگی می‌خواستیم که امام گفته بود بروید. البته آقای رضایی هم نوشته بود اگر امام بخواهند، ما مثل امام حسین (ع) می‌رویم و شهید می‌شویم که امام گفتند این شعاری بیش نیست».

روزنامه کیهان هم ۲۷ تیرماه سال جاری در گزارشی به ‌مرور قطع‌نامه ۵۹۸ پرداخته و محسن رضایی را متهم کرده بود که در کنار دیگران جام زهر را به امام تحمیل کردند. در جایی از گزارش نوشته شده بود: «... امام خمینی(ره) برخلاف میل باطنی و فقط براساس گزارش‌هایی که از سوی مرحوم هاشمی‌رفسنجانی، محسن رضایی، میرحسین موسوی و... و نهادهای مختلف درگیر اداره جنگ ارائه می‌شد، قطع‌نامه را پذیرفتند...». 

بااین‌حال عزلتی در ادامه صحبت‌های خود گفته است: «اولین نفری که بحث تمام‌شدن جنگ را در بین فرماندهان سپاه مطرح کرد، آقای شمخانی است. ایشان نفر دوم جنگ بود، اما به آقای هاشمی گفت جنگ را تمام کنید. ما سپاهی‌ها در آن فضای کشور می‌گفتیم باید جنگ را ادامه دهیم، اما آقای شمخانی در سال‌های آخر جنگ به این نتیجه رسیده بود که باید جنگ را تمام کنیم. این‌طور نبوده که نظر سپاه پایان جنگ بود. نظر سپاه ادامه جنگ بود و ارتش هم همین‌طور بود. غیر از امام، کل کشور این نظر را داشت. این عظمت امام را می‌رساند. ما باید در دنیا با افتخار بگوییم که رهبری که خودش یک نظر داشت به نظر دیگران صاحب‌نظر احترام می‌گذاشت و نظر آنها را برخلاف میل خودش می‌پذیرفت.

  شمخانی هم اخیرا در یک برنامه تلویزیونی گفته بود: «یک سؤال این است که چرا بعد از خرمشهر جنگ را ادامه دادید؟ سؤال بعدی این است که چرا بعد از فتح خرمشهر که عراق شکست خورده بود، جنگ را ادامه ندادید تا عراق فرصت بازسازی پیدا نکند؟! فرض کنید ما جنگ را ادامه نمی‌دادیم و عراق خودش را بازسازی می‌کرد و دوباره به ما حمله می‌کرد، در این صورت اگر ما دوباره اعلامیه بسیج عمومی می‌دادیم، مردم می‌آمدند؟ مردم در این صورت به ما می‌گفتند شما که عراق را شکست داده بودید...».

عزلتی، عضو سابق سپاه در ادامه هم گفته است: «البته من از آقای علایی شنیدم که امام دست‌نوشته‌ای دارند که ایشان از آیت‌الله سیدحسن‌آقای خمینی گرفته‌اند و آن را مطالعه کرده‌اند. امام چند سؤال محوری می‌پرسند؛ مثلا اگر شما وارد خاک عراق شوید با مردم عراق چه‌کار می‌کنید؟ مردم عراق مخالف صدام هم هستند. وقتی شما وارد خاک عراق می‌شوید مردم عراق آن‌طور با شما که در ایران بودند نمی‌جنگند. مردم عراق در سرزمین خودشان هستند و بنابراین انگیزه آنها با انگیزه‌شان در زمانی که در ایران بودند فرق می‌کند؛ بلکه خیلی قوی‌تر می‌جنگند. امام چند سؤال به این صورت مطرح کردند که ما باید برای آنها فکری می‌کردیم». 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.