قاتل: مجید بداخلاق بود و خواهرم را اذیت می کرد
تحقیقات درباره این جنایت از زمانی آغاز شد که مسئولان بیمارستانی در استان فارس به پلیس خبر دادند مردی که هدف ضربه چاقو قرار گرفته، با وجود انجام اقدامات درمانی جانش را از دست داده است. دقایقی بعد مأموران در محل حاضر شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. اعضای کادر پزشکی نخستین گروهی بودند که از آنها تحقیق شد. در این مرحله مشخص شد چاقو به شریان حیاتی مقتول اصابت کرده و او بهعلت خونریزی شدید جانش را از دست داده است. همچنین معلوم شد این مرد با پای خودش به بیمارستان مراجعه کرده بود.
مأموران در مرحله بعد به تحقیق از شاهدانی پرداختند که مقتول را مقابل در بیمارستان دیده بودند. یکی از آنها گفت: من مردی را دیدم که از یک سمند پیاده شد. او سراپا خونآلود بود و اصلا حال خوبی نداشت. برای اینکه به او کمک کنم، جلو رفتم اما آن مرد خیلی عصبانی بود و شروع به داد و فریاد کرد و در لابهلای حرفهایش گفت پسرش و برادرزنش او را با چاقو زدهاند. در ادامه من با کمک چند نفر دیگر این مرد را به داخل بیمارستان منتقل کردیم. سایر شاهدان نیز همین اظهارات را مطرح کردند. به این ترتیب، کارآگاهان اطمینان یافتند با یک جنایت خانوادگی مواجه هستند. آنها ابتدا هویت مقتول به نام مجید را شناسایی و سپس نشانی خانه او را پیدا کردند. افسران جنایی در تحقیقات تخصصیای که انجام دادند، پی بردند مجید و همسرش از مدتها قبل با هم اختلافات شدیدی داشتند. کشف این سرنخ مهر تأییدی بر وقوع جنایت خانوادگی زد اما همسر مقتول وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، مدعی شد از این قتل بیخبر است و نمیداند چه کسانی و با چه هدفی مجید را کشتهاند. کارآگاهان در گام بعدی سراغ فرزند مقتول و دایی او رفتند اما فهمیدند دو مرد جوان از زمان وقوع جنایت محل سکونت خود را ترک کردهاند. اینگونه بود که تلاشها برای یافتن ردی از دو مظنون فراری آغاز شد و سرانجام هر دو نفر به دام افتادند. فرزند مجید وقتی پشت میز بازجویی نشست، خود را بیگناه معرفی کرد و گفت اصلا در جریان قتل پدرش قرار ندارد.
برادرزن مقتول نیز ابتدا اظهاراتی مشابه را به زبان آورد اما بعد از چند ساعت بازجویی بالاخره مسئولیت انجام قتل را قبول کرد و گفت: مجید مردی بداخلاق بود که خواهرم را خیلی اذیت میکرد. او و خواهرم با هم اختلاف داشتند و مجید بارها خواهرم را کتک زده بود. زندگی خواهرم سیاه شده بود و من طاقت تحمل چنین موضوعی را نداشتم. هر بار مجبور بودم شاهد گریههای او باشم. دیگر نمیتوانستم این رفتارهای مجید را تحمل کنم. به همین دلیل روز حادثه با او قرار گذاشتم تا با هم صحبت کنیم اما حین گفتوگو عصبانی شدم و با چاقو ضربهای به او زدم و بعد هم فرار کردم. من این قتل را به تنهایی انجام دادم و خواهرزادهام در کشتهشدن پدرش هیچ نقشی نداشت.
پرونده این جنایت بعد از اعترافات متهم به دادسرا فرستاده شد و مرد جوان در برابر بازپرس نیز اظهاراتش را تکرار و تأیید کرد و سپس به بازسازی صحنه قتل پرداخت. پس از آن پسر مقتول بهدلیل اینکه مدرکی علیه او وجود نداشت، آزاد و داییاش روانه زندان شد.
در نهایت با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه قاتل پرونده، او در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر