شرایط نامناسب جوی و بارش شدید برف باعث شد این کولبران ‌مسیر برگشت را گم کنند. نیروهای هلال‌احمر با دریافت خبر مفقود شدن این افراد بلافاصله دست ‌به کار شدند و طی عملیات چند ساعته موفق شدند آنها را پیدا کنند. حال همه این کولبران که دو ‌دانش‌آموز ۱۵‌ساله هم در بین آنها دیده می‌شود، مساعد است. ‌

فرهنگ لطفی، نوید علی رمایی همراه با کیومرث، فرامرز و سهراب لطفی حوالی ساعت ۹ شب ‌بیساران را به طرف مرز ترک کردند. آنها مثل خیلی از مردهای مناطق کردنشین برای کسب ‌درآمد راهی مرز شدند. از روستای آنها تا مرز ۸۰ کیلومتر راه است.

مسافتی که بخش زیادی از آن با خودرو طی می‌شود. این ۵ نفر اما در مسیر برگشت به مشکل خوردند. بارش شدید برف و ‌کولاک ادامه مسیر را برای آنها غیرممکن کرده بود. همین هم شد تا آنها مجبور شوند زیر تخته ‌سنگ بزرگی پناه بگیرند تا شاید با روشن شدن هوا بتوانند مسیرشان را پیدا کنند.

اما خبر گم شدن ‌آنها حدود ساعت ۱۱ صبح یکشنبه در روستا پیچید. موبایل هیچکدامشان آنتن نمی‌داد و همین ‌شد تا خانواده این کولبران و اهالی روستا موضوع را  به هلال‌احمر اطلاع دهند. نیروهای امدادی ‌همراه با مردم محلی برای پیدا کردن آنها دست به کار شدند و عملیات جست‌وجو شروع شد. ‌

محمدباقرمحمدی، مدیرعامل هلال‌احمر استان کردستان دراین‌باره به«شهروند» گفت: «حدود ‌ساعت ۱۱ مرکز (‌EOC‌) خبر مفقود شدن ۵ نفر از اهالی روستای بیساران را داد. ظاهرا این ‌افراد کولبر بودند و در مسیر برگشت دچار مشکل شده بودند. تماس‌های مکرر با آنها بی‌فایده بود ‌و موبایل آنتن نمی‌داد.

از طرف دیگر هم بارش برف و سرمای شدید هوا باعث نگرانی از ‌سلامت و سرنوشت این افراد شده بود، با این وجود نیروهای هلال‌احمر وارد عمل شدند. البته مردم ‌محلی و بومیان منطقه هم برای پیدا کردن این افراد تلاش زیادی کردند. درنهایت هم این افراد ‌حدود ساعت ۲بعداز ظهر پیدا شدند.» او ادامه داد:  «البته ۴ نفر از آنها زودتر پیدا شده بودند، ولی ‌نفر پنجم که کمی از آنها فاصله گرفته بود، حدود یک ساعت بعد پیدا شد.»‌

به گفته محمدی حال هر ۵ نفر کاملا مساعد است و باوجود سرمای شدید منطقه هیچ‌کدام مشکل خاصی ‌نداشتند و همه آنها پس از چکاپ از سوی نیروهای اداره بهداشت و اورژانس و اطمینان از ‌سلامتشان به روستای بیساران اعزام شدند.‌

اما به نظر می‌رسد این کولبران چندان هم حرفه‌ای نبودند. همسر فرامرز لطفی یکی از کولبران ‌نجات یافته به «شهروند» می‌گوید:  «همسر من همراه دوتا از برادرانش به مرز رفتند. فرامرز تازه‌کار ‌است، این برای دومین بار بود که به مرز می‌رفت. این بار ۲ نفر دیگر از اهالی روستا هم همراه آنها ‌رفتند. فرهنگ و نوید ۱۵‌سال بیشتر نداشتند.

آنها هنوز درسشان تمام نشده و مدرسه می‌روند، ‌اما مشکلات اقتصادی و بیکاری در روستای ما چاره‌ای به جز این کار پرخطر را برای مردها ‌نگذاشته است.»‌ او ادامه می‌دهد: «هربار که مردهای روستا به مرز می‌روند، ما زن‌ها فقط دست به دعا هستیم تا آنها سالم برگردند.

من از دیشب دلشوره داشتم، حتی از فرامرز خواستم تا به مرز نرود، اما او به حرف ‌من توجه نکرد. البته چاره‌ای هم نداریم. صبح شنبه بود که متوجه شدم آنها گم شدند. مُردم و ‌زنده شدم تا خبر پیدا شدن آنها را شنیدم. همه ما نگران بودیم، مادر نوید و فرهنگ که از حال ‌رفته بود. خدا را شکر که این بار به خیر گذشت.»‌

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.