افشین قطبی در نشست خبری پیش از دیدار فردا تیمش مقابل ذوب آهن حاضر شد و گفت: منصوریان، برادر و دوست عزیز من است و خوشحالم پس از هشت سال او را می‌بینم. او افتخار من، افتخار ایران و یکی از بهترین مربیان جوان ایران است. مردم زیادی از خوزستان ساکن اصفهان هستند که از آنها درخواست می‌کنم به ورزشگاه بیایند و از ما حمایت کنند. با تلاش زیاد و همکاری اعضای تیم و بازیکنان،  تیم خوبی ساختیم و در این مدت در روندی بودیم که می‌توانستیم برای قهرمانی بجنگیم. با این حال در چند بازی نتایج دلخواه خود را کسب نکردیم. چیزی که همیشه درباره آن صحبت می‌کردیم، این است که نمایشی که در هر دیدار ارائه می‌کردیم، در چند بازی نداشتیم.

بعد از این صحبت ها علیرضا منصوریان هم در نشست خبری حاضر شد و ابتدا درباره قطبی گفت: قطبی به من در سال‌های اول مربیگری‌ام خیلی کمک کرد و به او خیلی مدیونم. لطف خدا شامل حال من بود که در شروع مربیگری به آدم‌هایی خوردم که فضای علمی برای‌شان مهم بود و افشین قطبی یکی از آنها بود. قطبی به من در تیم ملی کمک کرد و روزهای خوبی با او داشتم. او آدمی جنتلمن است و به من خیلی کار یاد داد. قطبی من را وارد فلسفه علمی فوتبال کرد. او آدم خالص و باصداقتی است و مشکل منفی در این آدم نمی‌بینم. در دورانی که در تیم ملی بود فوق‌العاده به پرچم کشورش احترام می‌گذاشت و الان به او خوش‌آمد می‌گویم و امیدوارم میزبان خوبی برای آنها باشیم.

سرمربی ذوب آهن همچنین درباره حواشی بازی تیمش مقابل الزورا عراق ادامه داد: من در این رابطه باید توضیحاتی بدهم. تصاویر پخش شده از ورزشگاه کاملاً مهندسی شده بود. کسایی که کار را تنظیم می‌کردند شاید یک بیستم یا یک صدم آن اتفاقات را نشان دادند. این اتفاقات از جایی شروع شد که زمانی که ما عقب بودیم  بازیکنان الزورا خیلی خودشان را به زمین می‌زدند. اتفاقات از زمانی شروع شد که میلاد فخرالدینی از یک توپ‌جمع‌کن می‌خواست توپ بگیرد و این توپ‌جمع‌کن‌ها توپ را پاسکاری می‌کردند و بعد از آن هم دو توپ را به زمین می‌انداختند و بعد از اینکه رضا حبیب‌زاده گل دوم را زد، حواشی به اوج خود رسید و به این نتیجه رسیدند که با توجه به بازی روبه‌رو از لیگ قهرمانان تیم‌شان حذف شده است. اینجا بود که بازیکنان آنها از کوره در رفتند. خدا خیلی رحم کرد که حدادی‌فر زودتر آن مشت را خورد، چون تماشاگران شیشه نوشابه به سمت نیمکت ما پرت می‌کردند. من اگر یک آن از نیمکت بیرون می‌آمدم ۲۰ شیشه به سمت ما پرت می‌شد. فاصله ما با زمین یک متر بود و با تماشاگران سه متر. بعد از گل مساوی ما  آنها به داخل زمین آمدند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.