اسفند که به نیمه می‌رسد یادمان می‌افتد روز درخت‌کاری است و باید درخت بکاریم تا هوایی تازه داشته باشیم، خیلی از ما درخت و درخت‌کاری برایمان در این روز معنا پیدا می‌کند اما «علی محمدی» یکی از قدیمی‌ترین باغبان‌های قزوین از سال ۶۹ هرروز و شب درخت کاشته به‌طوری‌که خودش می‌گوید آمار درختانش از دستش در رفته است؛ در ادامه گفت‌وگوی ایسنا را با این باغبان بخوانید.

محمدی از سال 69 کار خود را در سازمان فضای سبز آغاز کرده و اکنون در شرف بازنشستگی است؛ از روزهای آغازین شغلش می‌پرسم؛ آن روزها با تاریخ دقیق در خاطرش مانده است، می‌گوید: دی‌ماه سال 69 سربازی‌ام تمام‌شده بود که در فضای سبز مشغول به کار شدم، بهمن‌ماه 69 ازدواج کردم حالا دو دختر و دو پسردارم، در حال حاضر نیز در واحد توسعه فضای سبز کار می‌کنم و احداث و کاشت درختان را بر عهده‌دارم.

شمار درختانی که کاشته است از دستش دررفته است و می‌گوید: شمارش کاشت درخت از دستم دررفته است، سال‌های قبل بارندگی زیاد بود و درختان را به‌صورت فصلی می‌کاشتیم اما چون خشک‌سالی شده و برف و باران کم شده است تقریباً همه 12 ماه مشغول به کار هستیم.

محمدی بابیان این‌که تا کنون چند صد هزار درخت کاشته‌ام تصریح می‌کند: اگر حساب کنیم درختان اکثر کوچه‌ها و پارک‌های قزوین را کاشته‌ام و از هر خیابان و کوچه‌ای که رد می‌شوم یک خاطره دارم که هر درخت را چه زمانی کاشتم؛ شب بود، صبح بود، زمستان بود، سرد بود، گرم بود، عجله داشتیم، افتتاحیه بود؛ خلاصه هر درخت برای من یک خاطره دارد.

از اولین درختی که کاشته سؤال می‌پرسم، می‌گوید: اولین درختی که کاشتم همان اسفندماه سال 69 بود، ابتدای خیابان راه‌آهن جلوی مخابرات اولین درخت را کاشتم بعدازآن در همه خیابان‌های شهر آثارم وجود دارد، همین امروز نیز برای روز درختکاری بستر کاشت درخت را آماده کردم که مردم بیایند و درخت بکارند.

محمدی 28 سال از عمرش را صرف باغبانی و کاشت درختان کرده و روزها و شب‌های زیادی را به کاشت درخت اختصاص داده است، می‌گوید: برخی از پارک‌ها و پروژه‌ها باید برای مراسم یا افتتاحیه‌ای آماده می‌شد که مجبور بودیم شبانه‌روزی کارکنیم حتی در یک پروژه 10 شبانه‌روز به‌صورت مستمر کارکردیم که به‌موقع برسد.

محمدی از سختی‌های کارش می‌گوید و تصریح می‌کند: روزی که پل ولایت در بلوار خامنه‌ای قرار بود افتتاح شود، مجبور بودیم روز قبلش تا شب بمانیم و فضای سبزش را تکمیل کنیم؛ شب بود و آنجا روشنایی نداشت، بذر چمن خاکستری و با خاک یکرنگ بود، نمی‌دانستیم چه‌کار کنیم بالاخره تصمیم گرفتیم زمین را خیس کنیم؛ با این کار رنگ خاک تیره‌تر شد و توانستیم کار را انجام دهیم و به‌خوبی مراسم افتتاحیه صورت گرفت.

محمدی می‌گوید: کار ما همه خاطره است، یک روز که بوستان فدک تأسیس نشده بود قرار بود فضای سبزش را آماده کنیم؛ آن زمان جاده‌ای نبود و باید با تراکتور از شفیع‌آباد می‌آمدیم که کوره‌راه بود، یک روز با تراکتور رفتیم و مقداری وسایل گذاشتیم روی تراکتور که سنگین بود بنابراین با ماشین دیگری پشت تراکتور حرکت کردیم، درراه دنده تراکتور خلاص شد و به سمت دره سرازیر شد ما ترسیده بودیم؛ با سلام‌وصلوات رفتیم پایین، خوشبختانه راننده از تراکتور بیرون پریده بود و به خیر گذشت.

محمدی با عشق و علاقه از درخت‌ها صحبت و تأکید می‌کند: درخت‌ها، گل و گیاه با آدمی حرف می‌زند؛ گیاه اگر تشنه باشد برگش را آویزان می‌کند و آب می‌خواهد، اگر نورش کم باشد برگش روشن‌تر می‌شود و آفتاب می‌خواهد، اگر هم آب زیاد به گیاه بدهی برگش زرد می‌شود؛ گل و گیاه با آدم حرف می‌زند که چه احتیاجی دارد و هرس می‌خواهد.

 

مردم برای فضای سبز دل می‌سوزانند

این باغبان که سال‌های زیادی با درختان در ارتباط بوده است؛ می‌گوید: درختان دوستان خوبی هستند و به ما روحیه می‌دهند من همه درختان را دوست دارم اما درخت سیب در رده درختان مثمر و درخت سدر از رده درختان غیر مثمر برایم دوست‌داشتنی‌تر هستند و روحیه خوبی به من می‌دهند.

وی تأکید می‌کند: مردم نیز نگاهشان به گیاهان و درختان تغییر کرده است، در سال‌های گذشته مردم گل‌ها و گیاهان را می‌چیدند اما امروزه مردم تماس می‌گیرند و خواستار رسیدگی به درختان و گیاهان می‌شوند، مثلاً می‌گویند فلان درخت را آب ندادند و هرس نکردند و به‌گونه‌ای برای درختان دلسوزی می‌کنند.

محمدی با یادآوری سال‌های گذشته؛ تصریح می‌کند: سال‌های قبل دور پارک‌ها حصار می‌کشیدند و هر پارک، باغبان و نگهبان داشت که اجازه نمی‌داد کسی به گل‌ها آسیب بزند اما امروزه فضا تغییر کرده است و مردم متوجه شدند که کاشت درخت و فضای سبز نیاز خودشان است و در حفظ و نگهداری آن تلاش و احساس مسئولیت می‌کنند.

محمدی از برخی مردم دلخور است و می‌گوید: ما شب و روز در حال کاشتن درخت هستیم اما برخی از مغازه‌داران به دلیل اینکه تابلو مغازه‌شان مشخص شود درختان را قطع می‌کنند این در حالی است که برای کاشت و نگهداری یک درخت ما چند سال زحمت می‌کشیم و در این شرایط آب‌وهوایی به عمل آوردن درخت‌کار بسیار سخت و زمان‌بر است.

همسرم علاقه‌ای به گل و گیاه ندارد

 

این باغبان بابیان اینکه همه‌جا فکر و ذهنم به سمت درختان است، یادآور می‌شود: هر شهری که می‌رویم به فضای سبزش نگاه و الگوبرداری می‌کنم، اما در خانه خودم فضایی برای کاشت درخت ندارم و از طرفی همسرم باغبانی، گل و گیاه را دوست ندارد و هر گلدانی که به خانه می‌برم را هدیه می‌دهد.

محمدی با اشاره به افزایش سرانه فضای سبز قزوین می‌گوید: سرانه فضای سبز قزوین نسبت به گذشته بیشتر شده و شهر درحال‌توسعه است، این روزها در بالا شهر خیابان‌کشی شده و فضای سبزش را توسعه می‌دهیم درواقع هر جا شهر پیشرفت می‌کند فضای سبز آن‌هم بیشتر می‌شود.

وی تأکید می‌کند: یکی از مشکلات اصلی این روزها کم‌آبی است، بنابراین تلاش می‌کنیم که گیاهان و درختانی کاشته شود که به آب کمی نیاز داشته باشد و اغلب از آبیاری قطره‌ای استفاده می‌کنیم، درواقع درخت‌هایی که می‌کاریم جثه و آفت کمتری دارد و کم آب و مطابق با اقلیم قزوین است.

 

باغستان روزبه‌روز بیشتر از بین می‌رود

 

محمدی می‌گوید: اگرچه فضای سبز درحال‌توسعه است اما باغستان سنتی در حال از بین رفتن است و هرسال بخشی از آن نابود می‌شود که علل زیادی دارد و ازجمله آن می‌توان به موروثی بودن و رسیدن به دست ورثه، کوچک شدن قطعات باغ‌ها، کمبود آب و مسائل دیگر اشاره کرد.

این باغبان در خصوص چگونگی انتقال درختان از یک نقطه‌به‌نقطه‌ای دیگر می‌گوید: ما تلاش می‌کنیم که درختان را حفظ کنیم و درختانی که بن 50 و زیر 50 دارند را با دقت بالا انتقال می‌دهیم، درخت‌ها تا حدی که خیلی کهن‌سال نباشند تا بن زیر 50 را می‌شود جابه‌جا کرد به‌طوری‌که خاک در قطر یک متر را حفاری و گونی پیچ می‌کنیم اما برای درختان کهن‌سال سخت است که داخل شهر انتقال دهیم.

وی تأکید می‌کند: اگر بیابان و خاک بیشتر باشد انتقال درختان با آسیب کمتری همراه است اما داخل شهر بحث انتقال کمی سخت است، اخیراً 200 اصله درخت را به جاده سلامت باراجین انتقال دادیم که با موفقیت انجام شد، بن درخت به سن درخت بستگی ندارد بلکه قطر درخت است که به تند یا کند رشد بودن آن بستگی دارد.

محمدی می‌گوید: مردم در روز درختکاری به‌صورت نمادین می‌آیند و درخت می‌کارند البته آن‌ها درخت را نمی‌کارند ما همه کارها را انجام می‌دهیم و چاله درست می‌کنیم و آن‌ها فقط نهال را داخل چاله می‌گذارند که بعد رفتنشان ما دوباره اصلاح می‌کنیم اما ازنظر تأثیرگذاری می‌تواند تأثیر خوبی داشته باشد و مردم را به درخت و گیاه علاقه‌مند کند.

 

خانه‌ام مانند جنگل است

 

امیرعلی تعالی نیز باغبان جوانی است که همراه با محمدی صبح تا شب مشغول به کار است و علاقه زیادی به گل و گیاه دارد؛ تعالی می‌گوید: متولد سال 1360 و فوق‌لیسانس مهندسی کشاورزی هستم، از سال 85 نیز به‌صورت پیمانکاری با فضای سبز همکاری داشتم و در حال حاضر سه سال است که به‌صورت رسمی مشغول به کار هستم.

وی می‌گوید: از ابتدا با آقای محمدی همکاری می‌کنم و در این سال‌ها چیزهای زیادی از حاج‌آقا یاد گرفتم، تمام‌روزها از هفت صبح تا آخر شب باهم هستیم و کار در کنار محمدی و کاشت درخت برایم لذت‌بخش است.

تعالی تأکید می‌کند: شغلم را خیلی دوست دارم اگرچه اغلب به‌صورت مستقیم در کاشت درختان فعالیت ندارم اما طرح و نظارت پروژه‌ها به عهده من است، خودم هم در خانه گل و گیاه زیادی دارم به‌طوری‌که خانه‌ام مثل جنگل می‌ماند، ساعتی که در منزل هستم گیاه‌پزشکی انجام می‌دهم.

وی بیان می‌کند: این کار پرخاطره است اما روزهای درختکاری برای ما جذاب‌تر است؛ در این روز دانش آموزان و افراد عادی برای کاشت نمادین درخت می‌آیند که اغلب کودکان شاخه‌های درخت را می‌شکنند یا از روی آن رد می‌شوند و می‌گویند درخت کاشتیم.

تعالی عنوان می‌کند: بااین‌حال نگاه مردم به فضای سبز تغییر کرده و حساسیت بیشتر شده است؛ هرروز افراد مختلفی تماس می‌گیرند و گزارش می‌دهند که مثلاً فلان درخت شکسته یا آبیاری نشده است این نشان می‌دهد که مردم نگاهشان تغییر کرده و این موضوع برای ما دلگرم‌کننده است.

 

 وی تصریح می‌کند: ما نیز در حفظ و نگهداری درختان تمام تلاشمان را می‌کنیم و درخت‌های قدیمی را با چنگ و دندان نگهداری می‌کنیم، درخت‌هایی که باید انتقال پیدا کنند نیز با دقت بالایی از زمین جدا می‌کنیم و گاهی در گلدان نگهداری می‌کنیم تا فضای مناسبی برایشان پیدا کنیم.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.