عبدالله ناصری درباره عملکرد رسانه‌های داخلی بویژه رسانه ملی در  تقابل با جنگ رسانه‌ای و اقتصادی آمریکا  و عربستان علیه کشورمان با اشاره به اینکه صدا و سیما در این جنگ رسانه‌ای موفق نبوده است، اظهار کرد: جامعه وقتی خود را مخاطب یک رسانه می‌داند که به آن رسانه اعتماد داشته باشد و رسانه هم واقعیات را بیان کند. جامعه انتظار دارد اخبار کف خیابان که در رسانه‌های مجازی و رسانه‌های خارجی بیان می‌شود، توسط صدا و سیما هم بیان شود اما صدا و سیما جهت‌گیری سیاسی داشته و با رویکرد باز نسبت به سانسور اخبار اقدام می‌کند. به همین دلیل اعتماد عمومی را از دست داده است.

وی ادامه داد: تا اعتماد جامعه به صدا و سیما باز نگردد و مثل دو دهه قبل مخاطبان صدا و سیما طیف‌ها و اقشار مختلف جامعه را در برنگیرد، صدا و سیما هر چه خبر و تحلیل بدهد، مخاطب جذب نمی‌کند. صداوسیما به اصلاح روش‌های خود نیاز دارد که البته چنین چیزی را اکنون من نمی‌بینم. متاسفانه در تحلیل مسائل جهان عرب، منطقه، آمریکا یا مسائل بین‌المللی، گفتمان دهه اول انقلاب و دوران جنگ تحمیلی در رسانه مطرح می‌شود و صدا و سیما به این سمت حرکت نکرده است که مسائل مختلف را بر اساس چارچوب‌های جدید و بر اساس منافع ملی تحلیل کند. در واقع هنوز رویکرد رسانه‌ای دهه اول انقلاب در رسانه‌ها غالب است.

این فعال سیاسی همچنین با بیان اینکه دولت نیز به علت ضعف ساختار اطلاع‌رسانی خود نتوانسته است از ظرفیت رسانه‌های موجود و فضای مجازی که در اختیار جامعه رای رئیس جمهور بود، به نحو احسن استفاده کند، بیان کرد: جامعه آمارهایی که دولت بیان می‌کند نمی‌پذیرد زیرا بی‌اعتماد گسترش یافته است. مثلا اگر دولت در مورد ذخایر ارزی آماری را بیان کند، ۸۰ درصد جامعه آن را باور ندارند. من معتقدم تا زمانی که اعتماد به رسانه بازنگردد، نه صدا و سیما و نه رسانه‌های دولت نمی‌توانند خیلی با افکار عمومی گفت‌وگو کنند.

وی با اشاره به تجربه شبکه المنار در تاثیرگذاری در منطقه، گفت: شبکه تلویزیونی المنار با پول ایران اداره می‌شود و یکی از حرفه‌ای‌ترین رسانه‌های خبری و تحلیلی در جهان عرب است و جهت‌گیری‌های المنار بسیار تاثیرگذارتر از شبکه الجزیره در افکار عمومی جهان عرب است. این یک اتفاق خیلی خوب است.

ناصری درباره فعالیت رسانه‌های خارجی فارسی زبان تصریح کرد: من بین BBC، صدای آمریکا، رادیو فردا یا ایران اینترنشنال تفاوت قائلم. من قبول ندارم رویکرد کلی همه این رسانه‌ها براندازی باشد. از سویی نباید انتظار هم داشته باشیم تحلیل‌های این رسانه‌ها همسو با تحلیل‌های تحریری صدا و سیما باشد. درست است که برخی تحلیل‌هایی که  ایران اینترنشنال یا BBC ارائه می‌کنند، تخاصم‌آمیز و در مخالفت با جمهوری اسلامی است اما اخباری که صدا و سیما بیان نمی‌کند، این رسانه‌ها بیان کرده و به همین دلیل مخاطب دارند. این واقعیت تلخی است که اگر من صدا و سیما را نبینم، احساس بی‌خبری نمی‌کنم اما اگر این رسانه‌ها را مرور نکنم، احساس خلاء می‌کنم.

مدیرعامل اسبق خبرگزاری ایرنا درباره فعالیت برخی فعالان رسانه‌ای ایرانی در رسانه‌های فارسی‌زبان ادامه داد: همه نیروهایی که در این شبکه‌ها کار می‌کنند، مانند مسیح علی‌نژاد نبوده و دنبال براندازی نیستند. اگر برخی تحلیل‌گران یا مدیران این رسانه‌ها در صدا و سیما حضور می‌یافتند، اخبار صدا و سیما واقع‌بینانه و علمی می‌شد و حتما مخاطب بیشتری جلب می‌کرد. برخی از نیروهایی که در این رسانه‌ها کار می‌کنند، ممکن است حتی دغدغه ملی هم داشته باشند اما متاسفانه شرایط کشور بویژه بعد از سال ۸۸ به گونه‌ای شد که فضا برای فعالیت این افراد تنگ شد و آنها ناچار شدند به خارج از کشور بروند. اگر اکنون اعلام شود که در صورت بازگشت آنها به کشور اتفاقی برایشان نمی‌افتد، خیلی از آنها به کشور باز می‌گردند.

این عضو بنیاد باران در پایان تاکید کرد: صدا و سیما و رسانه‌های داخلی باید متحول شوند. با امثال این مدیرانی که در صداو سیما هستند، رسانه ملی به هیچ جایگاهی نمی‌رسد و روز به روز مخاطبین خود را بیشتر از دست می‌دهد. باید سیاست‌های صدا و سیما تغییر کند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.