ماجرای عجیب دزدی ۵۰ میلیونی از یک معلم ادبیات
وی گفت: بعد از ازدواج فرزندانم، به تنهایی در خانه ویلاییام در شمال تهران زندگی میکنم. ساعت ۸ صبح امروز سه مرد ناشناس از طریق موتورخانه وارد خانهام شدند. آنها تهدید کردند که هر چه پول دارم در اختیارشان قرار دهم اما چون معمولاً من پولها و طلاهایم را در بانک نگهداری میکنم به آنها گفتم که پولی داخل خانه نیست. آنها باور نکردند و تمام خانه را زیر و رو کردند.
او ادامه داد: آنها وقتی پولی در خانه پیدا نکردند گفتند باید به بانک بروم دو نفر از آدم ربایان با من آمد و یک نفر از آنها داخل خانه ماند. وقتی وارد بانک شدم به نحوی به رئیس بانک گفتم که این دو نفر آدم ربا هستند ولی او باور نکرد. به خاطر نوع حساب بانکی که داشتم نتوانستم از حسابم پول برداشت کنم. به همین دلیل به دخترم زنگ زدم و از او خواستم به حسابم پول واریز کند. او هم ۵۰ میلیون تومان واریز کرد و من هم پولها را به آدم ربایان دادم. آنها تهدید کردند که اگر این پول را به آنها ندهم خانهام را به آتش میکشند وهمدستشان به همین خاطر در خانه ویلاییام مانده است. بعد از دریافت ۵۰ میلیون تومان آنها مرا رها کرده و گریختند.
با شکایت این دبیر ادبیات پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات برای دستگیری آدم ربایان ادامه دارد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر