هجدهمین دوره رقابت‌های لیگ برتر به اتمام رسید و پرونده‌اش با قهرمانی پرسپولیس و سقوط تیم‌های استقلال خوزستان و سپیدرود رشت بسته شد. در این فصل مشکلات اقتصادی تقریباً گریبانگیر همه باشگاه‌های لیگ برتری بود و آنها هرکدام به شکلی با این بحران روبه‌رو شدند و حتی کارشان به اعتصاب و تعطیلی و درگیری هم کشیده شد. در این بین یکی از اتفاقات تکراری، چالش‌های تمام‌نشدنی باشگاه‌ها با بازیکنان خارجی‌شان بود؛ بازیکنانی که اکثراً برای کسب درآمد راهی لیگ برتر ایران شدند و طبیعتاً حق و حقوق خود را هم می‌خواستند، ولی….

استقلالی‌ها رکورد زدند!

در این فصل ۴۱ بازیکن خارجی به عضویت تیم‌های حاضر در لیگ هجدهم درآمدند. برخی از آنها حتی امکان بازی را هم پیدا نکردند، اما به هرحال با پیراهن باشگاه مربوطه در تمرینات حاضر شدند و قرارداد بستند، ولی تکلیف‌شان مشخص نشد (کوین کنستانت تراکتورسازی و زیه دیاباته از فولاد نمونه‌ای از این نفرات بودند). تیم‌های استقلال خوزستان و پارس جنوبی جم تنها تیم‌هایی بودند که از بازیکنان خارجی در این فصل استفاده نکردند و با مهره‌های داخلی در میادین حاضر شدند. در سوی مقابل استقلال تهران با ۶ بازیکن خارجی رکورد زد.

بیشتر بخوانید:

من بودم آن بلا سرمنصوریان نمی‌آمد

 

دو خارجی با دو باشگاه در لیگ هجدهم

گادوین منشا و هری فورستر دو بازیکنی بودند که در این فصل با دو تیم قرارداد بستند. منشا نیم‌فصل اول در پرسپولیس بود و در ادامه برای رقیب سنتی آنها به میدان رفت. فورستر هم طی چند بازی برای تراکتور، عملکردش خوب نبود و به ماشین‌سازی پیوست، اما برای این تیم بازی نکرد و به یک‌باره غیب شد و چند ماه بعد در لیگ دسته ۲ آمریکا در میادین فوتبالی آفتابی شد.

برزیل مثل همیشه محبوب‌ترین

۴۱ بازیکن جذب‌شده از ۲۲ کشور به ایران آمدند. برزیل با ۹ نماینده مانند همیشه در صدر جدول بود. نزدیک‌ترین تعقیب‌کننده به آنها گرجستان بود که چهار بازیکن داشت و در رده بعدی مشترکا سه کشور نیجریه، عراق و اسکاتلند با سه نماینده حضور داشتند. کرواسی و ژاپن دو کشوری بودند که دو نماینده را در مسابقات داشتند و کشورهای مجارستان، آلمان، مونته‌نگرو، ایرلند، نیکاراگوئه، هندوراس، قرقیزستان، آفریقای جنوبی، مالی، سنگال، کامرون، گینه بیسائو، گینه، غنا و ساحل عاج هم تک‌نماینده‌ای‌های لیگ هجدهم بودند.

اروپا در صدر؛ آسیا در قعر

در مجموع قاره اروپا با ۱۳ نماینده بیشترین بازیکن را در لیگ برتر داشت. آفریقایی‌های لیگ برتر ۱۱ نفر بودند. آمریکای جنوبی ۹ و آمریکای شمالی و مرکزی دو بازیکن در این فصل داشتند که در مجموع تعداد آنها هم به عدد ۱۱ می‌رسید و درنهایت آسیا با ۶ بازیکن در جایگاه آخر قرارگرفت.

شکست ۷۴ درصدی باشگاه‌های لیگ برتری

اصولاً بازیکنان خارجی جذب می‌شوند تا بتوانند سطح تیم‌ها را بالا ببرند. برای خرید آنها هزینه بیشتری می‌شود و انتظار می‌رود در قبال این هزینه بتوانند کیفیتی بالا از خود به نمایش بگذارند و به اصطلاح از نفرات داخلی یک سروگردن بالاتر باشند که اگر این‌طور نباشد، یک شکست بزرگ برای باشگاه مربوطه به حساب می‌آیند. شوربختانه باید گفت ۴۱ بازیکن خریداری‌شده توسط ۱۴ تیم لیگ برتری در این فصل اکثراً کیفیت لازم را نداشتند و گاهی نسبت به رقبای داخلی خود ضعیف‌تر هم بودند. شاید در بهترین وضعیت حدود ۱۱ نفر آنها توانستند عصای دست تیم‌هایشان در این فصل باشند و ۳۰ نفر دیگر یا اصلاً در حد و اندازه لیگ برتر ایران نبودند یا مشکلات جانبی مانع از درخشش آنها شد. به عبارت دیگر می‌توان گفت بالغ بر ۷۴ درصد خریدها، خروجی مناسبی نداشت.

خوب‌ها:

کی‌روش استنلی (برزیل)

ستاره برزیلی خط حمله سپاهان بعد از یک فصل خوب در ذوب‌آهن این بار در لباس طلایی‌پوشان خوش درخشید و مرد اول تیم قلعه‌نویی بود. او با ۱۵ گل زده عنوان آقای گلی لیگ را به دست آورد.

آیاندا پاتوسی (آفریقای جنوبی)

در بین ۶ خرید خارجی استقلال تنها بازیکنی که توانست کیفیت قابل‌قبولی را از خود نشان بدهد، همین پاتوسی بود. بازیکن اهل آفریقای جنوبی آبی‌ها در نیم‌فصل دوم برای آنها به میدان رفت و گل‌های حساسی را هم در لیگ به ثمر رساند که مهم‌ترین آن به سپاهان در نقش جهان بود.

شیمبا (برزیل)

بازیکنی تمام‌نشدنی که در ۳۵ سالگی هم مثل یک ماشین گلزنی عمل کرد. او در این فصل دوباره با لباس فولاد در میادین حاضر شد و تا عنوان آقای گلی فاصله زیادی نداشت. باید دید فصل بعد هم شاهد حضور ستاره اسبق سپاهان، گسترش فولاد و… در لیگ برتر خواهیم بود یا خیر.

آنتونی استوکس (ایرلند)

با اینکه حواشی فراوانی داشت، اما هر وقت برای تراکتور به میدان رفت، مثمرثمر بود. استوکس اگر چندین هفته را غیبت نمی‌کرد، بی‌تردید می‌توانست تا هفته پایانی برای آقای گلی با علیپور، شیمبا و کی‌روش رقابت کند.

بشار رسن (عراق)

با اینکه در این فصل آن بشار همیشگی نبود، اما بازهم حضورش برای پرسپولیس یک نعمت بود. بازیکن خوش‌تکنیک و فانتزی میانه میدان برانکو خصوصاً در نیم‌فصل اول کمک زیادی به تداوم قهرمانی سرخپوشان کرد.

یوکیا سوگیتا (ژاپن)

اولین ژاپنی لیگ برتر بهتر از آن چیزی بود که انتظارش را داشتیم. او به‌رغم جثه کوچکش یک مهره کارآمد برای فاز هجومی تراکتور بود و به مرور زمان جایگاه ثابتی در ترکیب پیدا کرد و بازیکنی چون پهلوان را به نیمکت منگنه کرد.

فرناندو دی خسوس (برزیل)

یک فصل قابل‌قبول دیگر برای دروازه‌بانی که حالا دیگر صاحب کمترین گل خورده در یک فصل نیست. خسوس که در لیگ هجدهم بازوبند کاپیتانی ماشین‌سازی را هم به بازو بست، یکی از معدود خوب‌های تیمش بود و در چند مسابقه سبزقبایان را از شکست نجات داد.

کریستین اوساگونا (نیجریه)

مهاجم نیجریه‌ای ذوب‌آهن که با قد ۱۹۴ سانتی‌متر تحول قابل‌توجهی را در خط حمله تیم منصوریان به وجود آورد. او جایگزین ادی هرناندزی شد که تمام هنرش را در دو هفته ابتدایی لیگ خرج کرد.

ولادیمیر کومان (مجارستان)

طراح دورگه مجارستانی- اوکراینی سپاهان عصای دست قلعه‌نویی در میانه میدان بود. او در کنار کی‌روش بهترین زوج خارجی لیگ هجدهم را تشکیل دادند و از این حیث باید به آنها تبریک گفت.

جوناتان بالوتلی (برزیل)

هرچه به پایان لیگ نزدیک و نزدیک‌تر شدیم، این بازیکن بیشتر خودش را در دل فوتبالی‌ها، خصوصاً آبادانی‌ها جا کرد؛ مهاجمی پرسرعت، با قدرت بدنی بالا و توانایی تمام‌کنندگی قابل‌قبول که امید اول گلزنی تیم سرجیو به حساب می‌آمد.

موسی کولیبالی (مالی)

با اینکه نفت در جدول جایگاه مناسبی به دست نیاورد، اما موسی کولیبالی بازهم بازی‌های کم‌نقصی را به نمایش گذاشت. او انتخاب درستی نداشت، اما توانست محبوب هواداران مسجد سلیمانی شود و در خط دفاع جزء کم‌اشتباه‌ترین‌ها بود.

بدها

اکثریت قریب به‌اتفاق خریدهای صورت‌گرفته کیفیت بالایی نداشتند. در استقلال الحاجی گرو و نیومایر آنقدر ضعیف کار کردند که پافشاری شفر هم برای نگه داشتن آنها جواب نداد. مارکو ووکوویچ در پیکان با اینکه شروع چندان بدی نداشت، اما در ادامه به یک مهره کاملاً معمولی برای تیم حسین فرکی تبدیل شد. هری فورستر در تراکتورسازی و ماشین‌سازی یک شکست‌خورده تمام‌عیار بود؛ بازیکنی که خیلی زود خودش از نظرها محو شد و رفت. ادی هرناندز در نیم‌فصل اول برای ذوب‌آهن به خدمت گرفته شد تا جای بنسون را پرکند، اما خیلی زود مشخص شد مانند هموطنش کیفیت بالایی ندارد. بازیکنانی مثل لوکا نونادزه، رومن چاچوا، وینیسیوس اولیویرا، عزیز سیدیکوف و… هم اصلاً در حد و اندازه‌های لیگ برتر ایران نبودند.

بلاتکلیف‌ها

دسته سوم بازیکنانی بودند که مشخص بود کیفیت بدی ندارند، اما شرایطی باعث شد تا آن‌طور که باید و شاید نمایش درخوری نداشته باشند. نفراتی هم اصلاً فرصت خاصی برای خود نمایی پیدا نکردند. همام طارق و ایسما در استقلال بازیکنانی بودند که می‌شد متوجه شد فوتبالیست‌های قابلی هستند، ولی نتوانستند این قابلیت را به منصه ظهور بگذارند. ماریو بودیمیر در پرسپولیس دیگر بازیکنی بود که ابتدا انتقادات زیادی را متوجه خود می‌دید، اما در پایان گل قهرمانی تیمش را به ثمر رساند. جای کویتینگو در ماشین‌سازی فوروارد خوب به نظر می‌رسید، اما از لحاظ انضباطی به هیچ وجه مورد تایید نبود و به همین خاطر اخراج شد. رافائل مسی و تاکاهوشی دو بازیکن فولاد که با افشین قطبی به این تیم پیوستند، در برخی بازی‌ها خودی نشان دادند، اما این نمایش امیدوارکننده ممتد نبود.

تکمله:

در لیگ نوزدهم با توجه به نوسانات ارز، با ریزش بازیکنان خارجی مواجه خواهیم شد، اما حضور دلال‌ها و افراد معلوم‌الحال در گوشه و کنار باشگاه‌ها همچنان خطر حضور بازیکنان باکیفیت را در وضعیت هشدار قرار داده است؛ بازیکنانی که با خودشان شکایت و کسر امتیاز می‌آورند و پول و دلار سوغات می‌برند. چه خوب می‌شد اگر امثال کی‌روش استنلی‌ها، شیمباها، پاتوسی‌ها و بشار رسن‌ها در لیگ برتر به وفور یافت می‌شد؛ بازیکنانی که لول لیگ برتر را بالا می‌برند و به تماشایی‌تر شدنش کمک می‌کنند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.