تراژدی مرگ در استادیومهای ایران
وقتی چند دقیقه بعد از شنیدن سوت پایان بازی پرسپولیس و سپاهان جمعه شب خبر درگذشت یک هوادار حاضر در ورزشگاه آزادی منتشر شد و همه را تحت تاثیر قرار داد، "هیچ - هیچ" بهترین عبارتی بود که می شد برای دیدار دو تیم مدعی کسب قهرمانی استفاده کرد. هیچ در زمین مسابقه و البته همه چیز روی سکوها. سکوهایی که معلوم نبود مردمی که روی آنها نشستند حاضر هستند به بهانه فوتبال مرگ و زندگی را چطور با هم عوض کنند؟ درست است؛ فوتبال شاید مساله ای فراتر از مرگ و زندگی باشد اما این بدین معناست که روی سکوها برای گرفتن جان همیدگر تلاش کنیم؟ حوادثی که جمعه شب در ورزشگاه آزادی رخ دادند اولین تلفات فوتبال ایران را به وجود نیاوردند و متاسفانه باید گفت اگر همه چیز اینطور پیش برود آخرین هم نخواهند بود.
از بازی سال ۱۳۷۹ پرسپولیس و شموشک نوشهر تا همین بازی حساسی که دو شب پیش برگزار شد. متاسفانه فوتبال ایران طی همه این سها هرچقدر صحنه زیبا داشته همانقدر تراژدی تلخ و اسفناک را هم تجربه کرده. سال ۱۳۷۹ در حالیکه قرمزها برای دیدار با شموشک راهی نوشهر شدند، طرفداران فوتبال در شهر میزبان فاجعه را از نزدیک حس کردند. وقتی هجوم بیش از حد هواداران باعث شد افراد زیادی زیر دست و پا بمانند. در آن سال حتی خبر از دست رفتن دو هوادار در محل برگزاری مسابقه منتشر شد و در نهایت ... .
مدیریت استادیوم های ورزشی و تعداد تماشاگری که برای تماشای هر مسابقه وارد ورزشگاه می شود تقریبا در فوتبال ایران تبدیل به یک رویا شده. اینکه چرا در یک بازی مثل بازی جمعه و یا نمونه های مشابه باید بیش از حد مجاز بلیط فروخته شود، سوالی است که هیچوقت به آن پاسخ مناسبی داده نشده و هیچکس بررسی دقیقی روی آن انجام نداده. در این رابطه بدترین فاجعه به مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ برمی گردد. وقتی که هفت نفر از تماشاگران فوتبال در جریان حادثه بازی ایران و ژاپن در ورزشگاه آزادی جان خود را از دست دادند. این در حالی است که حتی اعلام شده بود این تعداد بیشتر بود و هیچکس آمار دقیقی از آن روز سیاه منتشر نکرد.
اینکه در تمامی موارد مسئولان مقصر باشند و تماشاگران عاری از هرگونه ایرادی فقط قربانی شوند، نکته ای است که درستی آن هیچوقت ثابت نشده. چراکه در بعضی مواقع تماشاگرانی که تاب امتیاز از دست دادن تیم شان را ندارند به یکباره باعث به وجود آمدن حوادثی عجیب می شوند. همین چند روز پیش در تبریز اتفاقات مربوط به بازی تراکتورسازی - پیکان و اینکه حتی مسعود شجاعی، کاپیتان تیم ملی از هواداران سیلی خورد گواه این موضوع است. یا برای مثال نمونه دیگر بازی قدیمی تر سپاهان و پرسپولیس در اصفهان است که منجر به از دست رفتن بینایی سرباز بی گناه حاضر روی سکوها شد.
متاسفانه اگر باز هم بگردیم بیشمار از این موارد در فوتبال ایران پیدا خواهیم کرد. حتی می توانیم سراغ دربی ۸۶ برویم و با به یاد آوردن همه دربی های قدیمی و خون و خون بازی های بیرون استادیوم، بار دیگر اتفاقات زشت روی سکوها را مورد نقد قرار دهیم. این مورد نقد قرار دادن اما باعث تغییر وضعیت می شود؟ گاهی وقت ها فقط باید امیدوار بود. با توجه بین امیدوار بودن و مطمئن شدن فاصله زیادی است. آیا کسی در فوتبال ایران می تواند مطمئن شود که روزی دیگر این اتفاقات شوم تکرار نخواهند شد؟
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر