کولایی: رژیم حقوقی دریای خزر ارتباط مستقیم با موازنه قدرت در این منطقه دارد
«الهه کولایی» استاد دانشگاه تهران امروز (یکشنبه) در نشست «واکاوی کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر» طی سخنانی با اشاره به معاهدات مربوط به خزر به عهدنامههای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ اشاره و عنوان کرد: در سال ۱۹۲۱ و پیمان مودت ایران و شوروی بعد از جنگ داخلی و کمونیسم جنگی در شرایط فروپاشی اقتصادی نظام نوپای کمونیستی منعقد شد و ۱۹۴۰ نیز به همین ترتیب و در شرایطی که شوروی نگران درگیری در جنگ است این توافق انجام شد.
این استاد دانشگاه گفت: رژیم حقوقی دریای خزر یک مسئله حقوقی نیست و رژیم حقوقی دریای خزر یعنی تعیین تکالیف از یک سو و وظایف کشورهای ساحلی این دریا ماهیتا مسئلهای سیاسی است و ارتباط مستقیم با موازنه قدرت در این منطقه دارد.
وی افزود: ما شاهد امضای کنوانسیون در ۱۲ اوت ۲۰۱۸ و در آستانه احیای سیاستهای یکجانبه گرایانه قلدرمابانه دولت ترامپ علیه ایران هستیم.
این استاد دانشگاه بیان کرد: جای آقای مهدی صفری رئیس اسبق دبیرخانه خزر و مذاکره کننده ارشد ایران در دولت اصلاحات خالی است که بیاید توضیح دهد، چه شد ما از سهم ۱۸ درصد و ۱۰ درصد جمهوری اسلامی به توافق فعلی رسیدیم؟ که درست است ادعا می شود مسئله سهم ایران را مسکوت گذاشته، ولی بر توافقهای غیرقانونی و غیرحقوقی و دوفاکتوی کشورهای بلوک یک و دو خزر صحه گذاشته است.
وی به روند تحولات سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۸ اشاره کرد و گفت: تحولات در این دوره فراز و نشیبهایی را پیش روی ما قرار میدهد که تابع موازنه قدرت در این منطقه است. زمانی که دولت اصلاحات روی کار بود زمانی که دولت احمدینژاد به قدرت رسید و رویکرد تهاجمی و ضد غربی در سیاست خارجی حاکم شد و بعد دولت اعتدال و انتظار شکل گیری یک رویکرد متعادل و متوازن در سیاست خارجی ایران به گونهای که برای ایران توان چانه زنی در این منطقه را فراهم کند.
این کارشناس مسائل خزر بیان کرد: متناسب با رویکردهای حاکم بر سیاست خارجی آثار این تحول را در مذاکرات دریای خزر و فرآیند شکل گیری رژیم حقوقی دریای خزر میبینید. بارها در مجلس به آقای صفری میگفتم شما پشت میز مذاکره دریای خزر کف بسته نشستید، چرا که کشورهای ساحلی میدانند وضعیت شما در مواجهه با نظام بینالملل چیست.
به گزارش فارس، الهه کولایی اضافه کرد: هر پژوهشگر منصف به منابع و دورههای مختلف مذاکرات در سطوح مختلف مراجعه کند شاهد خواهد بود، در اولین نشست سران که آقای خاتمی به عشق آباد رفت و در برابر زیاده خواهی آقای صفر مراد نیازوف که در پی تحمیل خط موهوم (حسینقلی - آستارا) بوده است در آن نشست در برابر آن زیادهخواهی، آقای خاتمی و تیم مذاکره کننده ایرانی حتی حاضر به صدور یک جمله به عنوان حاصل نشست عشق آباد در سال ۲۰۰۲ نشدند، چون در آن دوران جورج بوش پسر ایران را محور شرارت خوانده بود و تصور سران خزر این بود که ایران در موضع ضعف به این فرمول ۱+۴ تن خواهد داد و کوتاه خواهد آمد و آقای خاتمی و مجلسی که پیگیر این قضیه بود، در برابر این زیادهخواهی کوتاه نیامدند.
وی گفت: بعد در سال ۲۰۰۷ (مهر ۱۳۸۶) آقای متکی وزیر خارجه ایران میگوید سهم ایران هیچگاه بیش از ۱۱ درصد نیست، چیزی که منتشر و مانند تیری از چله رها شد که وزیر خارجه ایران میگوید سهم ایران ۱۱ درصد بوده تا اینکه به نشست آکتائو رسیدیم و در شرایط احیای تحریمها علیه ایران، توافقی که سه سال پیش شکل گرفته بود و در شرایط ناکام ماندن برجام و بازسازی و برگرداندن تحریمهای ظالمانه و غیرمنصفانه و غیرحقوقی آمریکا تحت زمامداری ترامپ علیه مردم ایران، بالاخره این کنوانسیون امضا شد.
کولایی بیان کرد: وظیفه ما در جامعه مدنی و سیاسی این است ایرادات توافق را یادآور شویم که تصمیم گیران و مجریان با توجه به این یادآوریها وظایف خود را در دفاع از مردم به خوبی انجام دهند.
کولایی در پاسخ به پرسشی گفت: با تحریک احساسات و عواطف نمیتوانیم انتظار داشته باشیم رویکرد خردورزانه و خردمندانه در روابط ما با کشورهای دیگر حاکم شود، آن هم در منطقهای که ظرف یکی دو دهه گذشته بسیاری از رقبای ما سعی کردند تصویر توسعه طلبانه غیرواقع گرایانه از کشور ما ارائه کنند، برای اینکه بین ما و کشورهای همسایه شکاف بیندازند.
وی افزود: اگر میبینیم اتحادیه اروپا مجموعهای از کشورها را در یک نهاد فراملی قرار میدهد چون سازوکارهایی را داشته است. چرا در آسیا و آمریکای لاتین تجربه اتحادیه اروپا موفق نبود؟ بعد از فروپاشی شوروی و در سال ۱۹۹۲ ایران پیشنهاد تشکیل شورای ساحلی کشورهای حاشیه خزر را داد، چرا این کمیتهها دنبال نشد و این همکاریها محقق نشد؟ با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشود.
کولایی همچنین گفت: کشورهای ساحلی خزر تا ۱۹۹۴ که بحث قرارداد باکو مطرح نبود، خیلی به بحث رژیم حقوقی توجه جدی نداشتند.
این کارشناس مسائل خزر اضافه کرد: حقوق بین الملل و نظام بینالملل از اجرای استانداردهای دوگانه رنج میبرد. آیا حقوق بشردوستانه و جنایات دولتها در سرزمینهای خود را مهار کرده است؟ آیا این همه دستاوردهای قابل افتخار حقوق بینالملل توانسته نظامهای دیکتاتوری را حداقل در منطقه ما مهار کند؟
وی گفت: خودمان را گول نزنیم. قرارداد ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ مفهومش تن دادن دولت شوروی به حقوق ملت ایران نیست. دولت شوروی با دولتهای بسیاری این توافقات را امضا کرد.
کولایی ادامه داد: واقعیت قدرت در نظام بینالملل ضرورتا در توافقنامههای حقوقی انعکاس نمییابد خودمان را با پیچیدگیهای مناسبات قدرت در جهان نزدیک کنیم. وقتی آقای خاتمی در نشست با علی اف کلمه مازندران را به کار برد، رئیس جمهور آذربایجان خواست جلسه را ترک کند. چرا بخواهیم تصویر ما در منطقه از دولت متعهد به حسن همجواری و ... به یک تصویر دیگر تبدیل شود؟
این استاد دانشگاه گفت: اگر ما ایرادی به کنوانسیون داریم که از صدر تا ذیل مسائل زیادی را میتوان مطرح کرد از جمله پذیرش ساخته شدن خط لوله توسط آذربایجان و ترکمنستان، بحثمان را در چارچوب حفظ کنیم. خواهش من این است تفسیرهای حقوقی پذیرفته شده را به گونهای که به توسعه روابط ما در منطقه کمک کند، مدنظر قرار دهیم.
کولایی بیان کرد: بعد از فروپاشی شوروی خیلی آمریکاییها و اسرائیلیها تلاش کردند شاید دولت روسیه غربگرا نیز این تصور را درباره ایران یک دوره داشت که ایران عامل تهدید و بی ثباتی در منطقه است، این تصویر تغییر کرد و نمیتوانیم به تغییر در نگاه منطقهای روسیه توجه نکنیم.
وی گفت: وقتی دولت روسیه که با ما همراهی کرد دید نمیتواند جلوی آذربایجان و قزاقستان را بگیرد سیاست خود را تغییر داد و سراغ تقسیم رفت و در سال ۱۹۹۸ با قزاقستان بخشی از زیربستر مناطق شمالی را تقسیم کرد در ۲۰۰۱ با دولت آذربایجان و در سال ۲۰۰۳ این توافق را سه جانبه کردند، این اتفاق افتاد در همان حال که همیشه گفتهایم قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ به قوت خود باقی است. آیا دولتی که تحریم میشود میتواند از حقوق خود دفاع کند؟
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: فضای منطقه خزر تغییر کرده است.
کولایی اضافه کرد: مسائلی که در حوزه خزر با آن مواجهیم خواه ناخواه بخشی از کارکردهای دیپلماسی ما را به نمایش میگذارد.
وی گفت: چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، هر زمان که دولت روسیه نسبت به نوع تنظیم روابط ما با غرب به آرامش خاطر رسیده فشار افزایش پیدا کرده است. در سوریه نیز این مسائل را تجربه کردیم. بحث خزر جدید نیست و بحث خزر جزیره در سیاست خارجی ما نیست. بخشی از مسائلی است که در این حوزه با آن روبرو هستیم، کشورها باید در برابر وزن ژئوپلتیکی ما به خواستهها و منافع ما در یک بازی متوازن تن بدهند.
کولایی افزود: وقتی ما چنین بازی را نداشته باشیم نباید توقع داشته باشیم دیگران حال ما را رعایت و حقوق ما را در نظر داشته باشند. امروز بحث روسیه و امتیاز دادن به روسیه نیست.
وی با بیان اینکه در مورد منابع انرژی در خزر زیاد شنیدهاید، یادآور شد: آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان محصور در خشکی هستند، چرا یک خط لوله از ایران عبور نکرده است، چون سیاست آمریکا انزوای ایران است و اینکه هیچ خط لولهای از ایران عبور نکند به جای آن ترکیه میشود مسیر انتقال خطوط مختلف انرژی؛ یعنی ما نمیتوانیم رژیم حقوق خزر را از ژئوپلتیک ایران و از بازی خط لولهها در منطقه پیرامون خزر جدا کنیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: آمریکا طالبان را در افغانستان به قدرت میرساند چون ایران را دور بزنند و خط لولهای که از ترکمنستان به سمت پاکستان و هند برود راهش را از مسیر افغانستان باز کند، خط لوله تاپی که هنوز بحثش مطرح است.
وی گفت: رژیم حقوقی دریای خزر را از ژئوپلتیک ایران جدا نکنیم و از نیاز این کشورهای کوچکتر و از نقشی که روسیه برای ابرقدرت انرژی قائل است، جدا نکنیم. هر چه رابطه ایران با غرب تیرهتر، بهره و موقعیت برای روسیه بیشتر.
این استاد دانشگاه پرسید: چند خط لوله از کشور ما کشیده شده است؟ ما نباید دنبال سوآپباشیم، چرا نباید دنبال خط لوله باشیم؟
کولایی بیان کرد: ما باید با روسیه روابط گسترده و متوازن داشته باشیم. هر زمان که از داراییهای خود استفاده کردیم قدرتهای دیگر باید به ما باج دهند.
وی اضافه کرد: وقتی این کنوانسیون در آستانه تحریم ایران تصویب میشود، معنایش این است که کشورهای منطقه به خوبی میدانند از این وضعیت به نفع خود استفاده کنند. چرا نباید به مراجع بینالمللی این تقاضای بر حق خود را ارائه دهیم.
کولایی در پایان گفت: امیدوارم با نقد و ارزیابی جامعه مدنی، جامعه سیاسی بتواند تکالیف خود را به خوبی انجام دهد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر