صرفا در همین آبان‌ماه که به عنوان نامزد تصدی سمت شهردار تهران بر سرِ زبان‌ها بودم صدها خبر منفی بر علیه شخص من ساخته و به‌صورت گسترده انتشار یافت۱. برای من که در کانونِ آن بودم موضوع عادی بود. چرا، که بیش از پنج سال است به این غوغا خوکرده‌ام. موضوعِ اختلاف را هم می‌دانم. جمع‌کردن سفره‌های ریخت‌وپاشِ بیت‎‌المال و مبارزه بافساد پیرامونِ آن خوشایندِ ذینفعان نیست. بنابراین، کاملا انتظار آن را داشتم و برای رویارویی با آن آماده بودم. بهترین ضرب‌المثلِ ایرانی که این فریاد را تمثیل می‌کند "آی دزد" است. کسی که ریگی به کفش ندارد از این فریادها یک لحظه هراسی به‌دل راه نمی‌دهد. لیکن، دیگرانی که در معرض از دست‌دادن چشمه‌های قدرت و ثروت قرار می‌گیرند، جز بلندتر کردن فریاد و کشیدن حصاری پیرامون خود و تهدید دیگران چاره‌ای ندارند.

به عنوان مثال، اجازه دهید صرفا به رفتار سه ضدِّرسانه بپردازم. یکی از آنها از ۵ آبان تا ۲۲ آبان ۱۳۹۷، ۲۸ خبر منفی علیه من در سرویس‌های سیاست، شهری، اقتصاد و شبکه‌های مجازی انتشار داد. پیش از این هم لطفِ آن شامل حالم بود! لیکن، در قبال دشمنی کانال‌های دیگر ضدِّرسانه تا این حد نقش راهبری نداشت. از یکی از دوستان رسانه‌ای علت را پرسیدم. پاسخ جالب بود. شهرداری تهران و آن دارای اتحاد استراتژیک هستند. حضرات حتما برای رضای خدا ۱۲ سال مدیحه‌سرای شهرداری شهرفروش بودند! و باز حتما به‌خاطر حفظ دین، همین‌که حس کردند که احتمالا درب بر پاشنه‌ی پیشین نخواهد چرخید، این‌گونه جانانه به‌میدان آمدند و به قول علما دفعِ دخلِ مُقَدَّر کردند.

دومی چون بر اخبار غیبی نیز دسترسی دارد همان روز پذیرش استعفای اینجانب از سوی رییس جمهور یعنی ۲۸ مهر، با انتشار یک کاریکاتور نامزدی اینجانب از سوی شورای شهر را پیش بینی کرد. لذا، از همان روز تا ۲۴ آبان به‌طور گسترده در ۸ سرویس خبری خود شامل سیاسی، دولت، شهری، اقتصاد، احزاب و تشکل‌ها، سایر حوزه‌ها، گروه مجلات خود و بخش کاریکاتور مبادرت به تولید و انتشار ۵۰ خبر علیه اینجانب نمود. شایان ذکر است بخش‌های مختلف این ۵۰ خبر در شبکه‌های اجتماعی که در آنها فعالیت دارد شاملِ تلگرام، بله، سروش، آی گپ، ویس پی، ایتا، توییتر، اینستاگرام روزانه و در هر ساعت به شکل گسترده منتشر شده‌است.

سومین در انتخاب تیترهای دروغ، توهین‌آمیز و تحریک‌کننده گوی سبقت را از دیگران ربود و از ۲۰ مهر تا ۲۲ آبان ۱۳۹۷، ۴۴ خبر منفی در سرویس‌های سیاست، شهری، اقتصاد و کاریکاتور علیه اینجانب انتشار داد. در مجموع این ۳ به‌اصطلاح خبرگزاری در بازه‌ی زمانی کمتر از یک ماه، ۱۲۲ خبر منفی ساختند. این بدین مفهوم است که با احتساب روزهای تعطیل، آنها روزانه به‌طور میانگین ۵ خبر تخریبی تولید و در شبکه اطلاع‌رسانی خود منتشر کردند. این حجم دشمنی و تخریب گسترده و بی‌محابا برای چه بود؟ این نوع فضاسازی سنگین به‌واقع مسیر حقیقی رسانه‌ها را که بستر گفتگوی با ملت و درون آن است منحرف می‌سازد و در نهایت امکان تصمیم‌گیریِ مردم‌سالارانه را از نهادهای مدنی سلب و رفاه و پیشرفت ملت را به مسلخ می‌برد.

از روزی که دوستانِ عضو شورای شهر پیشنهاد پذیرش تصدی سمت شهردار تهران را به ‌من دادند، سؤال ذهنی من این بود که رفتار این دوستان در برابر فضاسازی و تهدیدهای ذینفعان سفره‌ی رنگین شهرداری تهران چه خواهد بود؟ لذا، در تمام جلسه‌های گفتگوی مقدماتی که دوستان با من داشتند، با توجه به شناختی که از خودم داشتم و می‌دانستم که بساط لفت‌ولیسِ هزاران نفر را بر خواهم زد، و تداوم آن را حتی با ظاهرِ خیرخواهانه تحمل نخواهم کرد، به آنان عرض می‌کردم که انتخاب من بسیار پُرمخاطره است. در تمام جلسه‌ها بر پُرخطر بودن این انتخاب تاکید می‌کردم و تلاشم این بود که دوستان را از این پیشنهاد منصرف کنم. تا جایی که یکی از دوستان به من اعتراض کرد که به‌جای آن‌که شما در این نشست‌ها به ما آرامش‌دهی بیشتر نگرانمان می‌کنی. ولی، من نمی‌توانستم شرط صداقت و رفاقت را به‌جای نیاورم. شاید از انتقال عمقِ خطری که می‌دیدم به آنان عاجز بودم.

 

وقتی در جلسه‌ی شورای شهر در روز یکشنبه ۹۷/۸/۲۰ حضور پیدا کردم به روشنی گفتم که سیاست‌ها و راهبردهایی که ارائه کردم متضمن منافعی برای شهر و مردم تهران است. بلافاصله گفتم: البته همراه با ریسک. بنابراین، اگر به من رای ‌دهید به مفهوم پذیرشِ مسؤولیتِ مشترکِ ریسک‌های همراه با اجرای آنهاست. من به شخصه ریسک‌ها را می‌پذیرم و با شهامت و شجاعتِ تمام و سعی و تلاشِ کافی در اجرای سیاست‌های پیش‌گفته اقدام خواهم نمود. شما هم باید سهم خود را بپذیرید. اگر به من رای دادید با هم به‌پیش می‌رویم و اگر رای ندادید هیچ ادعایی ندارم و از هم جدا می‌شویم. در پایان جلسه ۱۶ عضو از ۲۱ عضو به من رای دادند.

 فردای آن روز که برای شرکت در کمیسیون‌های تخصصی دعوت شدم قاطبه‌ی دوستان شورا می‌گفتند که فشار رسانه‌ای بسیار سنگین است. در کنار آن تلفن‌های هشدار و تهدید هم مرتب از مرکز‌های مختلف از درون و برون دولت دریافت می‌کنند. من به دوستان پی‌درپی سخنان روزِ گذشته‌ام را یادآور می‌شدم و می‌گفتم که طرحِ نو درانداختن و جنگ با فساد عزم آهنین و پایمردی می‌خواهد. این آغاز راه است. اگر به هر دلیل فکر می‌کنید که این کار نشدنی است، آغاز نکردن آن بهتر از جازدن در میانه‌ی راه است. در صورت شروع باید تا پای جان ایستاد. عطار گفت:

گر مرد رهی میان خون باید رفت/ وزپای فتاده سرنگون باید رفت

تو پای به راه در نه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید رفت

اکنون، من هیچ احساسِ بدی نسبت به نتیجه‌ی تصمیمِ شورا ندارم. در جلسه‌ی علنی شورا در روز یکشنبه گفتم، تعدادی از شوراییان شهر از من دعوت کردند و در این مدت نیز، من با هیچ‌یک برای کسب رای‌شان تماس نگرفتم. در نهایت در برابر غوغایِ ضدِّرسانه و فشار مرکز‌های مختلف برخی از آنان به این نتیجه رسیدند که این پروژه موفق نخواهد بود. لذا، دعوتشان را پس‌گرفتند. تاریخ به‌تکرار شاهد پاپس‌گذاشتن و بازپس‌گیری دعوت بوده‌است. بنابراین، جای شگفتی ندارد. همین‌که پیش از شروعِ کار این اتفاق رخ‌داد هم خدای سبحان را سپاس می‌گویم و هم از دوستان متشکرم. و گرنه، اگر قرار بود در میانه‌ی راه سستی پیش آید، دود آن به چشمِ مردم، شورا و شهردار می‌رفت.

در ادامه و در یادداشت‌های بعدی به دو موضوع خواهم پرداخت. یکی مفهوم ضدِّرسانه که آشکارا بر علیه آزادیِ جریان اطلاعات و نهادهای مدنی عمل می‌کند و برای برخی تبدیل به یک مساله‌ی جدی شده که منظور از آن چیست؟ و دیگر اگر خدای مدد کند به موضوع فساد، بی‌انضباطی مالی و بی‌قانونی خواهم پرداخت. در همین یکی دو هفته که گزارشی اجمالی از وضعیت مالی شهرداری تهران دیدم، دریافتم که چگونه امکان گم‌شدنِ شتر با بارش وجود دارد و ژرف‌تر بربادرفتن سرمایه‌ی اجتماعی را وجدان کردم. به‌یاد سخن حضرت رسول (ص) افتادم که فرمود: حاسبوا قبل أن تحاسبوا.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.