سازمان بسیج حقوقدانان، در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله جنتی، دبیر شورای نگهبان، نسبت به موضوع استانی شدن انتخابات نکاتی را مطرح کرد.

متن نامه به شرح ذیل است:

۱- طراحان طرح دلیل خود برای استانی شدن انتخابات را توجه نمایندگان به وظایف محلی و بی‌توجهی به مسائل ملی عنوان می‌کنند. این یک مسئله درست است و اشکال است. اما سوال این است که چرا این اتفاق افتاده؟ و آیا راه حل آن این است؟ آیا این بهترین راه حل است؟ دیگر کشورها برای حل این مشکل چه اقداماتی انجام داده اند؟

برای پاسخ به این پرسش باید دید چرا مردم منطقه از نماینده خود پیگیر حل مسائل و مشکلاتشان هستند؟ چرا اینقدر که از نماینده توقع دارند از فرماندار و شهردار و امام‌جمعه و ... توقع ندارند؟ دلیل آن این است که در نظام اداری متمرکز کشور که همه تصمیم‌گیری‌ها در تهران متمرکز است، نماینده مردم تنها فردی در آن حوزه انتخابیه است که به مسئولان تراز یک کشور اعم از رئیس جمهور و وزیر و معاون وزیر و ... دسترسی دارد. هیچ یک از مسئولان محلی چنین دسترسی به مرکز تصمیم‌گیری کشور ندارند. طبیعی است که در این نظام اداری متمرکز، مردم از نماینده بیشترین توقع را دارند و او هم به دنبال حل این مشکلات خواهد رفت. کشورهای توسعه یافته جهان برای حل این مشکل اختیارات بیشتری را به ایالت‌ها معادل استانداری در کشور ما و شوراهای شهر دادند تا بخش زیادی از مشکلات مردم در همان سطح محلی حل و فصل شود. در چنین شرایطی مردم دیگر از نماینده توقع حل مشکلات محلی را نداشته و نماینده نیز وقت بیشتری برای پیگیری مسائل ملی خواهد داشت.

۲- بزرگ کردن حوزه‌های انتخابیه تنها صورت مسئله را پاک خواهد کرد. مشکلات مردم همچنان باقی خواهد ماند، با این تفاوت که دیگر مردم مأمنی برای طرح مشکلاتشان نخواهند یافت. با پاک کردن صورت مسئله مشکلی حل نخواهد شد، تنها صدای مردم مناطق محروم و دورافتاده در ساختار تصمیم‌گیری. در هیچ کشور توسعه یافته‌ای چنین نظام انتخاباتی ای که در طرح ارائه شده وجود ندارد. در هیچ کشور توسعه یافته‌ای نظام انتخاباتی در سطح استان بر مبنای نظام انتخاباتی اکثریتی برگزار نمی‌شود. در کشورهایی که انتخابات پارلمانی بر مبنای نظام اکثریتی برگزار می‌شود، حوزه‌های انتخابیه، اکثریت تک نماینده‌ای هستند. به عبارت بهتر هیچ کشور توسعه یافته‌ای نظام انتخاباتی اکثریتی را در حوزه‌های انتخابیه چند نماینده‌ای اجرا نمی‌کند. دلیل آن اینست که نظامات اکثریتی این ویژگی را دارند که جناح اقلیت در آن به طور کامل حذف می شود. اگر انتخابات در یک حوزه انتخابیه با چند نماینده برگزار شود، اکثریت تمامی کرسی‌ها را از آن خود خواهد کرد و اقلیت به طور مطلق حذف خواهد شد. هر چقدر حوزه انتخابیه بزرگ‌تر شود و تعداد نمایندگان آن افزایش یابند، اقلیت‌های بیشتری حذف می‌شوند و آراء هدر رفته در انتخابات افزایش می‌آبد. لذا کشورهای توسعه یافته برای کاهش آراء هدر رفته به منظور تطابق بیشتر نتایج انتخابات اکثریتی بر واقعیات اجتماعی، آن را در حوزه‌های تک نفره برگزار می‌کنند.

۳- با استانی شدن انتخابات، تعیین کننده اصلی نمایندگان یک استان، رای مرکز استان خواهد بود. اگر چه نامزدها باید ۱۰ % رای حوزه‌های انتخابیه خودشان را بدست آورند، اما در همان حوزه انتخابیه فردی پیروز می‌شود که بیشترین تعداد رای استان را آورده باشد. با این مدل چه اتفاقی می‌افتد؟ با توجه به اینکه در بسیاری از استانها، بالاخص استانهایی که مرکز استان جزو کلانشهرهاست قریب به ۰۰ % جمعیت استان در مرکز استان زندگی می‌کنند، رای مرکز استان و گرایش سیاسی یا مذهبی یا قومی مرکز استان تعیین کننده کل نمایندگان استان خواهد شد.

برای مثال در یک حوزه انتخابیه ۵ نفر بالای ۱۰ % رای می‌آورند، کدام یک از آنها انتخاب می‌شود؟ آنکه همراهی گرایش غالب در مرکز استان را با خود به همراه داشته باشد! از آنجا که در چنین سازوکاری اقلیت‌ها (اعم از اقلیت سیاسی، قومی، مذهبی در استان) حذف می‌شوند، سطح بالایی از تنازعات سیاسی، مذهبی، قومیتی در استانها بوجود خواهد آمد. وقتی مردم در یک حوزه انتخابیه به فردی بیشتر رای می‌دهند اما از آن حوزه انتخابیه فرد دیگری به پشتیبانی رای مرکز استان انتخاب می‌شود طبیعی است که باعث ایجاد نارضایتی شدید در مردم آن منطقه می‌شود. ضمن اینکه انگیزه حضور مردم برای مشارکت در انتخابات را هم کاهش خواهد داد.

۴-  در سازوکارهای انتخاباتی در جهان، بین وسعت یک حوزه انتخابیه با میزان مشارکت در انتخابات یک نسبت معکوس وجود دارد. یعنی هر چه وسعت حوزه انتخابیه گسترش یابد مردم هم به دلیل شناخت کمتر از نامزدهای انتخاباتی مشارکت کمتری در انتخابات دارند. به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته حوزه‌های انتخاباتی اکثریتی را کوچک و تک نماینده‌ای در نظر می‌گیرند تا رای دهی مردم نیز آگاهانه صورت گیرد و مردم بر مبنای شناخت از نامزدها به انتخاب نماینده مورد نظر خود بپردازند. طبق این طرح، شهروندان در یک حوزه انتخابیه چه شناختی از نامزدهای دیگر حوزه‌های انتخابیه استان دارند؟ با چه شناختی باید به آنان رای بدهند؟ از کجا بدانند باید به چه کسی رای بدهند یا ندهند؟

۵- در طراحی نظامات انتخاباتی بین وسعت حوزه انتخابیه با تاثیر پول در انتخابات یک نسبت مستقیم وجود دارد. یعنی هرچه حوزه انتخابیه بزرگ‌تر شود، تاثیر پول در انتخابات نیز افزایش میابد. با گسترش حوزه‌های انتخابیه در این طرح، هزینه‌های انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی نیز به شدت افزایش میابد.

- در سازوکارهای انتخاباتی در جهان، بین وسعت یک حوزه انتخابیه با میزان مشارکت در انتخابات یک نسبت معکوس وجود دارد. یعنی هرچه وسعت حوزه انتخابیه گسترش یابد مردم هم به دلیل شناخت کمتر از نامزدهای انتخاباتی مشارکت کمتری در انتخابات دارند. به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته حوزه‌های انتخاباتی اکثریتی را کوچک و تک نماینده‌ای در نظر می‌گیرند تا رای دهی مردم نیز آگاهانه صورت گیرد و مردم بر مبنای شناخت از نامزدها به انتخاب نماینده مورد نظر خود بپردازند. طبق این طرح، شهروندان در یک حوزه انتخابیه چه شناختی از نامزدهای دیگر حوزه‌های انتخابیه استان دارند؟ با چه شناختی باید به آنان رای بدهند؟ از کجا بدانند باید به چه کسی رای بدهند یا ندهند؟

۶- در مرکز شهرستان‌ها مردم بیشتر به فرد رای می‌دهند تا به حزب، اما در مراکز استان‌ها رای مردم لیستی و حزبی است. بنابراین با این مدل قطعا افرادی رای می‌آوردند که نامشان در لیست‌های ائتلافی قرار گیرند و اینجاست که بخاطر رشد نیافتگی احزاب، تجربه برخی از انتخابات تکرار می‌شود و خرید فروش لیست با هزینه‌های بالا رقم می‌خورد که برای انقلاب آورده‌ای نخواهد داشت ضمن اینکه نارضایتی مردم را بدنبال دارد.

۷- در طراحی نظامات انتخاباتی بین وسعت حوزه انتخابیه با تاثیر پول در انتخابات یک نسبت مستقیم وجود دارد. یعنی هرچه حوزه انتخابیه بزرگ‌تر شود، تاثیر پول در انتخابات نیز افزایش می‌یابد. با گسترش حوزه‌های انتخابیه در این طرح، هزینه‌های انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی نیز به شدت افزایش می یابد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.