سرهنگ فداکار ارتش: دوست داشتم ناشناس بمانم
در روزهای پایانی تعطیلات نوروزی، فیلم کوتاهی در شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ کلیپی که تلاش یکی از مردان مرد این مرز و بوم را در خدمترسانی به مسافران در راه مانده و حادثهدیده به نمایش گذاشت؛ فداکاری یکی از نیروهای ارتشی در امدادرسانی به مردم سرزمینش؛ همان سرهنگی که برای سوارکردن زنان و مردان سالخورده شانههایش را پلکانی کرد تا آنها زودتر به نقطه امن منتقل شوند.
انتشار این فیلم کوتاه بازخوردهای زیادی در فضای مجازی داشت و در روزهایی که از شمال تا جنوب کشور درگیر سیل بود و هجوم بیسابقه سیل مردم لرستان و خوزستان را آواره کرده بود، حال همه ما را خوب کرد. اما ماجرای این کلیپ و فداکاری این درجهدار ارتشی فقط به فضای مجازی محدود نشد. بعدازظهر چهارشنبه بود که رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان ارتش ضمن اشاره به تلاش صادقانه ارتش در خدمترسانی به مردم سیلزده کشور، از اقدام این سرهنگ فداکار تقدیر کردند. ایشان خمشدن سرهنگ ارتشی برای اینکه افراد سالخورده با قدم گذاشتن روی شانههای او سوار وسیله نقلیه شوند را جلوههایی از صداقت ارتش در بیان شعار «ارتش فدای ملت» برشمردند. اما نقش اول این فیلم غرورانگیز، سرهنگ محمد حقیقی یکی از پرسنل لشکر ٥٨ ذوالفقار شاهرود است. مردی میانسال که به گفته خودش کاری به جز انجام وظیفه نکرده است.
حرکت شما در کمک به مردم حادثهدیده مورد تقدیر رهبر انقلاب قرار گرفت.
این از لطف و عنایت ایشان است. من کاری به جز عملکردن به وظیفهام انجام ندادهام. من خادم مردم هستم و تا آخرین نفس تا جان در بدن دارم در خدمت به مردم و دفاع از کشورمان کوتاهی نخواهم کرد و انشاءالله بتوانیم سرباز خوبی برای مردم، رهبری و کشورمان باشم.
شما فکر میکردید که این کار شما مورد توجه مقام معظم رهبری قرار بگیرد؟
راستش نه، چون اعتقاد دارم من کاری انجام ندادهام. ضمن اینکه ایشان در صحبتهایش به کل ارتش و اقدامات انجام گرفته از سوی این نهاد نظامی در حوادث اخیر اشاره کردند. بسیاری از همکاران من در پلدختر، گلستان و خوزستان کنار مردم سیلزده حضور دارند و لحظهای از کمکرسانی به آنها کوتاهی نکردهاند. کار کوچک من در مقابل جانفشانی آنها قطرهای در دریاست، ولی هنگامی که ایشان در صحبتهایش به ماجرای من اشاره کردند، خیلی خوشحال و شگفتزده شدم. من همان لحظه در صف دوم در مقابل ایشان نشسته بودم، حال عجیبی بود.
اگر موافقید، کمی درباره آن ماجرا و نحوه کمکرسانی شما صحبت کنیم.
راستش ماجرا مربوط به ٢٨ اسفند بود. البته وقتی فیلم منتشر شد از رسانههای مختلف و صداوسیما با من تماس گرفتند، اما من ابتدا دوست نداشتم ماجرا بیش از این رسانهای شود، به همین دلیل به خیلی از خبرنگاران میگفتم که آن فرد مورد نظر من نبودم. راستش ناشناسبودن را ترجیح میدادم. اما بعد از مدتی ماجرا به کلی لو رفت. کل ماجرا همان چیزی بود که شما در همان فیلم دیدید. باز هم تأکید میکنم که من فقط انجام وظیفه کردم.
شما برای امدادرسانی به آنجا رفته بودید؟
روز قبلش از شاهرود اعزام شدیم. مشکل اصلی جاده شاهرود به آزادشهر بود. خیلی از مسافران نوروزی در این مسیر دچار مشکل شده بودند. من همراه با عدهای از دوستان به محل اعزام شدیم. راه ارتباطی بسیاری از روستاهای «کلاته خیج» قطع شده بود. کار امدادرسانی روستا به روستا انجام میشد. عدهای از مسافران در راه مانده را به پادگان چهلدختر منتقل کردیم و عدهای هم به نمازخانه در همان مسیر منتقل شدند. اما بارندگی بشدت ادامه داشت. صبح روز بعد، هوا خرابتر شد؛ برف و کولاک شدیدی کل منطقه را فراگرفت؛ آن موقع ما در منطقه «خوشییلاق» بودیم.
حدود ٤٠ تا ٥٠ نفر را باید با کمک خودروهای ارتشی به شاهرود منتقل میکردیم. اما اطراف خودرو کار را مشکل کرده بود. مخصوصاً برای افراد سالخورده. هیچ وسیلهای هم آنجا نبود. من هم دیدم که دیگر راهی نیست، خم شدم تا مردم بتوانند سریعتر سوار شوند.
اما در فیلم چهره شما مشخص نبود.
بله، ولی خب همکاران ما تا حدودی از ماجرا باخبر بودند اما کسی چیزی نگفت. روزهای بعد هم که ماجرای بارندگی و سیل شدت گرفت، ما مأموریت بودیم و به کل ماجرا را فراموش کردم.
پس چطور این کلیپ منتشر شد؟
راستش این موضوع را هنوز خودم هم نمیدانم. تلفن من و همکارانم به کل خاموش شده بود. همانطور که به شما گفتم ما از روز قبل در منطقه بودیم و تماس زیادی هم با ما برقرار میشد. به همین دلیل در همان شب اول تلفنهای ما شارژش تمام شد. این را مطمئن هستم که این فیلم کار نیروهای ما نبوده.
خودتان چه زمانی از انتشار فیلم مطلع شدید؟
روز ١٧ فروردینماه وقتی در محل کارم حاضر شدم، از طریق یکی از همکارانم در جریان قرار گرفتم. به هر حال اقدامات لشکر در این مدت باید گزارش میشد. در واقع همین ارائه گزارش باعث انتشار فیلم شد. البته در همان فیلم، فرمانده لشکر، امیر فخرآبادی چند بار مرا با اسم و فامیل صدا زد و همین موضوع باعث شد که همکاران خیلی زود ماجرا را متوجه شوند.
شما چندسال است که در ارتش مشغول خدمت هستید؟
٤٨ ساله هستم و ٢٨سال است که در ارتش مشغول خدمتم.
قبل از این هم سابقه داشته که برای امدادرسانی اعزام شوید؟
بله، در این مدت بارها چنین موقعیتی پیش آمده است. اما امسال شرایط خاص بود. بارندگی، سیل و حتی چند روز بعد در منطقه میامی رانش زمین داشتیم. هنوز هم که در منطقه لرستان و خوزستان سیل و سیلاب ادامه دارد.
مثل این که نوروز امسال شما بیشتر در مأموریت بودید؟
همان روز ٢٧ برگه مرخصی برای تعطیلات نوروزی در دستم بود که به منطقه اعزام شدیم. من امسال حدود ٤ روز بیشتر با خانواده نبودم. البته این افتخار است. فرماندهان ارشد ارتش در همان ایام نوروز در مناطق سیلزده حاضر شدند. من میدانم بسیاری از همکاران من از ابتدای فروردینماه تا همین روزهای پایانی این ماه درگیر امدادرسانی هستند. البته این وظیفه ماست. ارتش برای ملت است و خدمتگزار آنها هستیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر