اگر خداوند محمود احمدینژاد را نمیآفرید...
محمد عزیزی نماینده ابهر در مجلس در نطق دیروز خود گفت:«نمایندگان و جناب آقای رئیسجمهور اگر خداوند احمدینژاد را نمیآفرید مشکلات کشور را به گردن چه کسی میانداختیم. از انداختن مشکلات به گردن دیگران بپرهیزیم»
من هم با آقای نماینده موافق هستم؛ بعد از گذشت 5 سال نمیشود برخی ناکارآمدیها را به گردن دولت قبل انداخت. در برخی مسائل دولت روحانی بسیار بد عمل میکند که به هیچ وجه قابل دفاع نیست و ربطی به دولت احمدی نژاد ندارد اما نکتهای در این میان بسیار روشن است و نمیدانم چرا آقای نماینده و برخی سیاسیون به آن توجه نمیکنند؛ بسیاری از مشکلات امروز کشور به خاطر حضور احمدی نژاد در راس قدرت بود.
نباید خود را فریب داد محمود احمدی نژاد دولتی را از خاتمی تحویل گرفت که طبق آمار و نظر مردم بهترین و باثباتترین دولت تمام سالهای جمهوری اسلامی بوده است. دولتی که توانسته بود ثبات اقتصادی را به مردم هدیه بدهد.
امروز بسیاری از مردم در گفتوگوهای خود سالهای 76 تا 84 را بهترین دوران زندگی خود میدانند، دورانی که در آن آرامش اقتصادی و اجتماعی داشتند.
احمدی نژاد اما دولتی با ثبات را به روحانی تحویل نداد. دولتی که روحانی تحویل گرفت، هیچ شباهتی به دولت زمان صلح با بالاترین درآمد نفتی بین تمام دولت های ایران، نبود. روحانی با ویرانه ای روبرو بود که باید آن را می ساخت. درآمدها و خرج های بی حساب. سیاست خارجی بسته همراه با تحریم های کمرشکن میراث احمدی نژاد برای دولت تدبیر و امید بود.
روحانی میراث دار مشکلات بود و باید این مشکلات را حل میکرد. این یعنی اینکه روحانی با یک زمین آباد و یا حتی با یک زمین خشک روبرو نبود بلکه او با آوارهایی مواجه بود که باید آنها را از سر راه خود بر میداشت.
شما وقتی با یک زمین صاف روبرو هستید از همان ابتدا به سراغ ساختن میروید. نقشه را میکشید و بعد شروع به پی ریزی و ساختن، ساختمانی با نقشه میکنید اما وقتی با آوار روبرو هستید ابتدا باید آوار برداری کنید، جایی برای تخلیه آوارها پیدا کنید و بعد نقشه جدید را بسازید.
«لودر» روحانی برای آوار برداری دوران احمدی نژاد برجام بود. این لودر مسیر را خوب پیش میرفت تا اینکه زلزلهای به نام ترامپ به میدان آمد و مشکلات روحانی را دو چندان کرد.
بله، بهتر بود روحانی از چند لودر برای آوار برداری استفاده میکرد و این نقد به او وارد است اما باید بپذیریم اینقدر آوار زیاد است که هر مسیری که باز میشود تازه با مسیر دیگری روبرو میشویم که آوارها آن را بستهاند.
روحانی آگاهانه وارد این میدان شده است و بهانه از او پذیرفته نیست اما در این میان روا نیست که چشم خود را به سیل مشکلات و میراث به جا مانده از احمدی نژاد ببندیم.
در 30 دی ماه 95 ساختمان پلاسکو ریخت و امروز که 30 خرداد 97 است هنوز هیچ اتفاقی برای پلاسکوی ریخته شده انجام نشده است.
به روحانی نقدهای بسیاری وارد است اما باید به میراثی که به او رسیده است توجه کنیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر