کمتر از یک هفته تا آغاز رقابت های جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه و اولین بازی تیم ملی ایران زمان باقی مانده. دوباره فوتبال در نقش پیوند دهنده قلب میلیون ها آدم قرار است جادوگری کند. جادوی فوتبال این بار از همان جنسی است که هر چهار سال به چهار سال پرضربان ترین نود دقیقه های قلب مردم یک کشور را به همراه دارد. انگار که نه نفس کشیدن مان در طول این نود دقیقه ها مثل قبل است و نه رفتاری که از خود بروز می دهیم. این بدون شک بزرگ ترین اتفاق دنیای ورزش است که اینطور عمیق در قلب جماعت عاشق فوتبال نفوذ می کند. اما ما تا چه حد برای شروع بازی ها و رسیدن دیدار اول خودمان مقابل مراکش آماده هستیم؟

اینکه پخش شدن ناامیدی به اسم واقع بین بودن بین مردم تبدیل به یک اپیدمی شده و همه این روزها سعی در زدن عینک واقع بینی دارند، موجی از تعجب را برای کسانی ایجاد می کند که فارغ از هر حرف و حدیثی دوست ندارند ثانیه ای از رویای درخشش در جام جهانی را با واقعیت هایی از این جنس عوض کنند. رویایی که شاید مثل چهار دوره گذشته در حد همان رویا باقی بماند، اما شاید فقط ما باشیم که با دست خودمان می خواهیم خط ارتباطی بین فکرهایی که در سر داریم و واقعیت را از بین ببریم. مایی که چند روز مانده به اولین بازی تیم ملی کشورمان، همچنان در حال جک ساختن هستیم و احساس می کنیم به شدت کول و خفن به حساب می آییم. که اگر اینطور نبود الان موجی صد درصدی از حمایت در کشور پخش شده بود. نه اینکه با نیش های مان از خودمان عجیب ترین آدم ها را بسازیم. آدم هایی که حتی موقع رسیدن به افتحار و صعود به جام جهانی هم دست از دو گروه موافق و مخالف شدن بر نمی دارند. حتی برای یک ماه هم شده، اگر این اتفاق رخ می داد الان هشتاد میلیون قلب به معنای واقعی – نه فقط در شعار – پشت تیم ملی کشورشان بودند.

البته که هیچکس نباید از واقع بینی دور شود. هیچکدام از ما پیش از شروع جام از تیم ملی کشورمان انتظار صعودی مقتدرانه از گروهش را نداریم. اما کاش یک نفر پیدا می شد تا از فایده اینطور کوبیدن تیم در آستانه چند روز به شروع بازی ها برای کسانی که حمایت صد درصدی را پیش گرفتند می گفت. نه روز تا اولین بازی ایران زمان باقی مانده. گروهی که همیشه انتقاداتی از جنس انتقادهای امروز را به زبان آوردند، از روز اول حضور کی روش چنین رویه ای را پیش گرفتند. آیا چیزی تغییر کرده که این فاصله کم زمانی تا آغاز بازی ها بخواهد دوباره تغییر کند؟ حاصل چنین هجمه ای غیر از سرد شدن بازیکنانی است که این روزها خودشان را به نشنیدن و ندیدن زدند تا مبادا متهم شوند؟ جام جهانی که برای ایران به پایان برسد، فرصت دوباره برای به زبان آوردن صحبت های همیشگی بسیار است. چه کی روشی روی نیمکت ایران باشد، چه نباشد. واقعیت این است که خیلی هم خوب نیست ما در همه زمینه ها در دنیا تک و اول باشیم! پس با اینکه شاید دیر شده باشد، بد نیست حداقل این یک هفته حسی به روسیه بفرستیم که انگار آدم های قبلی ما نبودیم و حرف ها و تمسخرهای قبلی متعلق به ما نبوده. بد نیست از خودمان در این یک هفته آدم های جدیدی بسازیم تا حداقل اگر شده با احتمال بسیار کم، تیم ملی مان به رویایی که در سر داریم رسید، با فکر کردن به انتقادهای لحظه آخری مان عذاب نکشیم. فکر کردن به رویا هیچوقت خرج نداشته. اما خالی کردن پشت تیمی که به امید شنیدن ضربان قلب تک تک مردم کشور راهی تورنمنتی به بزرگی جام جهانی شده، همیشه با هزینه های زیادی همراه بوده.

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.