دستگیری شکنجهگر اینستاگرامی و یک تامل بزرگ!
آن گونه که از این فیلم بر میآید، در پی فحاشی یک دختر کم سن و سال به دختری دیگر در «پخش زنده» اینستاگرام، پسری در پی انتقام گیری از دختر فحاش بر میآید و به این منظور نقشهای طرح ریزی میکند که پایان بخش آن انتشار فیلمی از شکنجه آن دختر است.
شکنجه دختری که به دوست این پسر فحاشی کرده بود و بی خبر از ارتباط پسر با آن دختر دیگر، در دام دوستی مجازی با وی افتاده و از تهران (محل سکونتش) روانه سیرجان (محل سکونت پسر) میشود تا با وی در یک باغ بیرون شهر دیدار کند، غافل از آنکه همه این دوستی و قرار و مدار، بخشی از نقشه پسر برای انتقام است.
انتقامی به شدت دردناک که مستند مبسوطی از آن در قالب فیلم در صفحه اینستاگرام پسر منتشر شده و مملو از خشونتی عریان از نوع زبانی و فیزیکی است. فیلمی که با عنوان شکنجه یک دختر توسط پسر سیرجانی یا عناوینی از این دست، در میان کاربران فضای مجازی دست به دست میشود و در تفسیر و تعبیر آن، پای اینستاگرام هم به میان میآید.
پای شبکه اجتماعی بسیار محبوبی در ایران که به باور برخی، زمان زیادی تا انتشار خبر فیلتر شدن آن در کشورمان باقی نمانده است و حتی انتشار این فیلم نیز، نشانهای از قریب الوقوع بودن آن خوانده میشود. فیلمی مبسوط و کامل که همه جزئیات ماجرا در آن روایت شده و به نوعی جمیع ادله مورد نیاز برای تشکیل پرونده و رسیدگی به آن را ارائه میدهد.
شاهد ماجرا آنکه در پی انتشار این فیلم، پلیس ماجرا را پیگیری میکند و به سرعت موفق به دستگیری این پسر شکنجه گر میشود. پیگیریای که فرماندهی انتظامی سیرجان در توضیح آن از همکاری پلیس آگاهی و پلیس فتای این شهرستان در این خصوص خبر میدهد که در نتیجه آن، در کمتر از چند ساعت افراد شناسایی و در نتیجه دو پسر جوان و یک دختر کم سن و سال دستگیر شده و در اختیار مراجع قضایی قرار گرفتهاند.
نتیجهای به شدت امیدبخش که دادستان عمومی و انقلاب شهرستان سیرجان در تکمیل آن، از رسیدگی ویژه، خارج از نوبت این پرونده خبر داده و نوید برخورد قاطعانه با ایشان را میدهد تا همه چیز تحت کنترل به نظر برسد. همه چیز الا سوالاتی بی جواب که مختص به این پرونده نیستند و از دایره فیلترینگ و این مسایل هم خارج اند.
صحبت درباره حلقه گمشدهای به نام آموزش است که جای خالی آن مدت هاست دیده میشود، اما رفع آن در دستور هیچ نهاد و سازمان و مجموعهای نیست. آموزشی که با توجه به روزافزون شدن گرایش عموم به حضور در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، انتظار میرفت در نهادهای آموزشی مانند آموزش و پرورش در دستور کار قرار گیرد، اما ظاهرا هنوز ضرورت آن احساس نشده است.
آموزشی همگانی و عمومی که هربار پروندهای از این دست شکل میگیرد و افکار عمومی را جریحه دار میکند، جسته و گریخته به فقدان آن اشاره میشود، اما بعد از یادها میرود تا کماکان محکوم اصلی شبکههای اجتماعی باشند و آنهایی که جرمشان آشکار میشوند و فرجامشان دستگیری و محاکمه است. مجازاتی که به باور برخی، میبایست بخشی از آن نصیب آنهایی شود که وظیفه شان آموزش عمومی است و در این خصوص قصور میکنند.
قصوری که هیچ فیلترینگی نتوانسته جبرانش کند و باز در شبکه اجتماعی دیگری و در قالب پروندهای دیگر بروز و نمود پیدا خواهد کرد، همان گونه که چرخه فیلترکردن از وایبر و وی چت تا فیسبوک و تلگرام، نتوانسته پایان بخش این دست ماجراها باشد. قصوری که امروز نمود آن لگدهای پیاپی پسر نوجوان یا جوانی بر سر و صورت دختری فحاش شده و فردا ممکن است تلختر از اینها باشد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر