دکتر مهدی تقوی در گفتگو با خبرنگار جماران، درباره سخنانی که برخی شخصیت‌ها درباره لزوم تغییر نگرش تیم اقتصادی دولت مطرح می‌کنند، گفت: حرف‌هایی که برخی افراد می‌زنند، اقتصادی نیست. باید از آن‌ها پرسید تغییر نگرش تیم اقتصادی دولت به چه معناست؟ آن‌ها باید ابتدائاً بگویند؛ اقتصاد ایران چه مسؤله‌ای دارد که آقای روحانی و کابینه اش، نتوانسته یا توانستند آن را حل کنند؟

تیم اقتصادی آقای روحانی در مقایسه با تیم آقای احمدی نژاد بهتر عمل کرده است

وی افزود: بی تردید تغییر نگرش در این موضوع بی معناست. اگر بخواهیم آقای روحانی را با احمدی نژاد مقایسه کنیم، رئیس جمهور فعلی، شوکی مثبت به اقتصاد وارد کرد. به تعبیری دیگر، تیم اقتصادی آقای روحانی در مقایسه با تیم آقای احمدی نژاد بهتر عمل کرده و تورم ۴۰ درصدی را تک رقمی و نرخ رشد منفی را به رشد چهار درصد تبدیل کرد. از لحاظ سیاسی نیز، آقای ظریف بود که در مذاکره با آمریکا و اروپا، برجام را امضا کرد و موجب کنارگذاشتن بخشی از تحریم‌ها علیه کشور شد.

این اقتصاددان در ادامه گفت: بنابراین، عملکرد تیم اقتصادی روحانی خوب بوده و آقای ظریف علاوه بر اینکه وزیرخارجه خوبی است، به زبان انگلیسی مسلط است و همین امر کمک می‌کند تا وی بدون مترجم با طرف‌های مذاکره، صحبت کند. بدون شک، تیم اقتصادی آقای روحانی نسبت به تیم اقتصادی احمدی نژاد عملکردی بهتر داشته است. تیم دولت قبلی، تورم ۴۰ درصدی ایجاد کرد و با اقداماتش، نرخ رشد منفی را به همراه آورد.

وی با بیان اینکه، مردم عادی نمی‌توانند بگویند که اوضاع اقتصادی خراب‌تر شده است، گفت: آمار‌ها را باید بانک مرکزی و مرکز آمار ایران ارائه دهند. آنچه آمار‌های رسمی نشان می‌دهند، تورم زیر ۱۰ درصد و نرخ رشد مثبت است. ضمن اینکه باید عملکرد مثبت یا منفی رئیس جمهور را با دولت قبل از وی مقایسه کرد. برجام را وزیر خارجه دولت روحانی به سرانجام رساند. تنها مشکلی که وجود دارد، این است که رئیس جمهور آمریکا دیوانه‌ای بی سواد است و او در حال خرابکاری است؛ بنابراین مشکل ما در داخل نیست، بلکه عامل خارجی نقشی تعیین کننده دارد.

تقوی بیان کرد: تیم اقتصادی، متشکل از وزارت دارایی، بازرگانی، نفت و... است. این وزارت خانه‌ها کار خود را می‌کنند و آن‌هایی که از سوی رئیس جمهور به عنوان وزیر انتخاب می‌شوند، دارای تخصص و تجربه کافی هستند. برای نمونه، رئیس جمهور در چهارسال نخست خود، علی طیب نیا را به عنوان وزیر اقتصاد معرفی کرد که با آنکه جوان بود، اما فارغ التحصیل دانشگاه تهران بود و من نیز او را به خوبی می‌شناختم. از این رو، عملکرد خوبی هم داشت.

دولت باید اشکال کار را بیابد که چرا ارز تا این اندازه با افزایش نرخ مواجه بوده، این درحالیست که پول ملی در هیچ کشوری، تا این حد کاهش پیدا نمی‌کند. پایین آوردن نرخ تورم و بالابردن نرخ رشد، عملکرد خوب روحانی بوده است. اما افزایش قیمت ارز، عملکرد خوب دولت را تحت تأثیرقرار داده است.

قیمت ارز نباید تا این اندازه بالا می‌رفت

وی افزود:، اما امروز، با اینکه وزیر اقتصاد فعلی «اقتصاد» نخوانده، اما اگر ۴ الی ۵ مشاور اقتصادی خوب داشته باشد یا حتی یکی از معاونانش «اقتصاددان» خوبی باشد، از پس مشکلات اقتصادی برمی آید. من قیمت ارز را با دلار استرالیا از چندین ماه قبل رصد می‌کنم. در تاریخ ۲۳ اسفند سال گذشته، هر دلار استرالیا مبلغ ۳۸۵۰ بود؛ الان به مبلغ ۶۶۰۰ تومان رسیده است. بنابراین، قیمت ارز نباید تا این اندازه بالا می‌رفت، از این رو در اقتصاد دو تئوری برای کاهش ارزش پول ملی وجود دارد که علل آن را توضیح می‌دهد.

این اقتصاددان در ادامه گفت: نخست، نظریه برابری قدرت خرید است که می‌گوید اگر تورم شما نسبت به تورم آمریکا افزایش پیدا کند، ارزش پول ملی پایین می‌آید و تئوری دوم، نظریه پولی است که می‌گوید اگر مقدار افزایش حجم پول شما، بیشتر از افزایش پول آمریکا باشد، بازهم ارزش پول ملی پایین می‌آید. افزایش این شکلی قیمت ارز، نشان دهنده اشکال در اقتصاد ماست. این مسأله شوکی عجیب و غریب است که به اقتصاد وارد شده و در این فاصله کم، قیمت ارز تا این اندازه بالارفته است.

باید دید چه مسأله‌ای باعث کاهش ارزش ریال در کشور شده است؟

وی تصریح کرد: دولت باید اشکال کار را بیابد که چرا ارز تا این اندازه با افزایش نرخ مواجه بوده، این درحالیست که پول ملی در هیچ کشوری، تا این حد کاهش پیدا نمی‌کند. پایین آوردن نرخ تورم و بالابردن نرخ رشد، عملکرد خوب روحانی بوده است. اما افزایش قیمت ارز، عملکرد خوب دولت را تحت تأثیرقرار داده است. هیچکدام از مشکلاتی که امروز در زمینه ارز به وجود آمده، با آن تئوری‌هایی که من در دانشگاه تدریس می‌کردم، همخوانی ندارد. باید دید چه مسأله‌ای باعث کاهش ارزش ریال در کشور شده است؟

این اقتصاددان بیان کرد: ممکن است بانک مرکزی و دولت، پول زیاد چاپ و تزریق کرده باشند که آن، همان تئوری دوم یعنی «نظریه» پولی است. بدین معنا که هر زمان، بانک مرکزی زیاد پول چاپ کند، ارزش پول ملی پایین آمده و تورم ایجاد می‌شود. با اینکه نرخ تورم زیر ده درصد برای ایران خوب است، اما برای کشور‌هایی نظیر ایالات متحده آمریکا و کشور‌های اروپایی کمتر از سه درصد است.

اگر بانک مرکزی بتواند از درآمد‌های نفتی، دلار بیشتری به بازار عرضه کند، قیمت دلار کاهش پیدا می‌کند

وی گفت: دولت می‌تواند راحت‌ترین روش را برای حل مشکلات خود انتخاب کند و آن دستور به بانک مرکزی برای چاپ پول است، اما دولت امروز نفت را می‌فروشد و با تحویل دلار‌های حاصل از فروش آن به بانک مرکزی، ریال دریافت می‌کند و می‌تواند هزینه‌های خود را تأمین کند؛ لذا نیازی به چنین دستوری ندارد. ضمن اینکه درآمد‌های مالیاتی و تولیدی‌های دولتی نیز منبع درآمد خوبی برای دولت هستند.

تقوی افزود: اگر در معادلات بین المللی درآمد ارزی دولت کاهش پیدا نکند، مشکلی نخواهد بود. اما اگر درآمد ارزی دولت کاهش پیدا کند، قیمت دلار بالا خواهد رفت، منتها نه به این اندازه که تاکنون شاهدیم. بالارفتن نرخ دلار عوامل متعددی دارد که یک عامل آن می‌تواند تورم باشد. اگر بانک مرکزی بتواند از درآمد‌های نفتی، دلار بیشتری به بازار عرضه کند، قیمت دلار کاهش پیدا می‌کند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.