عطریانفر: سال ۸۸ اصلاحطلبان قصد براندازی نداشتند
محمد عطریانفر درباره برجام گفت: برجام یک توافق جمعی برای حل مناقشه هستهای ایران با دنیای غرب بود که اجماع ملی پشتوانه این اقدام بود. رهبری در راس این اجماع ملی است و انجام مذاکرات با کشورهای ۱+۵ با حمایت قاطع، تایید و تاکید ایشان آغاز شد و با ظرفیت حرفهای و کارآمد آقای روحانی و وزیر خارجه ایشان ادامه پیدا کرد. آقای ظریف از سابقه و پشتوانهای نیرومند در فعالیتهای همه جانبه در سازمان ملل برخوردار بود و با ادبیات مذاکرات بینالمللی آشنایی کافی داشت. ما با این اقدام به یک توافق مثبت تحت عنوان برجام رسیدیم.
وی افزود: از این حیث برجام دستاورد شکوهمندی بود که توانستیم اجماع جهانی را علیه ملت و نظام سیاسی و علیه رهبران ایران بشکنیم. ما برای این دستاورد هزینه هایی هم پرداخت کردیم و نقش گسترده تحقیقاتی و دستاوردهای هستهای ایران تا حدودی کنترل شد. این کنترلها بازرسیهای مداومی بود که اجازه دادیم نهادهای رسمی و مرتبط با آژانس هستهای بتوانند در هر شرایطی بر فعالیتهای هستهای ما نظارت داشته باشند. کنترل فعالیتهای هستهای به گونهای است که ما را در رسیدن به سلاح هستهای باز میدارد که البته این موضوع جزو اعتقادات دینی ما نیز هست. همین میزان غنیسازی که در برجام به آن اشاره شده نیاز ما را به انرژی تامین میکند. باید بدانیم در مقام دستاورد اصلی برجام به هدف نهایی خود رسیدهایم، یعنی کشور از مخاطره نگرانکننده پیدا کرد. شکسته شدن برخی تحریمها که در یک دوره ده ساله علیه ملت ایران شکل گرفته بود از دیگر دستاوردهای برجام بود.
اهم اظهارات عطریانفر به شرح زیر است:
* در حوادث سال ۸۸، جریان دوم خرداد یا جریان اصلاحطلب تحت اتهام قرار گرفت. اتهام واقعا واهی بود. هیچکدام از نیروهای دوم خردادی قصد براندازی نداشتند ولی یک عقب نشینی منطقی به نفع نظام کردند و گفتند اگرچه ما برانداز نبودیم اما از اینکه جامعه دچار یک تنش و خشونت شده عقب نشینی میکنیم، نتیجه این واگذاری و کوتاه آمدن سال ۹۲ ظاهر شد. موازنه منفی بسیاری از اوقات در معادلات سیاسی ثمربخشی بیشتری نسبت به موازنه مثبت دارد.
*آقای روحانی بیش از همه نقش خود را ایفا کرده اما کابینه ایشان در این مسایل عقب مانده است. در لایه های پایین تر از وزرا هم در دستگاه های اجرایی این اشکالات هست. آن اراده و ایمانی که در خود آقای روحانی است، متاسفانه درصد کمتری از آن در رده های پایین تر وجود دارد.
*زنگ خطر هست اما این زنگ خطر قبل از اینکه برای دولت باشد برای نظام است، برای مردم و ملت است. شورش گری و به هم خوردن نظم مستقر همیشه خطرناک است و دودش هم اول به چشم مردم و سپس به چشم نظام و سپس دولت خواهد رفت.
*از عالی ترین موقعیت نظام تا کوچکترین رده مسئولیت در کشور مشروعیت و مقبولیت خود را از مردم می گیرند. اگر مردم را از دست بدهیم عملا شکست خورده ایم و دستمان بسته می شود. همه نیروهایی که واجد قدرت هستند و بسط ید و اختیار دارند همواره قله را نباید فراموش کنند قله هم منافع مردم است.
*ما نباید اجازه دهیم حرمت شورای نگهبان شکسته شود اولین کسانی که وظیفه دارند حرمت شورای نگهبان را حفظ کنند خود اعضای محترم شورای نگهبان هستند.
* مهندس غرضی فرمایش حکیمانه ای دارد، می گوید چپ نمی تواند دولت نگه دارد و راست نمی تواند ملت را نگه دارد. چپ ها معمولا با مردم زبان مشترک دارند و با مردم سازگارتر هستند و طرفداران بیشتری دارند اما وقتی که به قدرت می رسند به راحتی دولت را از دست می دهند و این ضعف است. باید به عنوان آسیب به این موضوع توجه و تمرکز کنیم که جریان اصلاحات که همان چپ قدیمی است باید یاد بگیرد که وقتی در قدرت قرار دارد برای صیانت از آن قدرت چه کارهایی باید انجام دهد.
* البته وقتی خطایی می کنیم، عوارض آن خطا این است که نهادهای ناظر را نسبت به خودمان حساس می کنیم سپس در مقام کاندیداتوری نیروهای اصلی ما را حذف می کنند بعد با نیروهای رده دوم شرکت می کنیم که این نیروها ظرفیت تشخیص و قدرت حفظ مناسب ندارند و این می شود که معادلات به هم می ریزد. باید هوشیار باشیم.
*آقای احمدی نژاد از کدام سکو پرش کرد؟ این خطای ما اصلاح طلبان بود که احمدی نژاد به قدرت رسید. دوستان ما در جریان اصلاحات باید بفهمند که افق دوردست را ببینید. ما باید استراتژی و تاکتیکمان را مناسب انتخاب کنیم. همان کاری که احمدی نژاد انجام داد و استراتژی را رها کرد و به تاکتیک پرداخت ما هم در مقاطعی در اصلاحات این کار را کردیم و به لحظه چسبیدیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر