متن چند مورد از پیامک های دریافتی

با شروع سال تحصیلی، چند پیامک و عکس از خودزنی بعضی دانش آموزان و باکلاس بودن این رفتار به دست مان رسیده که عبارتند از: «دختری ۱۲ ساله هستم. در مدرسه دوستانی دارم که رگ زنی می کنند بدون هیچ دلیلی و حتی بعضی اوقات در مدرسه. دوست ندارم تحت تاثیر آن ها قرار بگیرم و درس هایم افت کند و متاسفانه مدرسه با این که در جریان است هیچ تذکر نمی دهد یا راهنمایی نمی کند. لطفا تماس نگیرید ، چون حاضر نیستم اسم مدرسه را بگویم و برای خودم دردسر درست کنم ولی لطفا در این باره مطلب چاپ کنید»، 

«پسری ۱۴ ساله دارم. عادت عجیبی به خط انداختن با چاقو روی دستانش پیدا کرده. از دیدن خونش لذت می برد و انگار دردی برایش ندارد. می گوید در مدرسه، دوستانش هم این کار را می کنند و طبیعی است. لطفا راهنمایی کنید»

اشکال مختلف خودجرحی

یکی از مواردی که ظاهرا امروزه در مدارس شایع شده و کما بیش خبرهایی درباره آن را شاهد هستیم، موضوع خود زنی یا خود جرحی است که می تواند به اشکال مختلف آسیب به خود بروز کند مانند خط انداختن روی بدن با اشیای تیز و برنده، سوزاندن بدن خود با ته سیگار یا هر وسیله داغ دیگری و .... برای روشن تر شدن این موضوع، در ادامه مطلب به توضیحاتی درباره آن خواهیم پرداخت.

مسیر شکل گیری خودجرحی

معمولا خودجرحی در افرادی به وجود می آید که با ویژگی تکانشگری صفتی به دنیا می آیند یعنی این ویژگی در آن ها دارای پایه های ژنتیکی است. تکانشگری به معنی عمل کردن شتابزده مطابق امیال فوری که فرد تجربه می کند، است. تکانشگری در واقع نقطه مقابل خویشتن داری است و افرادی با این ویژگی با کمترین فکر به امیال خود جامه عمل می پوشانند. 

حال اگر کودک با این ویژگی در فضای خانوادگی و در تعامل با والدینی (یا مراقبت کننده اصلی کودک) بزرگ شود که در آن با هرگونه تظاهر احساسی به خصوص احساسات منفی مانند خشم، تنفر، احساس گناه، شرم مقابله شده و تأکید بر انکار و سرکوب هیجانات وجود دارد هیچ گاه توانایی شناسایی و مدیریت کردن احساسات را نخواهد آموخت. از آن جا که الگوی کودک در یادگیری این مهارت ها، والدین هستند از این نظر دچار نقصان خواهد شد. 

حال چون احساسات مگر با ابراز مناسب خنثی نمی شوند و در صورت انکار و سرکوب در محفظه ای پنهان در روان ما به حیات خود ادامه می دهند و به دلیل محدود بودن ظرفیت این محفظه، پس از پر شدن آن تا میزان بحرانی شروع به طغیان و لبریز شدن می کند که عواقب این طغیان به صورت حملات پرخاشگری، افسردگی، علایم جسمانی فاقد توجیه پزشکی و دیگر علایم روان شناختی خود را جلوه گر می کند. پس کودک دچار مشکل در مدیریت احساسات خود به طور معمول به انکار احساسات پرداخته و گهگاهی طغیان آن ها را تجربه می کند.

برون ریزی خطرناک هیجانات

از طرفی فرد با ویژگی تکانشگری صفتی توان تحمل کمتری در برابر هیجانات منفی داشته و بیشتر مستعد برون ریزی خطرناک هیجانات و طغیان دردناک آن هاست. چون این طغیان ها از لحاظ روانی بسیار سخت و دردناک است این باور به صورت ضمنی در فرد شکل می گیرد که احساسات خطرناک اند و باید آن ها را سرکوب کرد و بدین شکل چرخه بدتنظیمی احساسات، تشدید شده و تداوم می یابد. اما با ورود فرد به مدرسه تظاهرات تکانشگری (مانند وسط بازی دیگران پریدن) و طغیان ها (مثل حملات خشم و پرخاشگری) منجر به دردسر بیشتر خواهد شد و با اعمال اثر بر روابط کودک با دیگر هم سالانش طرد شدن او از گروه هم سالان به هنجار را رقم خواهد زد.

دوست یابی در گروه هم سالان نابه هنجار

با ورود به مرحله نوجوانی و شعله ور شدن نیاز به استقلال از خانواده و ارتباط با شبکه دوستان به عنوان یک مرحله رشدی معمول نوجوانی که قبلا تجربه طردشدگی در روابط با هم سالان به هنجار را دارد شانس خود را برای دوست یابی در گروه هم سالان نابه هنجار (افرادی با ویژگی های مشترک مانند تکانشگری و بدتنظیمی هیجانی) می آزماید و از آن جا که مشترکات او با این گروه بیشتر خواهد بود و از طرفی آخرین شانس او برای عضوی از یک گروه بودن است با پذیرفته شدن در آن خطر زیادی برای پیروی از گروه با کمترین تفکر و تعمق برای فرد وجود دارد. 

یکی از زمینه های مخرب پیروی خودجرحی است. نوجوان این رفتار را به عنوان روشی ناسالم برای مدیریت احساساتش یاد گرفته و به کار می گیرد که با تقویت شدن آن هم از طریق اثرات تسکین هیجانی و هم تشویق هم سالان این رفتار می تواند تشدید شود و تداوم یابد. اما خبر بدتر این که این تنها یکی از مخاطرات پیوستن به گروه هم سالان منحرف است و این افراد با تشویق و ترغیب هم می توانند مسیری رعب آور را طی کنند و آینده خود را به تباهی بکشانند.

پیشگیری و درمان

از آن جا که تولد با ویژگی تکانشگری صفتی حرف آخر را نمی زند و پرورش چنین فردی در فضای خانوادگی به هنجار می تواند فردی سالم را به جامعه عرضه کند، می توان به پیشگیری خوش بین بود. مهم ترین گام در پیشگیری از چنین آسیبی ارتقای سطح توانایی مدیریت به هنجار احساسات در فضای خانواده است. بدین منظور والدینی که خودشان در این زمینه مشکل دارند باید با مراجعه به روان شناس به حل مشکل خود اقدام کنند تا بتوانند به عنوان الگویی مناسب برای فرزندشان عمل و از تکرار و تشدید مشکل در مدیریت مناسب احساسات در نسل های بعدی جلوگیری کنند. همچنین فرد مبتلا به این مشکل می تواند با مراجعه به روان شناس برای حل مشکل خویش در این زمینه گام بردارد.

هیجانات و برخورد مناسب با آن ها

تجاربی مانند شادی، غم، نفرت، علاقه، احساس گناه، شرم یا خجالت، تعجب و ... دنیای احساسات ما انسان ها را می سازند. این تجارب به زندگی ما رنگ بخشیده و دوام زندگی انسانی را تأمین می کنند، چنان که افراد با عشق برای ازدواج انگیزه مند می شوند و برای مراقبت از فرزندشان از جان و مال شان می گذرند. اگر کودک توانایی شناسایی، نام گذاری، تمایز و مدیریت سالم این احساسات را بیاموزد، می تواند همچنان از جوانب مثبت احساسات بهره مند شود ولی اگر در این زمینه الگوهای مناسبی نداشته باشد شدت احساسات به حدود بحرانی می رسد و در تعامل با فقدان مهارت های مدیریت احساسی مناسب مشکل دو چندان می شود و بروز انواع آسیب های روانی قابل پیش بینی است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.