ضرغامی و احمدینژاد یک بار مناظرات ۸۸ را با هم ببینند!
میگویند «سیاست پدر و مادر نمیشناسد» اما به نظر میرسد درست تر از آن باید گفت سیاست حساب و کتاب نمیشناسد. شاهد عینی این هم افرادی است که تا دیروز در حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نظرات مشخصی داشتند و حالا بعد از گذشت چندسال وقتی دیدند برای دیدگاهشان خریداری وجود ندارد با ۱۸۰ درجه چرخش سعی میکنند چهره دیگری از خود معرفی کنند. البته در این میان بخت با کسانی یار میشود که حافظه تاریخی مردم رفتار گذشته انها را از یاد برده باشد و امروزشان را باور کند. ماجرای این روزهای احمدینژاد و ضرغامی حکایت همان چرخشهاست با این تفاوت که هنوز حافظه تاریخی عملکرد گذشته آنها را فراموش نکرده است.
مناظره تا مناظره
اگر از حرفهای کلیدیاش درباره میزان فهم مخالفانش بگذریم و کاری هم با برخورد دولتش با رسانهها نداشته باشیم اما باز عملکرد و اظهارات محمود احمدینژاد با آنچه امروز از او مشاهده میکنیم قابل مقایسه نیست. او این روزها پرچم زنده باد مخالف من به دست گرفته است و دستگاههایی از جمله قوهقضائیه را در سیبل انتقاداتش قرار داده چون مثلا تحمل نقد را ندارند. هرچند رئیس دولت دهم اظهارات خود بعد از انتخابات ۸۸ و «خس و خاشاک» خواندن معترضان را به یاد نمیآورد اما گویا هنوز خود را فاتح میادین مناظرهای میشناسد و برای همین حریف میطلبد.
با اینکه نزدیک به پنج سالی میشود هیچ سمت اجرایی ندارد اما هنوز برای سفرهای استانی پا در رکاب است. او که روز پنجشنبه به صومعه سرا رفته بود در میان حامیانش، «حسن روحانی» را به مناظره دعوت کرد. البته این اولین بار نبود که احمدینژاد چنین درخواستی را مطرح میکند بلکه یک بار دیگر هم در آذر ماه ۹۲ درست بعد از گزارش ۱۰۰ روزه حسن روحانی رئیس دولت نهم و دهم، رئیس جمهور وقت را به رینگ مناظره فراخواند.
اینکه احمدینژاد تا این حد به مناظره علاقهمند است باید ریشهاش را در رقابتهای انتخاباتی سال ۸۸ جستجو کرد. او که نتیجه دهمین انتخابات ریاست جمهوری را محصول مناظرهاش با موسوی هرچند در وقت اضافه ۲۰ دقیقهای و به راه انداختن بازار بگم بگم میداند هنوز طعم آن را فراموش نکرده است و البته وقتی مانند همان دوران از افزایش یارانهها تا نهصد هزار تومان سخن به میان میآورد میخواهد بگوید هنوز «در بر همان پاشنه میچرخد». احمدی نژاد در حالی این روزها رجز خوانی می کند که هنوز هیچ کدام از اتهامات بی اساسش در مناظرات ثابت نشده است و مدافعان آن روز و تبری جویان این روزهایش هم تلاش می کنند حافظه تاریخی ۸ ساله دوران مدیریت او را پاک کنند.
ضرغامی طرح جدید
اسمش با صدا و سیما پیوند خورده ؛ کافی است نامی از عزتالله ضرغامی به میان بیاید تا ناخودآگاه ذهن به سمت ساختمان جام جم و مدیریت ۱۰ ساله او که همزمان با ۸ سال سکانداری محمود احمدینژاد بود، متمایل شود. البته ضرغامی این روزها به گونهای در دنیای مجازی ظاهر شده است که هر بار با مواضع او رو به رو میشویم از خودمان میپرسیم آیا هشت سال تصدی او بر صدا و سیما خوابزدگی ما بوده است؟!
«در فوتبال، ورزشکاران نیمه لخت نیستند! حضور زنان در ورزشگاه حریم شکنی نیست. کبری و صغری هر دو مشکل دارند. بصورت زنان و خانوادههایی که تفریح مناسب ندارند پنجه نکشید! تهدید مدیران ورزش به برخورد قضائی هم شایسته نیست! آیا گناه و خلاف شرع در زندان ها، کمتر از ورزشگاه هاست؟!» وقتی با این جملات در توئیتر مواجه میشویم نقل کننده را فردی از محافل روشنفکری یا حداقل یک فعال حوزه زنان تصور میکنیم اما وقتی نام عزتالله ضرغامی را بالای توئیت میبینیم از تعجب انگشت به دهان میمانیم.
رئیس اسبق صدا و سیما که این روزها از چایی خوردن با اصلاحطلبان عکس منتشر میکند و بعد از سالها و البته بعد از فوت عباس کیارستمی یادش میافتد که رهبرانقلاب درباره او در زمان ریاستش بر صداوسیما چه گفته اند، اصلا به یاد ندارد که در دوران مدیریت او بود که مناظرات انتخابات ۸۸ کلید خورد البته ۲۰ دقیقه وقت اضافه برای محمود احمدینژاد لحاظ کرد. ضرغامی به نظر نمیرسد این موضوع را هم به یاد داشته باشد که وقتی رئیس دولت نهم در جریان همان مناظرات به هاشمی رفسنجانی،ناطق نوری و خاتمی اتهاماتی وارد کرد این صدا و سیما بود که برخلاف قواعدش اجازه دفاع به این افراد نداد. علاوه بر همه اینها عزت الله ضرغامی که این روزها دم از تعاطی افکار میزند خاطرات مصاحبه با متهمان سال ۸۸ را بدون قطعی شدن حکم شان از یاد برده است.
تلاقی پوپولیستها
رفتار پوپولیستی، رفتار پوپولیستی است، آن هم با یک تعریف مشخص و فرقی هم نمیکند این کت بر تن اصولگرایان افراطی باشد یا اصولگرایان معتدل نما یا اصلاحطلبان؛ این یعنی منحرف کردن ذهن برای به دست آوردن موقعیت جدید. رفتاری که سال ۸۴ احمدینژاد به آن متوسل شد و توانست با همین شیوه برای ۸ سال بر مهمترین کرسی ساختمان پاستور تکیه بزند. حالا عزت الله ضرغامی با نگاهی به سال ۱۴۰۰ پا جای پای احمدینژاد گذاشته است و با همان روش و منش میخواهد خود را به خیابان پاستور برساند. از سوی دیگر احمدینژاد هم که این روزها خود را دور افتاده از قدرت میبیند نمیخواهد نامش هم فراموش شود برای همین با همان راهی که در سال ۸۴ در پیش گرفت البته با چرخشی در دیدگاههایش دوباره میخواهند آن دوران را زنده کند.
حال میزان میدانداری پوپولیستها به این بستگی دارد که چقدر مردم به این رفتارهای نخنما توجه کنند و بها بدهند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر