وی گفته که «هر یک از این اقشار مستعد اعتراض و حضور در خیابان هستند. زیرا امروزه الگوی غارت تغییر پیدا کرده و دیگر منحصر به یک مؤسسه مالی متخلف و گران فروشی لوازم کامیون‌ها نیست و عمومیت یافته است. شاید از این‌ها هم فراتر برویم و بحران دارو کشور را فرا بگیرد. به نحوی که سلامتی و حیات افراد به‌شدت تحت خطر قرار بگیرد... در شرایط «عام البلوی» امکان دارد مردم و نیروهای نظامی مقابل یکدیگر قرار بگیرند زیرا سیاست خیابانی می‌شود. این نشانه‌ها به ما می‌گویند، دورنمای روشنی نخواهیم داشت...»

این سخنان بیشتر از آنکه رنگ تحلیل داشته باشد، بوی تحریک می‌دهد. یک کارگر یا معلم یا بازنشسته وقتی این عبارات را بخواند فضای ذهنی او حس عقب افتادن از همکارانش خواهد بود که به ادعای حجاریان برای حضور در خیابان مستعد هستند. از طرفی او برخلاف آنچه از دعوت به وحدت و آرامش فضا و دوری از سیاه نمایی در سخنان روحانی دیده می‌شود، فضایی آشوب خیز از جامعه ایران تصویر می‌کند. آشوبی که در همین مصاحبه معلوم می‌شود که اصلاحات به آن نیاز دارد.

وقتی حجاریان در پاسخ به این سؤال که «استراتژی‌های شما برای پیشبرد پروژه اصلاح چیست» از نافرمانی می‌گوید: «تاکتیک اصلی اصلاحات، سازماندهی نیروها از پایین است. این روش در گسترش احزاب، سازمان آهنین، بسیج توده‌ای و انواع سازمان‌های مردم‌نهاد متجلی می‌شود و حتی بعضی مواقع می‌توان به نافرمانی مدنی فکر کرد. اساساً معتقدم فشار از پایین با انتخابات پدید نمی‌آید. پس باید گفت، پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است. زیرا انتخابات به‌معنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است.» حال روشن است که صحبت از تهدید نظام و تحریک مردم است، تئوری و تحلیلی در کار نیست و تئوری پرداز اصلاحات آشوب طلب شده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.