در ادامه این یادداشت آمده است این روزها بیشتر بین مردم هستم و در دیدارهای کاری هم افرادی که حضور پیدا می‌کنند، راحت‌تر از گذشته صحبت می‌کنند. فضای عمومی جامعه یعنی درک مردم از وضعیت اقتصاد کلان کشور به شدت منفی شده و البته که فشارهای اقتصادی شدیدی روی دوش طبقه متوسط و طبقه محروم وجود دارد.

نقطه قابل تامل اینکه بحران جدی و بزرگ جامعه، فاصله طبقاتی است. دو تصویر پیش روی آن‌هاست که یکی دلالت براین دارد که مثلا فلان کالای مصرفی نایاب شده و دیگری نشان می‌دهد که مدل گرانقیمت خودروی در خیابان ویراژ می‌دهد. به طور مشخص در دام روانی تحریم‌ها افتاده‌ایم. همانطور که نویسنده کتاب «هنر تحریم» گفته بود، مکانیزم‌ها را طوری برنامه‌ریزی کرده بودند که کالاهای لوکس بدون مشکل به کشور سرازیر شود ولی کالاهای عمومی به سختی تامین شود. در مقابل هنر تحریم، به هنر مقابله با آن نیاز داریم که مانع اجرای چنین برنامه‌هایی شود.

به نظر می‌رسد هنوز مفهوم «جنگ اقتصادی» را درک نکرده‌ایم چراکه دقیقا در همین دوران نهاد قانون‌گذار کشور روزهای تعطیلات را پشت سر می‌گذارد و نمایندگان محترم که دغدغه مردم و آینده اقتصاد کشور را دارند، فعلا در دسترس نیستند. از طرفی دیگر چهره‌های سیاسی به دلایل مختلف از جمله موضوعات جناحی هر کدام به شکلی برالتهاب مردم اضافه می‌کنند.

تجربه چهار دهه گذشته به من نشان داده که اصلاح فرآیندها به چند فاکتور نیاز دارد. سختکوشی و پرکاری در مسولان اجرایی و قانونگذار، پاکدستی در جهت مبارزه جدی با فساد، دانش برای نیفتادن به دام تکرار اشتباهات و در نهایت صبوری برای رسیدن به نقطه مطلوب. غم کشور باید در دل همه باشد. این نگرانی و اضطراب از آینده است که موتور محرک برای مسولان می‌شود تا وقت استراحت را کم و به زمان کاریشان اضافه کنند. در اقتصاد ایران شرایط خطیری مانند آنچه مقابلمان قرار دارد را بارها دیده ایم. در گذشته وحدت در تمام ارکان کشور و وجدان کاری در میان مدیران موجب می‌شد تا از موانع عبور کنیم. اکنون هم اگر این دو باشد، می‌توان از نگرانی‌های مردم کم کرد. این روزها برای تعطیلات و معطلی مناسب نیست. اکنون زمان آن است که بیشتر و بیشتر کار کنیم، نه اینکه افزون‌‌تر از گذشته به منتقدان وضعیتی تبدیل شویم که خود در شکل‌گیری آن نقش داشتیم.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.