چرا کسی جلوی خون آشام های فوتبالی را نمیگیرد؟
دلالیسم؛ این واژهایست که این روزها در فوتبال بیشتر از هر ورزش دیگری شنیده میشود. فرقی هم نمیکند که پای تیمهای داخلی ایران وسط باشد یا بهترین تیمهای اروپایی. شاید این وسط نحوه ورود دلالها به تصمیمگیریهای کلان فوتبال هر کشور فرق داشته باشد اما در اصل ماجرا هیچوقت تغییری ایجاد نمیشود و این پدیده عجیب و غریب هرروز هم بیشتر از روز قبل نمود پیدا میکند. این در حالی است که بعضی ها برای دلالها اسم هم گذاشته اند و از آنها تحت عنوان خونآشامهای فوتبالی یاد میکنند! البته منظور از دلال، واسطه های رسمی که دوره های رسمی را گذرانده اند نیست بلکه افرادی مد نظر هستند که واسطه رسمی نیستند و عملکرد آن ها هم فراتر از واسطه گری برای نقل و انتقال بازیکنان و مربیان است. همانطور که خیلیها اعتقاد دارند، هیچ چیز در مقطع کنونی به اندازه دخالت داشتن یک دلال در تصمیمات یک باشگاه و یا اتفاقات مهم هر رشتهای نمیتواند تاثیر منفی به همراه داشته باشد. در فوتبال ایران هم که همیشه قصه دخالت دلالها سر درازی داشته. بحث ورود و دخالت دلالها در فوتبال ایران بارها در رسانههای دیداری و نوشتاری مورد بررسی قرار گرفته اما هنوز که هنوز است بدون کمترین تاثیر، بیشترین سودجویی از طریق دلالها به سرانجام موردعلاقه آنها و البته بعضا باشگاهها، مربیان، مدیران، مربیان و بازیکنان میرسد.
این روزها بحث حضور یک مهاجم خارجی در باشگاه پرسپولیس دوباره مطرح شده و همه میدانند تیم کالدرون نیاز مبرمی به جذب یک مهاجم مکمل در کنار علیپور دارد. در حالیکه شنیده میشد سرمربی آرژانتینی قرمزها از بین دو مهاجم برزیلی و آفریقایی در نظر دارد که یکی را به جمع بازیکنانش اضافه کند، چند روز پیش در فضای مجازی اخباری عجیب در خصوص نزدیک شدن یک مهاجم بوسنیایی به نام هاسکیچ مطرح شد. مهاجمی که خیلیها شناخت زیادی از او نداشتند اما وقتی تصویر او را در صفحه یکی از افراد نزدیک به باشگاه پرسپولیس دیدند، تعجب کردند. نزدیک از این بابت که فرد موردنظر طی سالهای اخیر همیشه یکی از کسانی بوده که طرفداران در فضای مجازی نسبت به او زاویه و اعتقاد داشتند در تصمیمگیریهای باشگاه به خصوص در نقلوانتقالات و نزدیک کردن بازیکنان به تیم نقش دارد. داستان جایی عجیبتر و البته ترسناکتر شد که تصویری از مکالمه یکی از هواداران پرسپولیس با این شخص روی خروجی رسانهها قرار گرفت. جایی که یکی از هواداران به شخص موردنظر گوشزد کرده بود که سرمربی تیم باید خرید بعدی را تعیین کند و فرد نزدیک به باشگاه اینطور جواب داده بود: "اگر من تعیین کردم چی؟!" همین واکنش باعث شد موج عجیبی در فضای مجازی به راه بیفتد. موجی که در نهایت به سمت تهدید هوادار پرسپولیس از سوی فرد موردنظر رفت. چراکه فرد موردنظر از هواداران خواسته بود هرکس نشانی دقیق آن هوادار که وارد مکالمه شده بود را پیدا کند، بیست میلیون تومان مژدگانی دریافت خواهد کرد!
این شاید تازهترین نمونه در خصوص موضوع گزارش باشد. در فوتبال ایران بارها شاهد چنین اتفاقاتی بودیم. از روزی که هادی مهدوی کیا روی خط برنامه نود رفت و اینطور از دلالهای بزرگ فوتبال ایران پردهبرداری کرد: "ماه رمضان بود که همراه با یکی از دوستانم به خانهای رفتیم که خانه یکی از دلالان بود. در این خانه من چیزهایی دیدم که باید به خاطر دیدن این صحنهها برای فوتبال کشورمان تاسف بخورم. در این خانه بازیکنان نامی ایران رفت و آمد داشتند و من یکی از کمک داوران معروف را هم دیدم که برای مهمانان قلیان چاق میکرد!" تا روزی که در آبان 96 باشگاه خبرنگاران جوان گزارش عجیبی از مکالمه یکی از دلالها را منتشر کرد.
رابطه این روزهای دلالها با بازیکنان فوتبال به گونهای است که آنها فقط روی گزینههای خارجی سرمایهگذاری نمیکنند. اینکه یک بازیکن خارجی از طریق یک نفر به باشگاهی لینک شود به خودی خود موضوع غریبی نیست اما اینکه بازیکنان ایرانی هم بدون اجازه رفقای نزدیک خودشان که از نظر فوتبالیها اسم دلال را به دوش میکشند، راهی تیمی نشوند در نوع خود آفت بزرگی است که به فوتبال ایران وارد شده. نحوه کار دلالها در فوتبال ایران تقریبا برای همه ثابت شده است. اینکه یک نفر از طریق روابطی که دارد سعی میکند واسطه باشد و در نهایت به قول خودشان سهم خودش را بردارد و منتظر رسیدن فصل نقلوانتقالات بعدی باشد. گرفتن سهم از بازیکنان ایرانی، ستارههای خارجی و حتی بازیکنانی که اسم و رسم خاصی ندارند این روزها تبدیل به اصلیترین هدف دلالها شده. دلالهایی که بارها لو رفتند اما بدون اینکه نهادهای مربوط به فدراسیون فوتبال جلوی آنها را بگیرند خیلی راحت به کار خود ادامه دادند. اگرچه این حرفها تکراری شده و بعید است با این گزارش و یا پیگیریهای مشابه کسی به فکر مقابله با چنین فسادی بیفتد.
گزارش سال ۱۳۹۱ روزنامه اعتماد در خصوص لو رفتن لیست دلالهای فوتبال ایران خودش بر این قضیه صحه میگذارد. اینکه سالها از آن اتفاق عجیب و غریب و رو شدن نامههای محرمانه گذشته اما هنوز نقش دلالها در فوتبال ایران نه تنها کمرنگ نشده، بلکه پررنگتر هم شده. این بخشی از نوشته اعتماد در خصوص لو رفتن لیست دلالان فوتبال ایران بود:
روزنامه اعتماد برای اولین بار این لیست را به دست آورده و 101 نام را در دست دارد. نکته اینجاست که فدراسیون فوتبال حتی در اعلام این لیست هم «گاف» داده و مورد 17 و 80 و البته مورد 48 و 86 دو نام مشترک است که نشان می دهد این لیست 101نفره نیست و اسامی 99نفر به اطلاع هیات ها و باشگاه ها رسیده تا با این افراد همکاری نکنند: لیستی که با «الف» شروع می شود و با حرف «ب» به پایان می رسد و همه تیپ آدم فوتبالی در آن یافت می شود.
اولین اسم همان کسی است که رابطه بسیار نزدیکی با سرمربی مشهور منشوری دارد که فعلاحق تیمداری ندارد و پسرش هم به دلیل دوپینگ محروم است. نام دوم همان کسی است که در تیم های تبریزی فعالیت دارد . آن روزها البته دوچرخه هم برای تردد نداشت اما حالابا ماشین های شاسی بلند رفت و آمد می کند و کارش به محاکم قضایی به خاطر دایر کردن خانه های تیمی در شمال کشیده شده است. دلال مورد نظر حجت الاسلام علیپور که به قلعه نویی تذکر داده بود، در ردیف ۲۲ قرار دارد که در تیم های تبریزی فعالیت دارد و بازیکنی که جدیدا به باشگاه استقلال آمده از بازیکنان طرف قرارداد با اوست.
در ردیف ۳۳ و ۸۹ نام دو برادر به چشم می خورد که بارها در برنامه ۹۰ از دلالی ها و فعالیت های آنها پرده برداشته شد. در ردیف ۳۵ نام آشنایی به چشم می خورد. او همان کسی است که سال هاست از متن فوتبال به حاشیه رفته اما به خاطر نزدیکی با پدرخانم «بسیار» مشهورش آنقدر بازیکن بی کیفیت اما با ارقام نجومی به باشگاه ها قالب کرده که دیگر همه او را به عنوان دلال می شناسند و البته برای پدرخانم مشهور هم گویا چندان مهم نیست و خودش هم بی نصیب نمی ماند! در لیست باز هم اسامی دیگری هست، مثل همان دلالی که زمانی یکی از بازیکنان ایرانی را به آلمان یا هلند فرستاد و طوری رسانه یی کرد که گویا بازیکن جذب شده اما باشگاه موضوع را به کل تکذیب کرد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر