شیخ الاسلام:برای امنیت ایران در سوریه شهید دادیم نه برای پول پارو کردن
چنان که درباره حضور نیروهای مستشار نظامی ایران در سوریه که یکی از اصلیترین دلایل غلبه بر گروههای تروریستی سلطه یافته در این کشور بودهاند، اظهار نظرهای متفاوتی مطرح شد و حتی برخی مقامات روس تلویحاً از ضرورت خروج تمام نیروهای خارجی از سوریه سخن گفتند. موضع گیریهایی که با نگرانی رژیم اسرائیل از حضور نیروهای ایرانی در سوریه و رایزنیهای آنها با روسیه در این باره بی ارتباط نبوده است. به بهانه این موضوع و نیز نقش ایران در آینده سوریه با حسین شیخ الاسلام، سفیر سابق ایران در دمشق و از مشاوران وزیر امور خارجه گفتوگو کردهایم.
٭٭٭
اظهارنظر مقامهای روسیه مبنی بر لزوم خروج نیروهای خارجی از سوریه بحث برانگیز شد. اطلاعات و نظر شما در این باره چیست؟
همه میدانیم که دولت سوریه دولت رسمی است و از سوی پارلمان انتخاب میشود. ما هم به دعوت رسمی از سوی دولت سوریه در آنجا هستیم و این مطابق تمامی قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل متحد است. این دولت سوریه است که تعیین میکند چه کسی آنجا باشد و چه کسی نباشد و نه هیچ دولت دیگری. بنابر این تا وقتی که دولت سوریه و جمهوری اسلامی ایران بخواهند، کار مستشاری ادامه پیدا خواهد کرد. اینکه هم ما و هم روسیه میخواهیم کسانی که غیر از این طریق به بهانههای دیگر در سوریه حضور دارند از آنجا خارج شوند امر روشنی است. چنانکه نیروهای امریکایی نه اجازه دولت سوریه را دارند و نه بر اساس قطعنامهای از شورای امنیت سازمان ملل وارد آنجا شدهاند بلکه خودشان تصمیم گرفتهاند. بنابر این نیروهای غیرقانونی هستند و باید خارج شوند.
با وجود این، تحلیلتان از رفتارها و مواضع اخیر روسیه در این باره چیست؟
طبیعی است که دولت روسیه خواستار خروج امریکایی یا هر نیروی غیرقانونی دیگری باشد و البته روسیه هم نباید در امور داخلی سوریه دخالت کند. اینکه چه کسی آنجا بماند یا برود جزء اختیارات دولت سوریه است و نه کس دیگری. توجه داشته باشیم که فیصل مقداد قائم مقام وزارت امور خارجه سوریه بعد از اظهارات روسها تأکید کرد که نیروهای ایران و حزبالله بنا به درخواست دولت ما در سوریه هستند و حضورشان ادامه خواهد یافت.
در هفتههای گذشته بویژه پس از حمله اسرائیل به پایگاه هوایی T۴ شاهد درگیریهایی در مرزهای سوریه بودیم. دست کم اسرائیلیها ادعا داشتند که با حملات موشکی خود مواضع تحت اختیار ایران را مورد حمله قرار دادهاند. روند این درگیریها را چطور دیدید؟ آیا یک روند بطئی و واکنشی بود یا احتمال دارد که اسرائیل بخواهد از فرصت حضور ترامپ در کاخ سفید برای درگیری نظامی با ایران بهره بگیرد؟
اسرائیلیها بارها دخالتهای بیمورد در سوریه کردهاند. خاک سوریه در اشغال رژیم صهیونیستی است و تجاوزهای مکرری را هم نسبت به سوریه و هم نسبت به لبنان انجام داده و بارها مراکز نظامی و غیر نظامی سوریه را بمباران کرده است. این دخالتها دخالتهای خلاف قوانین بینالمللی و منشور ملل متحد است و خلاف امنیت و ثبات منطقه است و باید متوقف بشود. فکر میکنم با پیغامی که اسرائیلیها به روسها دادند و با روندی که بعد از T۴ اتفاق افتاد دیگر این اشتباهات را دنبال نخواهند کرد و موضوع پایان یافته است.
برخی اخبار و نیز رفت و آمد مقامهای سوریه با روسیه این برداشت را ایجاد کرده است که دمشق در نزدیکی بیشتری با مسکو خود را تعریف میکند. بازتاب سیاسی و اقتصادی این شبهه را ایجاد کرده است که برخلاف هزینه انجام شده برای دفاع از سوریه و حل بحران این کشور ایران سهم چندانی در آینده اقتصادی سوریه نخواهد داشت. این در حالی است که نفوذ ایران در سوریه یکی از نقاط بهانهجویی امریکاییها برای خروج از برجام بود...
این سؤال شما یک نکته انحرافی دارد و آن اینکه نه سوریه ربطی به برجام دارد و نه برجام به سوریه. بحران سوریه برای بر هم ریختن امنیت منطقه و امنیت ایران ایجاد شد. ایجاد داعش و تلاش برای تضعیف خط مقاومت هیچ ربطی به برجام ندارد. غربیها از ابتدای مذاکرات هستهای قصد داشتند که موضوعهای منطقهای و توان دفاعی ما و برخی مسائل دیگر را با مذاکرات هستهای بیامیزند. از اول ما این رویکرد را نفی کردیم و نپذیرفتیم. حالا هم همین کار را میخواهند بکنند و ما نفی کردهایم. دیدگاه ما این است که این مسائل هیچ ربطی به هم ندارد. رویکرد ما در مسائل منطقهای و برنامه دفاعی بر اساس قوانین بینالمللی و جزو حقوق مسلم ما است.اما اینکه ما چرا رفتیم سوریه؛ اول اینکه دولت سوریه از ما درخواست کرد، ثانیاً اینکه بیثباتی سوریه بلاشک بیثباتی ما را هم بهدنبال خواهد داشت. فراموش نکنیم که اگر داعش توانسته بود بر سوریه مسلط شود با همه تواناییهای سوریه به عراق حمله میکرد و ما مجبور میشدیم در داخل ایران با داعشی که بر عراق مسلط شده بود مواجه شویم. خب با دعوت سوریه ما ترجیح دادیم که این مبارزه را در داخل سوریه انجام دهیم و اجازه ندهیم که داعش و در واقع توطئههای استکباری در سوریه گسترش پیدا کند. پس ما اول با هدف امنیت ملی خودمان و دوم در پاسخ به دعوت حکومت قانونی و مشروع سوریه پذیرفتیم که آنجا حضور مستشاری داشته باشیم و بهثبات و استقرار سوریه و در نتیجه استقرار و ثبات منطقه کمک کنیم.
حالا امریکاییها میگویند که ما بر هم زننده ثبات منطقه هستیم! در حالی که بر هم زننده ثبات منطقه خودشان هستند. آنها تصمیم گرفتند که این بلا را سر سوریه بیاورند. شما لبنان را ببینید. ما مقصر نیستیم که باوجود اینکه امریکا حزبالله را به تروریست بودن متهم میکند اما مردم لبنان این دروغهای آقای ترامپ و امریکا را قبول نمیکنند و به مقاومت رأی میدهند. عربستان آقای سعد حریری را برد و با اعمال فشار پای دوربین نشاند تا استعفا بدهد. حزبالله و آقای عون (رئیس جمهوری لبنان) این استعفای تحت فشار را قبول نکردند. پس این عربستان بود که میخواست ثبات لبنان را به هم بریزد. ما چه کنیم که مردم عراق به حشدالشعبی که در کنارشان با تروریستها جنگیده و امنیت و استقرار را در عراق برقرار کرده رأی میدهند و آنها با ۴۹ کرسی در جایگاه دوم در پارلمان عراق قرار میگیرند. ما هر کجا که کار میکنیم ثبات را از طریق رأی ، پارلمان و مردم سالاری به وجود میآوریم، هر کجا هم که استکبار کار میکند حاصلاش پشتیبانی از دیکتاتورها و آدم کشها و نژادپرستها است. اسرائیل اشغالگر و نژادپرست و سعودی دیکتاتور و مستبد همپیمانان امریکا هستند. در لبنان و عراق دموکراسی است. انشاءالله در سوریه هم در آینده حتماً دموکراسی برقرار میشود.
در بحثی که درباره هزینهها و فایدهها مطرح کردید فایده امنیتی حضور ما در سوریه غیر قابل انکار است. اما به هر حال نگرانیهایی که از نزدیکی بیشتر دمشق به مسکو وجود دارد و اینکه بهنظر میرسد روسیه نقش فعال تری در آینده سوریه بازی کند. این نگرانیها را تا چه حد جدی میبینید؟
در هر صورت دولت روسیه نقش تعیینکنندهای در ثبات سوریه داشته است. از نخستین قطعنامههایی که غربیها هفت سال پیش برای دخالت در امور سوریه به سازمان ملل بردند؛ روسیه سه بار این قطعنامهها را وتو کرد. آنجایی که لازم بود نیروی هواییاش بیاید برای کمک به دولت سوریه حضور پیدا کرد. دلیلاش هم این بود که دولت سوریه نیروی هوایی دقیق نداشت و در بمبارانها متأسفانه به اشتباه بعضی از غیرنظامیان لطمه میدیدند. دولت روسیه در کنار ایران به دولت و ارتش سوریه کمک کرد و اجازه نداد سوریه تجزیه شود. روسیه بهخاطر مصالح و منافع خودش در مقابله با تروریسم نقش فعالی داشت. زیرا بسیاری از تروریستها از مناطقی از جنوب روسیه خود را به سوریه میرساندند و آموزش میدیدند و باز میگشتند در روسیه عملیات انجام میدادند. بلاشک روسیه بهخاطر مصالح و منافع ملی و منطقهای خودش در سوریه حضور پیدا کرد، نه بهخاطر ما. اگر چه ما در برهههایی توانستیم خیلی دقیق در جاهایی منافع مشترکی با روسیه و دولت سوریه تعریف کنیم از جمله نابودی تروریسم، حفظ یکپارچگی سوریه و ثبات و امنیت منطقه، منافع مشترک داشتیم و همکاری کردیم. باز هم اگر منافع مشترک داشته باشیم همکاری میکنیم.
آیا این سخنان به آن معنا هست که شما حق میدهید که دولت آقای اسد به مسکو نزدیکتر باشد؟
دولت آقای اسد و دولت سوریه خودشان در این باره تصمیم میگیرند. من برای آنها تصمیم نمیگیرم.
اما به هر حال ایران نقش تعیینکنندهای در سوریه داشت و هزینههای قابل توجهی متقبل شد. عجیب نیست اگر توقع این باشد که در ادامه ایران نقش پررنگ تری در روابط آتی سوریه و نیز بازسازی آن داشته باشد.
اشتباه نشود ما آنجا شهید ندادیم که پول پارو کنیم. ما شهید دادیم که از امنیت ملت ایران دفاع کنیم. نه اینکه در بازسازی سوریه ما نقش نخواهیم داشت، نخیر قبل از اینها هم ما در سوریه نقش اقتصادی بزرگی داشتهایم. شما اگر به دمشق مشرف شده باشید میبینید که اکثر تاکسیهای آنجا پراید هستند. ما قبلاً در سوریه نقش اقتصادی پررنگی داشتیم و این نقش هم ادامه خواهد یافت. گو اینکه شیطانهای غربی برای تحریک احساسات و جلوگیری از حضور مؤثر ما در سوریه شایعه پراکنی میکنند. اما بدانید که بیش از ۵۰ درصد مناقصات برق و آب سوریه را شرکتهای ایرانی پیروز شدهاند. ما در آنجا پالایشگاه و سیلو ساختیم. ۱۰ سیلو در زمان مسئولیت سفارت خود من ساخته شد. ما در آنجا کمپانیهای مونتاژ پراید و سمند داریم. در بسیاری از پروژههای راهسازی و... به سوریه خدمات فنی و مهندسی میدهیم. اینها ادامه پیدا خواهد کرد این طور نیست که بعد از این حرفها ما از سوریه بکنیم و بیاییم چون سوریها هم از ما دل نمیکنند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر