واقعیت این است که برخی دولتمردان آنطور که باید و شاید نتوانسته‌اند به وظایف خود عمل کنند و همین امر سبب شده تا امروز خود را گرفتار استیضاح و رئیس‌جمهور را برای سوال راهی مجلس کنند. البته بسیاری نیز معتقدند که حسن روحانی بسیار پیش از این باید دست به تغییراتی گسترده در دولت می‌زد، اما به هر نحو این مهم انجام نشده و رئیس‌جمهور باید خود پاسخگوی نمایندگان مجلس باشد. البته عملکرد نمایندگان در جریان استیضاح وزیر کار نیز نشان داد که عده‌ای از آنها نیز دغدغه مردم و منافع ملی ندارند و صرفا به فکر امتیاز گرفتن برای خود و حوزه انتخابیه هستند. قضایای مدرسه فیضیه قم نیز نقطه سیاهی در پرونده عملکردی برخی وزارتخانه‌ها مثل وزارت کشور بود که نتوانست این مراسم را به نحوی جمع کند. گرچه برخی معتقدند از وزیری که انتخابات را آنطور برگزار می‌کند چندان انتظاری نیست که در قم رئیس‌جمهور را تهدید به مرگ کنند اما وی بگوید به وزارت کشور مربوط نیست و ما به فیضیه وارد نمی‌شویم. همین سائل سبب شده تا در هفته جاری طرح استیضاح رحمانی فضلی کلید بخورد ولو اینکه رئیس مجلس با آن مخالف باشد. برای بررسی حضور رئیس‌جمهور در مجلس، استیضاح وزیر کشور، اتفاقات قم و آنچه در سپهر سیاست ایران می‌گذرد، «آرمان» با مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

 

نظرات متفاوتی در باب طرح سوال از رئیس‌جمهور شنیده می‌شود؛ با توجه به اصرار چندباره نمایندگان و سخنان اخیر آقای روحانی در ارتباط با غیرقانونی بودن و عدم زمان بندی مناسب برای سوال؛ ارزیابی خود را از تاریک و روشن‌های سوال از رئیس‌جمهور بفرمایید؟

 

من در گفت‌وگوی دیگری نیز گفتم که ‌ای‌کاش خود آقای روحانی که ما چند بار پیغام فرستادیم در جلسه‌ای علنی در جمع نمایندگان حاضر می‌شد، صحبت‌های نمایندگان را می‌شنید و پاسخ می‌گفت و کار به اینجا نمی‌کشید. اما به نظر من اکنون نیز سوال، استیضاح تحقیق و تفحص و تذکر جزء حقوق نمایندگان در بعد نظارتی است. نمایندگان به هر حال غیر از رأی اعتماد به وزرا دو وظیفه اصلی دارند که یکی بحث قانونگذاری و دیگری بحث نظارت است. در بعد نظارتی ابزار نمایندگان سوال، استیضاح، تحقیق و تفحص و... است ،لذا نباید به مجلس خرده گرفت که چرا سوال و استیضاح می‌کنید. من معتقدم مجلسی که باید در رأس امور باشد حتما باید از این ابزار نیز به‌خوبی استفاده کند. البته اینجا چند نکته وجود دارد. زمانی است که نماینده‌ای خواهان امتیاز از وزیر است و وقتی بدان امتیاز نمی‌رسد به سمت سوال و استیضاح پیش می‌رود. از این جهت سوال و استیضاح بدین نحو چندان مطلوب نیست، چراکه اینجا بحث امتیاز گرفتن است. حال فرض بر این است که اینجا امتیازگیری شخصی نیست و نماینده برای حوزه انتخابیه امتیاز می‌خواهد. متاسفانه وزرا هم بعضا به این مساله دامن می‌زنند و برخی نمایندگان نیز فکر می‌کنند اگر وزیر نمی‌گذارد او را استیضاح کنند تکه‌ای از کیک بیت‌المال را برای منطقه خود کنده و ببرند. البته این فاجعه است که کسی بخواهد به خاطر مسائل شخصی پیگیر چنین مسائلی باشد. بخش دیگری از سوال یا استیضاح جریانی یا جناحی است. بدین منظور که برخی نمایندگان دنبال این هستند که خط اصولگرایی را دنبال کنند و می‌بینند مثلا فلان وزیر اصلاح‌طلب است و بدین خاطر او را در تنگنا قرار دهیم یا برعکس وزیر اصولگرا است و اصلاح‌طلبان جریانی عمل می‌کند. به نظر من این مساله نیز نباید در مجلس مدنظر باشد. البته من معتقدم اگر می‌شد کشور ما به سمت احزاب پارلمانی پیش می‌رفت اشکالی نداشت که حزبی بر اساس خواسته‌های خود حزب مقابل را استیضاح کند. متاسفانه اکنون در مجلس فراکسیون حزبی نداریم، اما جریان جناحی داریم. نوع سوم سوال بحث دغدغه منافع ملی و مصالح عمومی و مطالبات مردم است. من می‌گویم مقدس‌ترین نوع سوال همین نوع سوم است. نه به‌خاطر جریان سیاسی و امتیاز گرفتن بلکه دغدغه مشکلات مردم سوال پرسیده می‌شود. دوستان بعضا اشکال می‌گیرند که نمایندگان تهران چرا سوال از رئیس‌جمهور را امضا نکردند. حقیقتا احساس ما این است که این سوال از رئیس‌جمهور از نوع اول نیست و شک داریم که از نوع سوم یعنی دغدغه منافع ملی باشد. جریاناتی که در مجلس با آتش زدن و پاره کردن برجام نمادین، دلواپسانه عمل کردند، اکنون جلودار سوال از رئیس‌جمهور هستند. در این راستا ما هیچ وقت در زمین بازی که دلواپسان طراحی کرده‌اند نخواهیم رفت. البته عنوان سوال از رئیس‌جمهور وضعیت قاچاق کالا، مسائل مربوط با ارز و مشکلات اقتصادی و معیشتی است. در واقع ظاهر سوال دغدغه مردم است که خیلی هم خوب است اما می‌دانیم در پس آن دغدغه جناحی، مسائل سیاسی و باندی امضاکنندگان قرار دارد. لذا ما ترجیح دادیم که رئیس‌جمهور در جلسه‌ای غیرعلنی می‌آمد و به این مسائل پاسخ می‌داد. حال معتقدیم که چه به‌خاطر امتیاز گرفتن، جریانات سیاسی یا مصالح مردم نمایندگان از این اختیارات استفاده می‌کنند و حق دارند. توصیه ما این است که به سمت دغدغه مردم حرکت کنند، اما باید این حق را به هر نحوی به رسمیت شناخت.

 

چندی پیش معاونت پارلمانی رئیس‌جمهور سوال را وارد ندانست و اشکال شکلی و حقوقی به آن وارد کرد، ارزیابی شما از انصراف نمایندگان از سوال و سپس انصراف از انصراف چیست؟

 

البته این خیلی بد است؛ استدلال معاونت پارلمانی این است که عده‌ای امضا کردند؛ سپس انصراف دادند و پس از آن دوباره از انصراف خود انصراف دادند. از لحاظ بحث عرفی کار خوبی نبود، گرچه اینکه گفته می‌شود در رویه‌های حقوقی و قضائی انصراف از انصراف مسموع نیست، در وظیفه نمایندگی مطرح نمی‌شود. من معتقدم که نمایندگان یا سوال و استیضاحی را امضا نکنند یا اگر امضا کردند پای آن بایستند. حال اگر نماینده دولت به سوالات پاسخ داد و نماینده قانع شد این کار بعد که پس از قانع شدن و انصراف از سوال مجددا بخواهد از انصراف خود انصراف دهد خیلی بدتر است. استدلال دولتی‌ها نیز این است که برخی انصراف از انصراف دادند؛ گرچه همین نیز مانع نمی‌شود، چراکه تا زمانی که اعلام وصول از سوی هیأت رئیسه صورت نگیرد نماینده حق دارد که امضای خود را پس بگیرد یا تمکین کند. ضمن اینکه اعتقاد دارم رئیس‌جمهور باید از این فرصت برای خود استفاده کند و نقاط ابهامی که در بحث‌های کلان سیاست‌های اقتصادی کشور مغفول مانده برای مردم تشریح کند، اما اینکه بگوییم سوال از رئیس‌جمهور منجر به استیضاح خواهد شد من معتقدم که بحث استیضاح و سپس عدم کفایت سیاسی دو سوم رأی نمایندگان را باید داشته باشد. یعنی ۱۸۴ نفر باید بگویند که از پاسخ رئیس‌جمهور قانع نشدیم که در این مجلس بعید است. پیش‌بینی من این است که در نگاه بدبینانه ۱۲۰ نفر بر موضع خود ایستادگی کنند. فلذا این طرح با سوال و جواب خاتمه خواهد یافت.

 

به نظر شما رئیس‌جمهور آنطور که گفته در مجلس حقایق را خواهد گفت یا مثل گذشته در راستای تعامل با مجلس و گذر از این سوال سخن می‌گوید؟

 

دولت که با مجلس تعامل دارد؛ آقای روحانی خود مجلسی بوده و تعامل با مجلس را به‌هم نخواهد زد و بالاخره در حد ضرورتی که خود تشخیص دهد پاسخ می‌دهد. حال اینکه چه میزان از ناگفته‌ها را بگوید نمی‌دانم، اما ما به عنوان اینکه برای برآمدن این دولت کار کردیم؛ حاضریم در این موضوع نیز به آقای روحانی در صحن علنی کمک کنیم؛ البته به این شرط که دفتر رئیس‌جمهور از ما کمک بخواهد.

 

در صحبت‌هایتان به انواع استیضاح و سوال اشاره کردید؛ ما در جریان استیضاح آقای ربیعی شاهد دسته اول بودیم که به وضوح به دنبال امتیازگیری بودند و شاید به قول وزیر اگر امتیازاتشان داده می‌شد اکنون ربیعی وزیر بود این نوع عملکردها مجلس را تخریب نمی‌کند؟

 

اینکه هر دوره سطح مجلس ما نسبت به دوره قبلی تنزل دارد فقط به همین دلیل است که نمایندگان بخشی‌نگر می‌شوند و حوزه انتخابیه را به مصالح کشور اولویت می‌دهند. البته خود دولتمردان بدشان نمی‌آید و برای سرپوش گذاشتن بر کم‌کاری و تخلفات کاری خود حاضرند برخی امتیازات را به برخی از نمایندگان بدهند و نمایندگان را به خود وابسته کنند. این امر نا‌مطلوبی است که باید جلوی آن گرفته شود؛ البته این مساله دو طرفه است، به نحوی که هم نمایندگان مقصرند و هم اینکه وزرا آنها را عادت داده‌اند. اکنون شرایط به گونه‌ای است که نماینده‌ای که سطحش از وزیر بالاتر است، پشت در اتاق وزیر چند ساعت می‌ماند تا وقت ملاقات به او داده شود و امتیازی بگیرد. من وقتی این مساله را می‌بینم یا می‌شنوم اعصابم به‌هم می‌ریزد که چرا باید یک نماینده بدین حد سطح خود را پایین بیاورد؟ نمایندگان باید در راستای حل مشکلات مردم قدم بردارند.

 

با توجه به عملکردهای وزیر کشور در مسائلی چون برگزاری انتخابات؛ انتصابات در استانداری‌ها و فرمانداری‌ها و اینکه بسیاری از بزرگان سال‌ها پیش این رئیس‌جمهور را از به‌کارگیری آقای رحمانی فضلی برحذر داشتند روند استیضاح وزیر کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

اتفاقا در استیضاح آقای رحمانی فضلی من ندیدم کسی از نمایندگان دغدغه شخصی و منطقه‌ای داشته باشد. البته ممکن است از این ۲۵ نفری که استیضاح را امضا کردند یکی دو نفر نیز به دنبال مسائل منطقه خود باشند، اما اعتقاد من این است که استیضاح کنندگان عموما دغدغه ملی دارند. خود من یکجا که از وزارت کشور استاندار، فرماندار یا بخشدار خواستم یا تقاضایی نداشته‌ام. البته سر استیضاح آقای ربیعی می‌گفتند جریان لرها علیه جریان آذری‌ها فعالیت می‌کنند، اما در استیضاح آقای رحمانی فضلی چنین چیزی وجود ندارد. در این استیضاح آذری، لر و کرد اصلاح‌طلب، اصولگرا و معتدل هستند. دغدغه ما توسعه سیاسی کشور است. برخی می‌گویند مردم مشکلات اقتصادی زیادی دارند و شما به فکر توسعه سیاسی هستید. اتفاقا یکی از ریشه‌های مشکلات اقتصادی ما بدین خاطر است که توسعه سیاسی در کشور شکل نمی‌گیرد. ما اگر واقعا در این کشور حزب داشته باشیم به معنای اینکه انتخاباتمان حزبی باشد گام بسیار بلندی در راه توسعه سیاسی برداشته‌ایم. جالب اینکه سیستم انتخابات در افغانستان و پاکستان و ترکیه بسیار بهتر از ماست. من چندی پیش برای نظارت انتخابات ترکمنستان رفته بودم و دیدم که آنجا احزاب محور کار انتخاباتند، اما در اینجا اصلا به احزاب بها داده نمی‌شود. جالب است وزیر کشور به کمیسیون آمده می‌گوید ما ۲۰۰ پروانه جدید هم صادر کردیم که من گفتم شما ۲۰۰۰ پروانه صادر کنید، اما با پروانه صادر کردن توسعه سیاسی شکل نمی‌گیرد. باید چند حزب بتوانند اکثر کرسی‌ها را به‌دست بگیرند. اکنون از ۲۹۰ کرسی مجلس کدام حزب در پارلمان فراکسیون دارد همین امر نشان می‌دهد چه میزان توسعه سیاسی داریم. قانون احزاب در مجلس نهم نوشته شده که چه کسانی از قوای ۳گانه باشند و نمایندگان احزاب هم۲نفر باشند، اما بدون حق رأی که این توهین به احزاب است. همین ۲۰۰ پروانه‌ای که دادند بدون حق رأی به چه دردی می‌خورد؟ یکی از محورهای ما توسعه سیاسی مثل لایحه جامع انتخابات است. نصف عمر مجلس دهم رفت، اما هنوز قانون انتخابات ما چنان است که تعداد زیادی از چهره‌های سیاسی شناخته شده از گردونه انتخابات کنار گذاشته می‌شوند. باید شکل و شمایلی به این قانون داده شود. هنوز در شرح، تفسیر و توضیح رجال سیاسی به ثبات نرسیده‌ایم. یکی از کارمندان شهرداری از شهرداری می‌آید و ثبت نام می‌کند و رجل سیاسی محسوب می‌شود، آقای دیگری از دستگاه قضا ثبت نام می‌کند و رجل سیاسی حساب می‌شود، اما کسی که عمری در کار سیاست بوده، رجل سیاسی شناخته نمی‌شود. البته بحث من شخصی نیست و کلا باید قانون اصلاح شود. چرا مثلا شورای نگهبان کلا ۲۰ روز وقت داشته باشد که بخواهد چند هزار پرونده را بررسی کند. خوب زمان بیشتری بدهند و شخص را بخواهد تا از خود دفاع کند. البته توسعه سیاسی ۱۲محور دارد. در بحث تقسیمات کشوری قانون وجود دارد، اما اجرا نمی‌شود. در بحث آسیب‌های اجتماعی چند نهاد وجود دارد و رئیس آن وزیر کشور است، اما این آسیب‌ها کاهش پیدا می‌کند؟ اصلا چه برنامه‌ای برای آسیب‌های اجتماعی دارند؟ هنوز که هنوز است، حدود ۱۵ هزار نفر فقط در تهران معتاد متجاهر وجود دارد. بحث مربوط به کولبرها، پدیده شاندیز، موسسات مالی و اعتباری که گرچه ارتباطی با وزارت کشور ندارند اما نتوانستند تجمعات مربوط به این مسائل را جمع کنند. مسائل و حاشیه‌هایی که درباره نظارت‌ها و کنترل اجتماعی تحت عنوان گشت ارشاد یا امر به معروف، به وزارت کشور مربوط است.

 

اتفاقات پیش آمده در مدرسه فیضیه قم، شعارها و تابلو نوشته‌ها حواشی زیادی ایجاد کرد، اما هیچ نهادی مسئولیت مستقیم این اتفاق را نپذیرفت و حتی وزارت کشور نیز که شخص وزیر رئیس شورای امنیت کشور است، از خود سلب مسئولیت کرد. ارزیابی شما از این واقعه و تاثیر آن در استیضاح وزیر کشور چیست؟

 

مسائلی که در قم پیش آمده بسیار جالب است، چراکه اگر ما به عنوان یک حزب بخواهیم تجمع داشته باشیم باید اداره اماکن حضور داشته باشد، پلیس امنیت مجوز دهد و... اما همین‌ها می‌گویند ما نمی‌توانیم داخل فیضیه برویم. من می‌گویم آنهایی که در قم چنین تجمعی برگزار کردند نباید مجوزی داشته باشند؟ حداقل شعارهای کنترل شده بدهند. البته وزارت کشور که خیلی راحت می‌گوید به ما مربوط نیست، اما در جای خود می‌دانم چه کسانی در قم، چگونه از طریق فرمانداری هماهنگی کردند. جالب اینکه در پایه چوب پلاکاردها نوشته شده که لطفا بعد از مراسم برگردانید. همین نکته نشان می‌دهد که اینها سازمان‌دهی شده است. این مساله را وزارت کشور نباید بفهمد یا بالاتر از آن وزارت اطلاعات نباید بررسی کند که اینها چه کسانی هستند؟ آیات نوری همدانی و مکارم شیرازی و جامعه مدرسین تجمع در قم را محکوم کردند، اما وزارت کشور می‌گوید به ما مربوط نیست. وقتی وزیر کشور به راحتی خود را از چنین حادثه مهمی مبرا بداند، عملکردش روشن‌تر می‌شود. ما معتقدیم در درگیری‌های دی ماه سال گذشته نیز خیلی بهتر می‌توانست عمل شود یا در مساله اخیر در گوهردشت کرج نیز همینطور. اگر موانعی ایجاد نکنند قرار است که ۴شهریور استیضاح وزیر کشور اعلام وصول شود. دوشنبه گذشته نمایندگان و وزیر کشور در کمیسیون حاضر شدند و قرار شد که در اولین جلسه که یکشنبه استیضاح اعلام شود.

 

بسیاری معتقدند در استیضاح وزیر کشور؛ به جهت همراهی و دوستی رئیس مجلس با وی به هر نحوی وزیر به سلامت از این استیضاح خارج خواهد شد؛ ارزیابی شما چیست؟

 

ما در جلسه غیرعلنی هم که تذکر دادیم آقای لاریجانی گفت که ما مخالفیم که این بحث مطرح شود و تاجایی که بشود نمی‌خواهیم استیضاح سر بگیرد. البته برخورد ایشان در خصوص استیضاح آقای ربیعی و رحمانی فضلی فرق می‌کند. جالب این است که آقای رحمانی فضلی پس از ۴ هفته به کمیسیون افتخار بخشید که جواب بدهد، اما جلسه‌ای که کمیسیون اجتماعی برای آقای ربیعی تدارک دیده بود و وی به جهت سفر به استان سمنان نتوانست شرکت کند، کمیسیون اجتماعی دیگر اجازه حضور نداد و بلافاصله اعلام وصول شد.

 

در پنجشنبه پرحاشیه قم شعارهایی داده شد که جدای از هدف قرار دادن دولت و تهدید علنی رئیس‌جمهور به شائبه‌هایی از برخی وقایع نیز دامن زد، به عنوان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس بگویید آیا این کمیسیون برای تحلیل این واقعه چاره‌اندیشی کرده است؟

 

من در دو روز متوالی خودم در مجلس تذکر شفاهی داشتم، روز یکشنبه اصل موضوع را مطرح کردم که وزارت اطلاعات و وزارت کشور پیگیری کنند، چون صدای مراجع نیز در آمده است. البته این حادثه ۳ وجهی است. یک وجه آن اینکه واقعا شأن علما و طلاب چنان شده که شعارهای سطحی، دم‌دستی و پیش پا افتاده را مطرح کنند که‌ «ای آنکه مذاکره شعارت؛ استخر فرح در انتظارت!» انتظار ما از علما و طلاب بالاتر از این بوده است. البته آنها نیز آزادند که مثل دانشگاها‌ تجمع داشته باشند، اما سطح کار خود را نباید اینقدر پایین بیاورند که جلوه دهنده سطح گروه پایداری‌چی دلواپسی باشد که از آنها حمایت می‌کند. بُعد دیگر ماجرا تهدید رئیس‌جمهور است، این شعار چنین معنایی دارد که رئیس‌جمهور اگر تن به مذاکره بدهد، به نحو دیگری با وی برخورد خواهد شد. بُعد سوم نیز اتهام سنگینی است که موجب ناراحتی صریح آیات عظام شده است و به مسائل دیگری اشاره ضمنی دارد. به نظر من این مساله قابل بررسی است، اما فکر نمی‌کنم مجلس ورود کند.

 

برخی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب بر این عقیده هستند که در انتخابات مجلس ۹۸ برخلاف ۹۴ عمل خواهیم کرد، تحلیل شما از ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات ۹۸ چیست؟

 

یکی از دلایلی که ما دیگر در شورای سیاست گذاری اصلاح‌طلبان شرکت نکردیم همین مساله بود که واقعا انتقاد داشتیم. ما می‌گوییم به جای شخص محوری باید احزاب محوریت داشته باشند و نادیده گرفته نشوند که نقطه اختلاف ما با شورای عالی نیز همین است. ۱۵۸ نفر در روز اول مجلس با ما عکس یادگاری گرفتند، اما ۴۰، ۵۰ نفر زنبیل یادگاری جای دیگری گذاشتند. این عملکرد بد است و باید کسانی را بفرستیم که معلوم شود از کدام حزب هستند. اگر جایگاه و خاستگاه هر فرد در ارتباط با حزب متبوع خود مشخص باشد راحت می‌توانیم حزب را مواخذه کنیم. به همین دلیل گفتیم باید پارلمان اصلاحات شکل بگیرد. البته ممکن است که تعدادی از اشخاص نیز باشند اما آن اشخاص نیز باید در قالب حزب عمل کنند. راه برون‌رفت از مشکلات کشور حزب است. امروز شیوه حکومت مطلوب در جهان دموکراسی است. مهم‌ترین شاخص دموکراسی انتخابات آزاد و مهم‌ترین شاخص انتخابات آزاد رقابت است، مهم‌ترین شاخص رقابت نیز وجود احزاب است. وزیر کشور می‌گوید که خانه احزاب داریم؛ مگر الان زمان آقای نجار وزیر احمدی‌نژاد است که به رخ بکشند و بگویند الحمدا... خانه احزاب باز است؟ بحث من این است که چقدر انتخابات حزبی است.

 

مباحث متفاوتی از چگونگی کارکرد پارلمان اصلاحات و جایگاه آن مطرح شده که برخی آن را مقابل شورای عالی و عده‌ای دیگر نهاد بالادستی می‌پندارند. جزئیات این پارلمان را شرح دهید؟

 

در پارلمان اصلاحات هیچ اشاره‌ای به شورای سیاستگذاری نکرده‌ایم و معتقدیم دوران شورای سیاستگذاری سر آمده است. پارلمان اصلاحات باید بالاترین نهاد تصمیم‌گیری باشد. کلیات این طرح قبلا تصویب شده و جزئیات آن باید آماده شود که ظرف ۲ ماه به شورای هماهنگی داده شود که مورد تصویب قرار بگیرد. البته موسس و تصویب کننده این طرح شورای هماهنگی است و شورای عالی در این طرح دخالتی ندارد. رئیس دولت اصلاحات نیز موافق این طرح است واگر نظری داشته باشد می‌گوید.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.