اتفاق ترسناک برای پرسپولیس
میتوانیم بگوییم برانکو ایوانکوویچ نیمه مربیان را به رقیب ژاپنیاش باخت. میتوانیم چشم بر همه چیز ببندیم و ادعا کنیم برای این نیمه هیچ ایدهای نداشت و تیمش را هم عقب کشید تا از مساوی باارزشی که در نیمه نخست به دست آورده، دفاع کند.
او اما که پیشتر از بازی باخته برابر الدحیل برنده بیرون آمده و با دست خالی پرسپولیس را از دل ناامیدیها به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسانده حتما آنقدر باهوش هست که بداند مقابل تیم حرفهای و سرعتی کاشیما که به راحتی آب خوردن گل میزند، دفاع کردن کار عاقلانهای نیست.
اصلا برای همین هم بود که پرسپولیس بازی را تهاجمی آغاز کرد و در نیمه نخست نه تنها یک موقعیت گل هم به حریف نداد، بلکه خودش بارها صاحب موقعیت شد و اگر آنقدر بیدقت نبود، دستکم یکی از آن چند موقعیت خطرناک را به گل مینشاند. در واقع شاگردان برانکو کاری کردند که کاشیما نه از سرعتش توانست استفاده کند و نه حتی یک کار ترکیبی درست و حسابی انجام داد.
این تیم تحت پرس شدید پرسپولیس که ستارههایش را از کار انداخته بود، همه توان خود را از دست داد و دستش به جایی بند نبود. تا اینکه در نیمه دوم ورق برگشت. آن هم به سود ژاپنیها. ما هم حالا داریم دنبال دلیل میگردیم برای اینکه پرسپولیس چرا و چطور به یکباره همه چیزش را از دست داد و کار را به جایی رساند که در تمام نیمه دوم حتی یک موقعیت گل هم نصیبش نشد.
در واقع بعد از آن استراحت پانزده دقیقهای جای دو تیم به معنای واقعی عوض شد. کاشیما که یک نیمه فقط دفاع کرده بود، این بار نقش مهاجم را به خود گرفت و برای پرسپولیس چارهای جز عقبنشینی نگذاشت. این بار شاگردان گو ایوا بودند که پرسینگ را به زمین پرسپولیس آوردند و این تیم را در زمین خودش نگه داشتند. درست همان موقع بود که پرسپولیس که همیشه در نیمههای دوم سرحالتر و پرانرژیتر نشان میداد، به ناگاه از نفس افتاد. اتفاقی که در این دو سه فصل، کمتر برایش رخ داده بود.
به نظر میرسید جتلگ کار خودش را کرده و البته دور از ذهن هم نبود. پرسپولیس خیلی دیر به ژاپن رفت، سه روز پیش از بازی. حال آنکه هر ساعت از اختلاف 5 ساعت و نیمه تهران و توکیو، یک روز حضور در ژاپن را میطلبید. این شاید تنها اشتباه برانکو بود که البته نمیتوان قاطعانه دلیل شکست پرسپولیس معرفیاش کرد. آنچه بازیکنان پرسپولیس را از نفس انداخت، همان خیریتی بود که برایش به یادگار گذاشتند.
دیر یا زود، میرسید روزی که خستگی و فشار بازیهای سنگین این چند ماه یقه پرسپولیسیها را بگیرد و از بدشانسی برانکو، این اتفاق در بازی فینال رخ داد. یعنی تحلیل قوای بدنی و ذهنی یک تیم کافی نیست برای تجربه چنین شکستی؟ البته که هست و این همان اتفاقی بود که پرسپولیس را ناخواسته به عقب هل داد. خستگی پرسپولیس یک طرف ماجرا بود که نمایش بینقص کاشیما آن را تکمیل کرد. تیمی که در 30 دقیقه پایانی بازیهای یکچهارم و نیمهنهایی هم دوندهتر و متمرکزتر از دیگر دقایق بازی نشان داده بود اما پرسپولیسیها دیگر توان ایستادن مقابل حملات سریع و پرتعدادش را نداشتند و عصبی بودن آنها هم این ناتوانی را تشدید کرد.
در عوض کاشیما که انگار در نیمه دوم جانی دوباره گرفته بود، با پرسینگ و توپگیریهای مدام هافبکهای پرسپولیس را از کار انداخت و به همان اندازه در کارهای ترکیبی هم که در نیمه اول از انجامشان عاجز بود، موفق عمل کرد. البته پرسپولیسیها خیلی تلاش کردند که دستکم یک گل در خانه کاشیما بزنند اما از آن تیم خسته و عصبی و بیتمرکز که با اشتباهاتش میانه میدان را به حریف باخته بود، نباید انتظار گلزنی داشت.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر