پس از بازنشر توییتی جنجالی و جعلی توسط مهناز افشار، و پس از شکایت سیدغفار دریاباری، طلبه بابلی، این بازیگر سینمای ایران تحت پیگرد قضایی قرار گرفت. اینک، یاسین رامین در نامه‌ای سرگشاده که ایران تایمز منتشر کرده، در باره این ماجرا توضیحاتی را داده است. 

در بخش‌هایی از نامه یاسین رامین آمده است:

«چندی پیش توییتی در فضای مجازی منتشر شد که فحوای آن تبلیغ تن فروشی زنان و دختران این مرز و بوم بود و همسر بنده به عنوان یک زن ایرانی نسبت به آن واکنش داشت و جویای رگ غیرت مردان ایرانی شد. نکته قابل تامل این است که توییت مورد اشاره، به مدت شش روز در حال دست به دست شدن در فضای مجازی بود تا اینکه همسر بنده به دلیل عدم برخورد دستگاههای ذیربط، در این خصوص واکنش نشان دادند. در این بین حادثه کشته شدن یک روحانی همدانی، که ظهر همان روز و چندین ساعت قبل از توییت خانم افشار اتفاق افتاده بود، دستمایه طراحی ناجوانمردانه ای بر علیه ایشان شد! تروری که به گواه گزارشات و اسناد، چندین ساعت پیش از توییت همسر بنده صورت پذیرفته بود را به گردن ایشان انداختند!

- نخستین ابهام درباره شکایت جنابعالی با عنوان “نشر اکاذیب”، این است که در حالی که توییت مورد اشاره به نام شما نبوده و شما هم انتساب این اکانت به خود را تکذیب کرده اید، استفاده اکانت مورد اشاره از تصویر جنابعالی چه ارتباطی به خانم افشار پیدا می کند و باعث انگیزه شما در طرح شکایت از ایشان شده است؟ و متاسفانه نکته ای که تا این لحظه از سوی جنابعالی و رسانه های حامی شما مورد غفلت یا تغافل قرار گرفته است، محتوای پیام منتشر شده و انتساب آن به یک روحانی است!

- در خصوص توییت منتشر شده چهار فرض محتمل است:

اول آنکه اکانت متعلق به خود جنابعالی بوده و جهت گریز از عواقب قانونی چنین پیام هایی، محتوا را با عکس خود ولی با نام دیگری منتشر کرده اید.

حالت دوم این است که “سید مصطفی حجازی” یکی از مریدان شماست و به این واسطه افکار شما را با عکس خودتان ولی به نام خویش منتشر کرده است.

فرض سوم هم اینکه اکانت مربوط به شخص ثالثی بوده که هیچ شناخت و ارتباطی با شما نداشته و صرفا افکار خودش را منتشر کرده است و از بد حادثه عکس جنابعالی را برای اکانت خویش پسندیده است؛ و حالت چهارم این است که اکانت مربوط به دشمنان شما بوده و با طراحی قبلی در صدد تخریب شما برآمده اند.

در خصوص فرض اول و دوم اصل را بر صداقت شما می گذارم و آنها را از دایره محاسبات خارج می کنم. اما آنچه که رسانه های حامی شما انتخاب کرده اند گزینه چهارم؛ یعنی طراحی از پیش تعیین شده دشمنان می باشد.

این که چرا دشمن باید برای یک چنین موضوع حساسی جنابعالی را انتخاب کرده باشد، پرسشی است که اینجا مورد تحلیل بنده نیست زیرا که سخن امروز من با شما چیز دیگری است.

- سرعت اعجاب انگیز بازپرس محترم شعبه مربوطه بابل، در رسیدگی به شکایت یک طلبه جوان در خصوص یک اکانت جعلی و در نهایت “خبر کذب” رسانه های ویژه مبنی بر “صدور حکم جلب مهناز افشار“، ابعاد تازه ای به این موضوع بخشید.

شاید دانستن این نکته برای شما جالب باشد؛ هم بنده و هم خانم افشار، چند سالی است که در دوره ریاست پیشین قوه قضاییه از همین رسانه های ویژه به دلیل نشر اکاذیب در پردازش موضوع واردات شیر خشک های فاسد و کور و کشته شدن هزاران نفر شکایت کرده ایم، اما حتی دل نگرانی برای سلامتی هزاران نوزاد مورد ادعا هم باعث نشده است که با چنین سرعت و غیرتی به این شکایت ها رسیدگی شود، چه برسد به پیگیری! حال تصور بفرمایید ترکیب بار سنگین انواع اهانت های مربوط به چهار سال گذشته که به بهانه دروغین موضوع “شیرخشک های فاسد” صورت میگرفت، با موج جدید تخریب های امروز چه فضای سنگینی ایجاد کرده است!

- از تریبون امروز خود استفاده و از اتفاقات آینده پیشگیری کنید؛ اگر تا امروز از وجود چنین اکانت هایی با چنین مضامینی مطلع نبودید، امروز به لطف این جنجال‌ها آگاه شده‌اید! اگر موضع امثال جنابعالی صریح و شفاف باشد، هرگز کسی به خودش اجازه نخواهد داد در پس تصویر یک طلبه یا روحانی، به زبان پارسی تبلیغ و ترویج تن فروشی به سبک “جهاد النکاح” داعشی را نماید! شوربختانه نه صدا و سیما و نه هیچ یک از رسانه‌های حامی شما نه تنها تا این لحظه از محتوای توییت منتشر شده اعلام برائت نکرده‌اند، بلکه صدا وسیما با شیطنت غیر مسوولانه خود از احساسات جریحه دار شده دختر تازه عروس آن روحانی شهید بی شرمانه در راستای تهییج هر چه بیشتر فضای عمومی سو استفاده می‌کند و اصلا در نظر نمی‌گیرد که به عنوان یک رسانه ملی اولا باید معیار رفتارش بی طرفی و مواضع رسمی قوه قضاییه باشد، و ثانیا مسوول ایجاد حس امنیت در جامعه است و نه اشاعه دهنده هرج و مرج و بی قانونی.»

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.